سفارش تبلیغ
صبا ویژن
  • + به بعضی ها باید گفت *نقد می‌کنی یا نق می‌زنی؟!*انتقاد کردن این است که شما یک نقطه‌ى منفى را پیدا کنید، با تکیه‌ى بر نقطه‌ى مثبتى که وجود دارد، آن نقطه‌ى منفى را نشان بدهید و مغلوب کنید.اما نق زدن یعنی آدم یک نقطه‌ى منفى را بگیرد، همین طور هى بنا کند آن را تکرار کردن.
  • + "آخوند خراسانی از آقای نخودکی خواست که او را موعظه کند. آقای نخودکی گفت: آقای آخوند گفت مرنجان را فهمیدم یعنی کسی را اذیت نکنم. ولی مرنج یعنی چی ؟ چطور میتوانم ناراحت نشوم. مثلا وقتی بفهمم کسی مرا غیبت کرده یا فحش داده چطور نباید برنجم؟ اقای نخودکی گفت: علاج آن است که خودت را کسی ندانی. اگر خودت را کسی ندانستی دیگر نمی رنجی. "
  • + دقت کردین !؟ قصه‌ها واسه ” بیدار کردن ” آدما نوشته شده اما ما واسه ” خوابیدن ” ازشون استفاده می‌کنیم !
  • + خدا نکند برسیم به جایی که برایمان* « از دست دادن »* از *« دست دادن »* عادی تر شود ...
  • + بیچاره *گل فروش* تنها کسی است که،وقتی با *گل* وارد خانه میشود همه *غمگین* میشوند...
  • + بوی *دود* می آید به گمانم جمـــــاعتی پای *دنــیــــــآی مجآزی* می سوزانند عمــــــــــر خویش را!!! مارو میگه هااا :(
  • + موشی در خانه صاحب مزرعه تله موشی دید. به مرغ و گوسفند و گاو خبر داد. همه گفتند تله موش مشکل توست به ما ربطی ندارد! ماری در تله افتاد و زن مزرعه دار را گزید. از مرغ برایش سوپ درست کردند. گوسفند را برای عیادت کنندگان سر بریدند. گاو را هم برای مراسم ترحیم کشتند! و در این مدت موش از سوراخ دیوار نگاه می کرد و به مشکلی که به دیگران ربط نداشت فکر می کرد!:)
  • + مو سر زمین بودم *با تراکتور* - بعد جنگ رفتم سر همو زمین *بی تراکتور *( عباس در آژانس شیشه ای )
  • + گاهی آدم میماند بین بودن یا نبودن! به رفتن ک فکر می کنی اتفاقی می افتد که منصرف می شوی… میخواهی بمانی، رفتاری می بینی که انگار باید بـــروی! این بلاتکلیفی خودش کلــــی* جهنـــــــــــــــم* است
  • + دعای باران چرا؟ دعای صبر بخوان این روزها دلها تشنه ترند تا زمین خدایا کمی صبر ببار

معیار شناخت شیعه امام

پیشنهاد می‌کنم حتماً و با حوصله بخوانید؛ حکایتی خواندنی از امام صادق علیه السلام درباره روش برخورد صحیح پس از اختلاف و بحث و مشاجره با دیگران؛ در جایی که حتی حق مسلم با یک طرف باشد.

صفوان جمّال یکی از شیعیان امام صادق علیه السلام می‌گوید: میان امام صادق علیه السلام و عبدالله بن حسن مشاجره‌ای رخ داد. هنگامی که مردم جمع شدند، آن حضرت و عبدالله بن حسن متفرق شدند.

صفوان می‌گوید صبح زود کاری داشتم و از خانه بیرون آمدم. دیدم امام صادق علیه السلام صبح زود درب خانه عبد الله بن حسن را زد. خدمتکارش آمد. حضرت از او خواست که به عبدالله بن حسن بگوید تا بیاید.

عبدالله آمد؛ تعجب کرد و پرسید: چه چیزی باعث شده تا این صبح زود به این جا بیایی؟! امام فرمود: هنگام تلاوت قرآن به آیه‌ای رسیدم که مرا به یاد اضطراب و سختی قیامت انداخت! عبدالله پرسید: کدام آیه؟

حضرت فرمود: این آیه که می‌فرماید: و الذین یصلون ما أمر الله به أن یوصل و یخشون ربهم و یخافون سوء الحساب (سوره مبارکه رعد، آیه 21)

خردمندان آنان هستند که نیکی‌ها و احسان امر شده الهى (نیکى و احسان درباره قوم و خویش و یا مسلمین در حق همدیگر) را به جا آورند و از عذاب پروردگارشان و مخصوصا از محاسبه دقیق او بترسند. (اصول کافی، ج 2، ص 155، ح 23)

روش امام در برخورد با عبدالله بن حسن،‌ درسی برای همه ماست. با آن که حضرت، معصوم‌اند و قطعاً در آن مباحثه و مشاجره،‌ حق با ایشان بوده، اما صبح زود به خانه عبدالله بن حسن می‌آید تا اگر از بحث و گفتار دیروز امام،‌ کدورت و ناراحتی به دلش مانده برطرف کند.

این است یکی از معیارهای شناخت شیعه حقیقی هنگام اختلاف و درگیری با دیگران؛ هر چند حق با او باشد.

راستی،‌ چقدر به این معیار نزدیک هستیم؟! هر کسی خودش می‌داند!



  دیدگاه:()
نوشته شده در تاریخ   پنج شنبه 91 بهمن 19   در ساعت 9:32 عصر   بدست جواد پور روستایی


4 نکته از استیضاح

1. واقعاً از حواشی جلسه استیضاح و مخصوصاً سخنان رئیس جمهور متأسف شدم؛ برای تمام شدن دوران پر حاشیه ریاستش، نه روزشماری، بلکه لحظه‌شماری می‌کنم!

2. با وجود این همه تأکید حضرت آقا، نمی‌دانم عمدی در تشنج‌زایی است یا معنی اختلاف را نمی‌فهمند؟! یاد حکایتی افتادم که کسی بر روی شکم خوابیده بود و از چشمه‌ای آب می‌خورد. به او گفتند که آشامیدن آب در حالت خوابیده بر روی شکم عقل را کم می‌کند.

پرسید: عقل چیست؟! گفتند: تو کار نداشته باش. به نوشیدن آب ادامه بده! و آقای رئیس جمهور! اگر معنی اختلاف و آثار زیان‌بار آن را نمی‌فهمید، به کارتان و روش‌تان ادامه دهید!

البته به یاد داریم که حضرت آقا فرمودند: از امروز تا روز انتخابات هر کس احساسات مردم را در جهت ایجاد اختلاف به کار گیرد، قطعاً به کشور خیانت کرده است.

3. در میان این همه زشتی،‌ این بخش از پایان سخن آقای لاریجانی را زیباترین قسمت این تراژدی می‌دانم که آقای لاریجانی خطاب به آقای احمدی نژاد گفت:

اگر جلسه اخوی شما با من در خصوص ارتباط اطرافیان شما و جریان انحرافی با منافقین مفاسد مالی و ارتباطات آنان با خارج را فیلم می گرفتم و پخش می کردم برای شما خوب بود؟ شما همین مقدار اخلاق را هم رعایت نکردید. فرق من با شما این است که می گویم اگر کسی از بستگان من تخلف کرده رسیدگی شود بلکه اطرافیان شما تحت تعقیب هستند و همچنان روی آن می ایستید و شما مانع رسیدگی می شوید و حتی گفتید خط قرمز است.

وی اظهارات احمدی نژاد را خلاف حق و عدالت توصیف کرد و گفت: چه فایده ای دارد از عدالت صحبت کنیم و با این روش ها کیان اخلاق جامعه را به فساد بکشانیم. رئیس جمهور ادبیات اخلاقی را رعایت نمی کند استیضاح یک چیز بود چرا اینها را مطرح کردید؟ اما خوب شد شما که مرتب در جامعه "بگم بگم" راه انداخته اید این فیلم را پخش کردیدو حرفتان را زدید تا مردم شخصیت شما را بیشتر بشناسند.

رئیس مجلس در ادامه با اشاره به حدیثی از رسول اکرم (ص) گفت: از ایشان نقل است که خداوند فرموده: "اگر کسی به مسلمانی اتهامی بزند باید خودش را برای جنگ با من آماده کند" امیدواریم خداوند همه ما را هدایت کند و عدالت تنها به لفظ نباشد.

در ادامه احمدی نژاد که همچنان در جلسه مجلس حضور داشت خواستار پاسخگویی به سخنان رئیس مجلس شد که لاریجانی گفت شما تهمت زدید که جوابتان را دادم دیگر حق صحبت ندارید.

بعد از اصرار احمدی نژاد برای سخن گفت، لاریجانی خطاب به وی گفت:

"به سلامت، شئونات جمهوری اسلامی را رعایت نکردید.

4. واقعاً دست مجلسی‌ها از این رأی درد نکند. پیام و پاسخ بسیار خوبی به رئیس جمهور بود.



  دیدگاه:()
نوشته شده در تاریخ   دوشنبه 91 بهمن 16   در ساعت 12:9 عصر   بدست جواد پور روستایی


سالهاست منقرضیم؟!

آقای معصومی‌نژاد را که می‌شناسید؛ همان خبرنگار صدا و سیما در "رم"؛ این یادداشت به ایشان مرتبط است. گرچه حق این است که به بالادست‌های ایشان در سازمان مرتبط شود!

بگذریم. امروز (یکشنبه 15 بهمن) ظهر، اخبار 14 را از رادیو سراسری می‌شنیدم. درباره بحران بیکاری در ایتالیا می‌گفت و رکود اقتصادی و مشکلات اجتماعی در اثر بیکاری.

چنان گزارش کرد که گویا همین امروز همه چیز در ایتالیا تمام می‌شود! من به چند تن از دوستان که در ماشین شنونده رادیو بودیم، گفتم حالا فکر می‌کنید که بیکاری در ایتالیا چند درصده؟!

و البته در ادامه گفتم که این خبرنگارها زرنگی (و در واقع کلاهبرداری!) می‌کنند و نرخ بیکاری یا همان درصد بیکاری جامعه آماری آماده به کار را نمی‌گویند!

البته جناب معصومی‌نژاد ما را ضایع کرد و در آخرین جمله گزارش خود (دقیقاً آخرین جمله) نرخ بیکاری را گفت! فکر می‌کنید چند درصد بود؟ پنجاه درصد، چهل درصد، سی درصد، بیست درصد؟!

نه خیر؛ فقط یازده درصد؛ بله درست خواندید و دیدید، فقط و فقط یازده درصد.

آن وقت در گزارش به گونه‌ای می‌گوید که گویا جامعه ایتالیا در معرض انقراض و دولت آن در آستانه سرنگونی است! اگر اسم این کار کلاهبرداری نباشد، چیست؟! لابد کلاه گذاشتن سر مردم!

جناب معصومی‌نژاد، اگر چه خیلی وقته از ایران دور هستی، اما یادآوری می‌کنم که دولتمردان ما اگر نرخ بیکاری را به 15حداقل درصد هم برسانند، کلاهشان را به هفت آسمان خواهند انداخت!

راستی جناب معصومی‌نژاد! اگر قرار بود نرخ بیکاری 11 درصد به انقراض بینجامد، پس ما سالهاست که منقرضیم و خودمان خبر نداریم!



  دیدگاه:()
نوشته شده در تاریخ   یکشنبه 91 بهمن 15   در ساعت 11:42 عصر   بدست جواد پور روستایی


تصحیح قرائت و تذکر اجتماعی

در این یادداشت ضمن تذکر نکته‌ای درباره قرائت صحیح آیه 11 سوره حجرات، تجربه‌ای مبنی بر این که انسان هر قدر در اعتقادش راسخ باشد، در اثر تلقین، سست خواهد شد، می‌نویسم.

قبل از آن که اصل یادداشت را در ادامه مطلب بخوانید، از شما می‌خواهم، این بخش از آیه 11 سوره حجرات را با دقت، سه بار بخوانید:

وَ لا تَنابَزُوا بِالْأَلْقابِ بِئْسَ الِاسْمُ الْفُسُوقُ بَعْدَ الْإِیمان

سؤال مهم: به کدام یک از دو روش زیر خواندید:

1. بِئـْ + سَلْـ + إِسْـ + مُلـْ + فُـ + سوُ + قُ

2. بِئـْ + سـَ + لِسـْ + مُلـْ + فـُ + سوُ + قُ

لطفاً یک بار دیگر جواب درست را علامت بزنید و سپس نکته اصلی یادداشت را در ادامه بخوانید.

در جلسه‌ای شرکت کردم؛ فردی که در حال قرائت آیه به ترتیل بود، آیه فوق را به روش اول خواند. به او رساندم که روش دوم درست است؛ به من گفت: بیشتر قرآن بخوان!

در ابتدای جلسه پس از ورود یکی دیگر از اعضاء، قرائت درست آیه را خواستم. نگاه عاقل اندر سفیهی به من کرد و همان روش اول را درست دانست!

در باور یقینی‌ام شک جزیی ایجاد شد. در مجلس درگذشت پدر یکی از همکاران شرکت کردم. یکی از اساتید معروف را در آن جا دیدم و با نشان دادن قرآن، از او پرسیدم. گفت همان روش اول!

گفتم: حرکت حروف در قرآن‌های موجود به نسخه‌های عثمان طه و غیر آن، چنین چیزی را تأیید نمی‌کند؛ با قاطعیت گفت: إعراب اشتباهی گذاشته‌اند.

شک‌ام بیشتر شد و مجدداً منابع را گشتم. پاسخ درست همانی است که از اول گفته بودم. آیه چنین خوانده می‌شود: بِئْسَ لِسْمُ لْفُسوْقُ

نکته مهم این که هر چه انسان در اعتقاد خود راسخ باشد، تلقین دیگران در سست کردن او اثر خواهد داشت. اگر به باور و ایمان خودمان اعتقاد راسخ داریم، حواسمان باشد که با تلقین اطرافیان، همواره ممکن است گرفتار شک شویم. مواظب باشیم با چه کسانی دوست هستیم و با چه کسانی نشست و برخاست داریم.

تذکر فنی: همزه " الاسم" همزه وصل است. در کلمه بِئسَ الإسْمُ الفُسُوقُ ( حجرات 10 ) عاصم مثل همه قراء براى رهائى از التقاء ساکنین، به لام تعریف کسره داده و همزه وصل اسم را حذف کرده و چنین: بِئسَ لِسمُ الفُسُوقُ قرائت کرده و براى ابتدا از کلمه الاسم به دو وجه: باهمزه وصل مفتوح ولام مکسور اَلِسمُ، یا ابتدا به لام مکسور لِسمُ خوانده‌اند.



  دیدگاه:()
نوشته شده در تاریخ   شنبه 91 بهمن 14   در ساعت 4:26 عصر   بدست جواد پور روستایی


فروش ویژه انواه (!) پراید

خیلی جالبه!

در سایت رسمی شرکت سایپا

انواه (!) پراید

http://saipa.iranecar.com/DetailSaleCondition.aspx?s=bea81c27-0101-4943-bf10-bce7145ab98d

فروخته می‌شود.

(جالب‌تر اینکه این کلمه با همین املا، پانزده بار تکرار شده است!)
کپی متنی فایل در ادامه مطلب...


  دیدگاه:()
نوشته شده در تاریخ   پنج شنبه 91 بهمن 12   در ساعت 12:25 عصر   بدست جواد پور روستایی


دخیل جواب شده!

علاقمندان موضوعات سیاست خارجی‌، چندین سال است روند پر فراز و نشیب عضویت ترکیه در اتحادیه اروپا را رصد می‌کنند. ترکیه به هر باج و ذلتی از اجرای دستورات آمرانه اتحادیه اروپا تن داده و به هزار وسیله دخیل بسته، اما همچنان پشت در است! و البته شواهد نشان می‌دهد ترکیه تهدید کرده که طناب دخیل بستن را باز خواهد کرد!

این روند می‌تواند برای بسیاری از سیستمداران وطنی تجربه و شاهد خوبی باشد؛ اگر جوینده و طالب تجربه‌ای در میان باشد! دعوت می‌کنم خواننده آخرین نظر و تحلیل از دیدگاه‌های اردوغان در این موضوع باشید. (لینک مطلب)



  دیدگاه:()
نوشته شده در تاریخ   یکشنبه 91 بهمن 8   در ساعت 8:42 صبح   بدست جواد پور روستایی


کارکرد عمرکشون!

سخنان مقام معظم رهبری درباره عمرکشان و جریاناتی شبیه عمرکشان:

«بعضی‌ها به نام شادکردن دل فاطمه‌ زهرا، علیها‌السلام، این روزها و در این دوران ما کاری می‌کنند که انقلاب را که محصول مجاهدت فاطمه زهراست، در دنیا لنگ کنند! می‌فهمید چه می‌گویم؟ بهترین وسیله‌ای که دشمنان بزرگ انقلاب پیدا کردند برای این‌که نگذارند انقلاب به کشورهای اسلامی برود، می‌دانید چه بود؟ گفتند این انقلاب، اسلامی نیست! گفتند اینها دشمن شما- چند صد میلیون مسلمان- هستند! امام بزرگوارمان ایستاد و گفت این انقلاب، اسلامی است؛ شیعه و سنی در کنار هم هستند؛ کنار هم هستند.

اگر امروز کسی کاری کند که آن دشمن انقلاب، آن مأمور سیای آمریکا، آن مأمور استخبارات کشورهای مزدور آمریکا، وسیله‌ای پیدا کند، دلیل پیدا کند. نواری پیدا کند، ببرد این‌جا و آن‌جا بگذارد، بگوید کشوری که شما می‌خواهید انقلابش را قبول کنید، این است، می‌دانید چه فاجعه‌ای اتفاق می‌افتد؟ بعضی‌ها دارند به نام فاطمه زهرا، علیها‌السلام، این کار را می‌کنند.

در حالی که فاطمه‌ زهرا، علیها‌السلام، راضی نیست. این همه زحمت برای این انقلاب کشیده شد. آن مرد الهی، آن وارث واقعی فاطمه‌زهرا، علیها‌السلام، در زمان ما، آن همه زحمت کشید. این جوان‌های پاک ما این‌جور رفتند خون‌هایشان را ریختند تا انقلاب را بتوانند عالم‌گیر کنند. آن وقت یک نفری که معلوم نیست تحت تأثیر کدام محرکی واقع شده، به نام شادکردن دل فاطمه‌ زهرا، کاری بکند که دشمنان حضرت فاطمه‌زهرا را شاد کند.»

××××

جالب آن که نهم ربیع، ربطی به قتل عمر بن اخطاب ندارد.

در کتاب "نهم ربیع؛ خسارت‌ها و جهالت‌ها" نوشته مهدی مسائلی عنوان شده که اساسا قتل خلیفه دوم روز 9 ربیع الاول نبوده است؛ بلکه بر اساس اعلام اکثر علمای شیعه و مورخان سنی و شیعه تاریخ قتل خلیفه دوم 26 یا 27 دی‌الحجه سال 23 هجری بوده است و روز 9 ربیع الاول روز کشته شدن عمر بن سعد به دست مختار ثقفی است که در آن سال‌ها جشن‌هایی به این زمینه گرفته می‌شده که بعدها به دلیل هم اسم بودن عمر بن سعد با خلیفه دوم به این نام یعنی «عمر کشون» مشهور شده است.



  دیدگاه:()
نوشته شده در تاریخ   دوشنبه 91 بهمن 2   در ساعت 1:20 عصر   بدست جواد پور روستایی


نظر عجیب از کدخدایی!

اخیراً مجلس طرح تفصیلی ممنوعیت دوشغل را تصویب کرد. ظاهراً مهم‌ترین هدف از ارائه این طرح، بستن راههای فرار قانونی برای دریافت دو حقوق از دولت و خالی شدن بسیاری از فرصتهای شغلی است.

در برخی آمارها اعلام شد، بر اساس این طرح، حدود پانصد هزار نفر باید یکی از دو شغل دولتی را انتخاب کنند و دیگری به به فرد جدیدی واگذار کنند! رقم کاملاً قابل توجه است؛ البته از قول جناب آقای مصری که سابقه وزارت هم دارد و به شدت طرفدار طرح و از طراحان اصلی بوده،‌ غالب دوشغله‌ها، حقوق بالایی بابت شغل دوم خود، در ازای کار بسیار کم (اگر کاری باشد و فقط اسم در میان نباشد!) دریافت می‌کنند! تا اینجای قضیه بسیار خوب است.

اما سخنان جناب آقای کدخدایی درباره این طرح، قبل از بررسی تفصیلی در شورای نگهبان کمی (شاید هم خیلی) عجیب است!

ایشان به عنوان سخنگوی شورای نگهبان نظر شخصی خود را درباره طرحی بیان می‌کنند و کل سیستم طرح را زیر سؤال می‌برند. حتی اگر حق با آقای کدخدایی باشد، به نظر می‌رسد نباید این حرفها را در حالی که قبای سخنگویی شورای نگهبان را به تن دارند، بیان می‌کردند. به نظرم، آقای کدخدایی اشتباه فاحشی مرتکب شدند.

متن صحبت‌های ایشان به نقل از خبرگزاری فارس چنین است:

عباسعلی کدخدایی سخنگوی شورای نگهبان در گفت‌وگو با خبرنگار سیاسی خبرگزاری فارس اعلام کرد که مصوبه مجلس برای «ممنوعیت اشتغال به بیش از یک شغل» در نوبت بررسی در این شورا قرار دارد و هنوز درباره آن اظهار نظر نشده است.

وی با اشاره به تعیین مهلت در طرح مذکور برای کناره‌گیری اعضای دو شغله شورای نگهبان از یکی از مسئولیت‌هایشان متذکر شد: هر گاه قانون ضمانت اجرایی یافت، ما هم تابع هستیم و به قانون احترام می گذاریم.

عضو حقوقدان شورای نگهبان در تبیین نظر شخصی خود درباره طرح «ممنوعیت اشتغال به بیش از یک شغل»، گفت: نمایندگان محترم بعضاً فراموش کرده‌اند که باید بر اساس عقل و اصول و قواعد شاخته‌شده حقوقی قانون وضع کنند نه احساسات و نگرش های شخصی.

کدخدایی افزود: مصوبه مجلس درباره ممنوعیت دو شغله بودن بسیار مغشوش است و ابهامات متعددی دارد و به نظر می رسد در تصویب آن کم‌تر به اصول و قواعد حقوقی توجه شده است.

وی با بیان اینکه طرح مذکور در موارد زیادی متعرض حقوق خصوصی افراد است، از اعتراض برخی نمایندگان به مصوبه مجلس خبر داد و گفت: حتی خود نمایندگان بعضاً به شورا آمدند یا نامه نوشتند و به این مصوبه اعتراض کردند.

کدخدایی اضافه کرد: تعجب می کنم مجلس مصوبه‌ای سراسر ابهام و مغایر با قانون اساسی و اصول و قواعد حاکم بر حقوق اداری تصویب کرده است.

سخنگوی شورای نگهبان در پاسخ به خبرنگار فارس که پرسید مصوبه مجلس برای ممنوعیت فعالیت دو شغله‌ها دقیقاً مغایر با کدام اصول از قانون اساسی است، گفت که شورای نگهبان، پس از بررسی مصوبه، نظر تفصیلی خود را در این زمینه اعلام خواهد کرد.

وی در عین حال تصریح کرد: روح کلی حاکم بر این مصوبه با اصل 141 قانون اساسی مغایرت دارد و به حقوق خصوصی افراد هم که در فصل سوم مورد تأکید قرار گرفته، تعرض شده است.

کدخدایی ادامه داد: عجیب است که مجلس در فضای موجود طرحی را تصویب کرده که خیلی امر ضروری نبوده در حالی که مسائل مهمی در کشور وجود دارد.

«معلوم نیست منظور از این مصوبه منع استفاده از تجارب اشخاص یا جلوگیری از سوءاستفاده‌هاست که خود نمایندگان بهتر می دانند که راهکارهای دیگری دارد و همه چیز در تصویب قانون خلاصه نمی شود».

عضو حقوقدان شورای نگهبان در پایان رویکرد تولید انبوه قانون را مفید ندانست و گفت: به اندازه کافی راه برای دور زدن برخی از این قوانین وجود دارد و لذا بیش از تولید انبوه قانون، داشتن اراده برای تأمین منافع ملی مهم است.

اما حاشیه‌های بنده:

1. وقتی که طرحی وارد شورای نگهبان می‌شود، پس از اعلام مغایرت با شرع و قانون اساسی، مجلس اصلاح می‌کند یا با اصرار به مجمع تشخیص مصلحت می‌فرستد. لذا تبلیغات علیه طرح و نمایندگان اصلاً قابل توجیه نیست.

2. وقتی راه فرار قانونی برای دوشغله‌ها وجود دارد، چگونه می‌توان با متخلفان برخورد قضایی کرد؟!

3. شاید تیزی پیکان این طرح نسبت به حقوقدانان شورای نگهبان آنها را عصبانی کرده است؟!

4. وقتی دولت و توقعات کارمندان اجازه ریشه‌کنی دوشغله‌ها را نمی‌دهد، الزام قانونی، بهترین کار است.

5. در طرح گفته نشده از تجارب دیگران استفاده نشود؛ بلکه روح طرح آن است که بهانه تجربه،‌توجیهی برای دریافت حقوقهای کلان و پاداشهای نجومی نشود!

6. امیدوارم باقی اعضای شورای نگهبان با این نگاه منفی نسبت به طرح برخورد نکنند؛ هر چند وظیفه دارند همه ابعاد حقوقی و شرعی طرح را بررسی کنند و اشکالاتش را گوشزد نمایند.

7. به نظر می‌رسد جناب کدخدایی در بیان نظرشان، خارج از ادبیات حقوقی شده‌اند و نسبت به نمایندگان مجلس توهین نموده‌اند!



  دیدگاه:()
نوشته شده در تاریخ   یکشنبه 91 بهمن 1   در ساعت 10:31 عصر   بدست جواد پور روستایی


روایت بشارت ربیع!

در میان روایات اهل بیت و پیامبر اکرم علیهم السلام این همه روایات قطعی و از نظر دلالت، کاملاً روشن وجود دارد و عمل نمی‌کنیم و آن وقت، درباره پایان ماه صفر، به یک روایت که نه در سند قطعی است و نه در دلالت،‌ چنان اهتمام داریم که گویا اگر به آن نپردازیم،‌ واجبی از واجبات و رکنی از ارکان دین از بین رفته است!!!! اگر به بقیه روایات هم این قدر اهتمام داشتیم، جهان گلستان اخلاق و معنویت بود! و کاش و ای کاش چنین بود!!!

درباره روایت پایان ماه صفر و شروع ماه ربیع،‌ عرض می‌کنم:

اول این که در روایت ماه رومی آمده نه ماه قمری؛ آن ماه رومی، در آن سال مصادف با آغاز ربیع بوده و در سالهای بعد چنین نیست. دوم این که این روایت ادعایی فقط در معانی الاخبار و علل الشرایع که هر دو از یک نفر (شیخ صدوق) است و اولی فقط کتابی در شرح روایات است، آمده و در هر دو مورد، به وضوح کل روایت نقل شده که از آن هیچ ارتباطی با بشارت آغاز ماه ربیع دیده نمی‌شود.

سوم این که خود شیخ صدوق پس از نقل روایت شرح روشنی برای آن آورده است که غالباً‌ غفلت می‌شود و چهارم این که چنان که در روایت آمده، بر فرض صحت سند، جریانی در یک واقعه خاص برای معرفی فرد بهشتی بوده و ربطی به محتوای خبر او که درباره آغاز ماه آذار رومی بوده ندارد. برای دیدن متن کامل حدیث به ادامه مطلب مراجعه کنید. ادامه مطلب...


  دیدگاه:()
نوشته شده در تاریخ   یکشنبه 91 دی 24   در ساعت 12:41 عصر   بدست جواد پور روستایی


هر دو جانسوزند، اما...

از کتابهای جالب در حوزه مباحث مهدویت، کتاب "الفجر المقدس المهدی علیه السلام و ارهاصات الیوم الموعود" تألیف مجتبی السادة است که توسط محمود مطهری نیا ترجمه شده و با نام " شش‌ماه پایانی؛ تقویم حوادث شش‌ماه پیش از ظهور" منتشر گردیده است. خواندن این کتاب را به علاقمندان این مباحث، پیشنهاد می‌کنم.

در این کتاب تحقیقی، بر اساس روایات، تحولات عجیب و سریع در شش ماه پایانی دوران غیبت کبرای امام زمان علیه السلام، ترسیم شده است. شش ماهی که در هر روز آن در هر نقطه از جهان اسلام،‌ عالمیان شاهد تحولی اساسی هستند و در نهایت، خورشید وجود امام عصر علیه السلام طلوع خواهد کرد.

شنیدید که خال مه‌رویان، سیاه و دانه فلفل سیاه / هر دو جانسوزند، اما این کجا و آن کجا؟! در انتهای یادداشت، با توجه به مباحث سیاسی، یاد شش ماه پایانی (این شش ماه کجا و آن شش ماه کجا؟!) دولت قبل از انتخابات افتادم که ظاهراً هر روز باید منتظر خبری باشیم! عزل وزیری یا نصب رفیقی در پست اختراعی جدیدی!

به خلاف اکثر روزها که در فواصل کار،‌ اخبار را پیگیری می‌کردم، امروز بعد از نماز صبح، مشغول مطالعه اخبار از سایتهای خبری شدم. خانمم پرسید دنبال خبر تازه‌ای هستی؟ گفتم: هرچند کارمند دولت نیستیم و سمتی هم نداریم، اما بی‌خبر از آخرین تحولات، هر روز صبح سر کار رفتن، مستلزم ضایع شدن است! در تداخل وظایف قوا و بخش خصوصی و عمومی هم دعواست؛ در این وسط ببینیم عزل شده‌ایم یا هنوز سر کاریم؟!

البته وزیر محترم علوم این روزها باید بیش از یک بار سایتها را ببیند؛ هر چند گفته اولتیماتومی هنوز نرسیده،‌ اما ممکن است اول به وزیر یا سرپرست و جانشین بعىی برسد، بعد به خودش! پیام تشکر هم چند روز بعد صادر می‌شود. (لینک پاسخ وزیر علوم)  (لینک پیش درآمد وزیر ارشاد)



  دیدگاه:()
نوشته شده در تاریخ   یکشنبه 91 دی 17   در ساعت 5:0 عصر   بدست جواد پور روستایی


<      1   2   3   4   5   >>   >

 
________________
______
__
 
بازدید امروز : [44] ، دیروز: [50] ، کل بازدیدها:[825424]

استفـاده از مطالب این وبـلاگـ، در وبگاه های دیگر، با ذکر منبـع و البتـه حفظ امـانت، بلامانع می باشد.