سفارش تبلیغ
صبا ویژن
  • + به بعضی ها باید گفت *نقد می‌کنی یا نق می‌زنی؟!*انتقاد کردن این است که شما یک نقطه‌ى منفى را پیدا کنید، با تکیه‌ى بر نقطه‌ى مثبتى که وجود دارد، آن نقطه‌ى منفى را نشان بدهید و مغلوب کنید.اما نق زدن یعنی آدم یک نقطه‌ى منفى را بگیرد، همین طور هى بنا کند آن را تکرار کردن.
  • + "آخوند خراسانی از آقای نخودکی خواست که او را موعظه کند. آقای نخودکی گفت: آقای آخوند گفت مرنجان را فهمیدم یعنی کسی را اذیت نکنم. ولی مرنج یعنی چی ؟ چطور میتوانم ناراحت نشوم. مثلا وقتی بفهمم کسی مرا غیبت کرده یا فحش داده چطور نباید برنجم؟ اقای نخودکی گفت: علاج آن است که خودت را کسی ندانی. اگر خودت را کسی ندانستی دیگر نمی رنجی. "
  • + دقت کردین !؟ قصه‌ها واسه ” بیدار کردن ” آدما نوشته شده اما ما واسه ” خوابیدن ” ازشون استفاده می‌کنیم !
  • + خدا نکند برسیم به جایی که برایمان* « از دست دادن »* از *« دست دادن »* عادی تر شود ...
  • + بیچاره *گل فروش* تنها کسی است که،وقتی با *گل* وارد خانه میشود همه *غمگین* میشوند...
  • + بوی *دود* می آید به گمانم جمـــــاعتی پای *دنــیــــــآی مجآزی* می سوزانند عمــــــــــر خویش را!!! مارو میگه هااا :(
  • + موشی در خانه صاحب مزرعه تله موشی دید. به مرغ و گوسفند و گاو خبر داد. همه گفتند تله موش مشکل توست به ما ربطی ندارد! ماری در تله افتاد و زن مزرعه دار را گزید. از مرغ برایش سوپ درست کردند. گوسفند را برای عیادت کنندگان سر بریدند. گاو را هم برای مراسم ترحیم کشتند! و در این مدت موش از سوراخ دیوار نگاه می کرد و به مشکلی که به دیگران ربط نداشت فکر می کرد!:)
  • + مو سر زمین بودم *با تراکتور* - بعد جنگ رفتم سر همو زمین *بی تراکتور *( عباس در آژانس شیشه ای )
  • + گاهی آدم میماند بین بودن یا نبودن! به رفتن ک فکر می کنی اتفاقی می افتد که منصرف می شوی… میخواهی بمانی، رفتاری می بینی که انگار باید بـــروی! این بلاتکلیفی خودش کلــــی* جهنـــــــــــــــم* است
  • + دعای باران چرا؟ دعای صبر بخوان این روزها دلها تشنه ترند تا زمین خدایا کمی صبر ببار

امان از زرنگی مان، امان!

 

این حس زرنگی ما ایرانی ها بدجوری عذابمان می دهد. این که همه همه جا می گوییم که ما ایرانیان از همه دنیا زرنگتریم و این که هر کدام هم در درون خودمان، یک زرنگی ویژه ای برای خودمان قائلیم. منظور من از این زرنگی مطمئناً زیرکی و کیاستی که مورد تایید اسلام هم هست، نیست بلکه همان حس زرنگی معمول و معروف را می گویم. این که احساس می کنیم هر کسی که زرنگ تر است در هر صفی اعم از نانوایی و ترافیک و ... خوب از بقیه جلو می زند، این که هرکسی که زرنگ تر است بهتر از دیگران قانون را دور میزند، این که زرنگ ترها بهتر حق دیگران را اجحاف می کنند، این که زرنگ بودن موجب می شود تا همیشه نقطه ضعف دیگران را برای روز مبادا در گوشه فکرمان یادداشت کنیم، این که با زرنگی حواسمان باشد دیگران را از هرگونه انتقاد به خودمان بترسانیم، این که با زرنگی حتی خانواده خودمان را مقهور ابزارهایی مانند پول و سفر و خرید و... کنیم، این که با زرنگی مان کارهای مان را به دیگران محول کنیم، این که با زرنگی امتیازات را به سمت خودمان بکشانیم، این که با زرنگی انتقادات را به سمت رقبا برانیم، این که با کلی بدهکاری چگونه با زرنگی از دیگران همواره طلبکار باشیم، این که بازرنگی کاری کنیم که هرکسی از کنار ما رد می شود از ما بترسد، این که با زرنگی نگذاریم کسی بتواند شخصیت و رفتار ما را پیش بینی کند و البته این زرنگی ها در مسئولان و بزرگان جامعه هم دیده می شود....
یک بار در مطلبی در همین وبلاگ نوشتم که ریشه ی بی قانونی های فراگیر در جامعه ی ما همین حس زرنگی است و هنوز بر همان عقیده استوارم، اکنون از این همه طعنه هایی که خودمان به جامعه و کشورمان می زنیم تعجب می کنم، چرا که خودمان از ریشه ی این مشکلات که همان حس زرنگی است خوشمان می آید، مایه تأسف فراوان این که تماشاچی کره ای فوتبال در کشور ما در حالی که در آخرین دقایق تیمش باخته است، تا خودش زباله های خودش و دوروبرش را جمع نکند ورزشگاه را ترک نمی کند، و ما با گوشه ی پا زباله خودمان را می اندازیم زیر پای بغلی و بر اوضاع کشور گلایه می کنیم.

 مطلب مرتبط:
ریشه ی این همه قانون شکنی در جامعه چیست؟!‏
مردان قانون و تخلف از قانون؟!!

 



  دیدگاه:()
نوشته شده در تاریخ   شنبه 91 آبان 6   در ساعت 9:56 صبح   بدست سیاوش آقاجانی


یا مهدی! ادرک انقلابنا

محضر با عظمت امام حاضرمان از سوی این شیعیان غایب
السلام علیک و علی آبائک الصالحین

اینجا ایران است و ما ایرانی و شیفته ی شما و اجداد بزرگوارتان. البته لیاقت مقام بزرگ شیعه بودنتان را نداریم، ولی براستی شیفتگان شماییم و این شیفتگی را با تمام نعمات دنیا عوض نمی کنیم.
ای امام بزرگورا! انقلاب اسلامی ایران، همواره بزرگترین امیدش این بوده که در خدمت انقلاب جهانی شما و مقدمه ساز آن باشد و خودتان هم شاهد بوده اید که چقدر بندگان خوب خدا و شیعیان راستین شما از این سرزمین، در این راه از جان و مال و آبروی خود گذشته اند، تا شاید تحفه ی ناقابلی باشد در خدمت تحقق اهداف عالیه تمام انبیا و ائمه الهی.
امام عزیز ما! خیلی باید نمک نشناس باشیم که دستان شما را در هدایت و کمک به این انقلاب ندیده باشیم و خیلی امام نشناس باید باشیم که ندانیم هر آنچه که مشکل در راه مان ایجاد می شود، از جهل و خطا و عصیان ما و فراموش کردن شماست.
امام من! مهدی جان! همچنان هدایت کننده ما باش، اشتباهات ما را همچنان بزرگوارانه با قدرت امامیت خود به صلاح و مصلحت برسان. امام نشناسی، ولی نشناسی، خطاکاری، جهل، لجاجت، ندانم کاری، قدرنشناسی، غرور و ناشکری و شاید بسیار دلایل دیگر، ما را به اینجا کشیده است که چندیست استکبار به شکاندن ما امید یافته است، امام حاضر من! می دانم که اگر ما تکالیف مان را درست انجام داده بودیم، اکنون باید بهترین شرایط را در دنیا می داشتیم، اما امام عزیز! بالاخره امام مان هستید و ابزار هدایت ما در دستان شماست، و امید ما بشما.
امام عزیز! ما و این انقلاب را بازهم مثل گذشته از تنگناها و سختی ها بگذران و به مسیر امنیت و رشد باز گردان، امروز ما چشم مان به دستان شماست، ادرکنا!

هر کس که این نوشته حرف دلش است با یک نظر و دعای ظهور امضایش کند.

اِلهى عَظُمَ الْبَلاءُ وَ بَرِحَ الْخَفآءُ وَ انْکَشَفَ الْغِطآءُ
وَ انْقَطَعَ الرَّجآءُ وَ ضاقَتِ الاَْرْضُ وَ مُنِعَتِ السَّمآءُ
وَ اَنْتَ الْمُسْتَعانُ وَ اِلَیْکَ الْمُشْتَکى وَ عَلَیْکَ الْمُعَوَّلُ
فِى الشِّدَّةِ وَ الرَّخآءِ اَللّهُمَّ صَلِّ عَلى مُحَمَّد وَ الِ مُحَمَّد
اُولِى الاَْمْرِ الَّذینَ فَرَضْتَ عَلَیْنا طاعَتَهُمْ وَ عَرَّفْتَنا بِذلِکَ
مَنْزِلَتَهُمْ فَفَرِّجْ عَنّا بِحَقِّهِمْ فَرَجاً عاجِلا قَریباً کَلَمْحِ الْبَصَرِ
اَوْ هُوَ اَقْرَبُ یا مُحَمَّدُ یا عَلِىُّ یا عَلِىُّ یا مُحَمَّدُ اِکْفِیانى
فَاِنَّکُما کافِیانِ وَ انْصُرانى فَاِنَّکُما ناصِرانِ یا مَوْلانا یا صاحِب
الزَّمانِ الْغَوْثَ الْغَوْثَ الْغَوْثَ اَدْرِکْنى اَدْرِکْنى اَدْرِکْنى
السّاعَةَ السّاعَةَ السّاعَةَ الْعَجَلَ الْعَجَلَ الْعَجَلَ
یا اَرْحَمَ الرّاحِمینَ بِحَقِّ مُحَمَّد وَ الِهِ الطّاهِرینَ.


  دیدگاه:()
نوشته شده در تاریخ   جمعه 91 مهر 28   در ساعت 7:34 عصر   بدست سیاوش آقاجانی


مطالبه جدید و جدی رهبر از دولت

رهبر معظم انقلاب از دولت خواستند که همت دولت در این سال آخر فعالیت به اتمام پروژه های نیمه تمام باشد، امیدوارم که دولت با تشکیل یک کمیته ی بلند پایه نسبت به تعیین تکلیف و پیگیری این طرح ها اهتمام ویژه داشته باشد، البته می دانم که برنامه ی دولت در آخرین سفرهای استانی اش همین بوده است ولی اکنون این برنامه ی دولت به یک مطالبه ی رهبر و مردم تبدیل شده است تا بیشتر مورد جدیت قرار گیرد.
طرح های نیمه تمام در کشور موجب می شوند سرمایه ی کشور بدون منفعت روی زمین بماند و تحت استهلاک منجر به ضرر نیز بشوند، اما با اتمام آنها در تمام حوزه ها از مسکن مهر گرفته تا زیرساختها و واحدهای تولیدی و ورزشی، باب جدیدی از پیشرفت، تولید، اشتغال، استقلال و افتخار بروی کشور باز خواهد شد.
ضمناً امیدوارم این عبارت "سال آخر دولت"، برای برخی دولتمردان و طرفداران احساسی شان موجب رنجش نشده باشد.



  دیدگاه:()
نوشته شده در تاریخ   پنج شنبه 91 مهر 27   در ساعت 9:20 صبح   بدست سیاوش آقاجانی


سیستم آموزشی فشل

همه ساله با آغاز سال تحصیلی دانش آموزان پس از 3 ماه تعطیلات تابستانی سرکلاس حاضر می شوند اما همه ی دانش آموزان و تمام آن کسانی که کودک یا نوجوان دارند و معلمان عزیز تأیید می کنند که یکی دوماه اول سال تحصیلی به یادآوری دروس سال گذشته سپری می شود و این یعنی در هر 12ماه فقط 7-8 ماه است که در سیستم آموزشی ما پویایی وجود دارد.
نمی دانم این مدل آموزشی در چند کشور دنیا موجود است و یا از چه کشورهایی الگو برداری شده است، اما می دانم که اگر تعطیلات تابستانی مثلاً به یک ماه کاهش می یافت تمام دروسی را که طی 12 سال به فرزندان مان آموخته می شود را می شد در 10 سال به ایشان آموزش داد و این یعنی نسبت افراد فعال در کشور به کل چمعیت را با این طرح می توان افزایش داد و ایشان را زودتر برای دانشگاه و یا کارآموزی به خدمت گرفت و این یعنی سن ازدواج و شرایط ازدواج نیز تسهیل خواهد شد و فرهنگ کار و بهره وری سیستم آموزشی نیز افزایش می یابد.

مطالب مرتبط:
مدارس شاهد به نام شهدا به کام بعضی دیگر
کتب کمک آموزشی مخل سلامتی
نظام جدید آموزشی و مشکلات آن
خرج تراشی جدید دولت برای والدین



  دیدگاه:()
نوشته شده در تاریخ   جمعه 91 مهر 21   در ساعت 8:2 عصر   بدست سیاوش آقاجانی


در مراسم مذهبی گروکشی نکنید

 

امروز به نماز جمعه رفتم و متأسفانه مثل خیلی از دفعات قبل، بین دو نماز یک مسئول برای سخنرانی دعوت شد، اگر چه ایشان گفتند که خیلی وقت مردم را نمی گیرند ولی اینگونه نبود و متأسفانه بین دو خطبه فقط سخنرانی انجام نمی شود بلکه بعضی وقت ها بیانیه و مرثیه و نوحه خوانی نیز انجام می شود، من این مسئله را نوعی گروکشی می دانم چرا که در واقع نماز جماعتِ عصر را به گرو می گیرند تا مثلاً شما مجبور بشوید آن سخنرانی را گوش کنی.
مسئله گروکشی در سایر مراسم مذهبی نیز وجود دارد، مثلاً شما برای سخنرانی فلان شخص مهم به مراسمی می روی ولی آنقدر پیش برنامه برای شما می گذارند که اصلاً پشیمان بشوی؛ یا در عزاداری ها و جشن های مذهبی مراسمی را که عرفاً باید یک و نیم ساعت طول بکشد را به خاطر شام دادن به دو تا سه ساعت می کشانند. مسئله ی گروکشی نمونه های دیگری هم دارد، مثلاً شما برای خواندن دعای کمیل به مسجد می روید ولی دعایی که مثلاً در بهترین حالت اجرا در عرض 45 دقیقه تمام می شود را با مخلفاتی از قبیل روضه و نوحه به دو برابر می رسانند و به این شکل شما دفعه ی بعد تنها زمانی برای دعای کمیل به مسجد می روید که تمام شب جمعه را هیچ برنامه ی دیگری نداشته باشید.
بازهم نمونه ی دیگر از گروکشی ها در نمازهای جماعت است، مثلاً شما بین فعالیت های روزانه به منظور خواندن نماز جماعت خودتان را به مسجدی می رسانید ولی می بینید که امام جماعت اصرار دارد که بین دو نماز حتماً تفسیر یا احکام بگوید و یا بین دو نماز حتماً یک صفحه قرآن تلاوت شود.
خدای ناکرده کسی فکر نکند که من با نوحه و روضه و تلاوت قرآن و اطلاع رسانی مسئولان مخالفم، نه! فقط این ها نباید به نحوی انجام شوند که معنی گروکشی داشته باشند، طوری نباشد که مستمع احساس کند برای ثوابی او را با ثوابی دیگر تحت فشار قرار می دهند؛ بعضی وقتها این کارها ثواب یا عبادت را دچار نقصان می کنند و از یک سو نیز مراسم را دلزده می کنند و یا می رانند به عنوان مثال این که از بسیاری از علما شنیده ام که مداحان را توصیه کرده اند که دعای کمیل را به صورت کامل و بدون ایجاد وقفه بخوانند و این به ثواب و البته تأثیر نزدیک تر است، امید که گردانندگان مراسم مذهبی از هر اقدامی که موجب گروکشی شود خودداری نمایند تا مردم به خصوص نوجوانان و پیران بیشتر از این مراسم استقبال نمایند.

مطالب مرتبط:
مسجد، امن ترین سنگر در جنگ نرم
مسجد، فرهنگ، روحانیون و دیدار با استاندار
مسجد، امن ترین سنگر در جنگ نرم
چگونه مساجد را محبوب کودکان کنیم
مساجدِ نیمه تعطیل و فاقدِ روحانی
نکات مهم ایمنی در مساجد



  دیدگاه:()
نوشته شده در تاریخ   جمعه 91 مهر 14   در ساعت 7:33 عصر   بدست سیاوش آقاجانی


کلامی با مثلاً منتقدان بزرگ

چندی پیش فردی به نام مثلاً منتقد بزرگ که جرأت نوشتن نام خودش را هم نداشت ذیل مطالبم در این وبلاگ نظراتی گذاشت که حاکی از عمق کینه و تنفر وی از نظام و رهبر و انقلاب بود و البته سراسر توهین و ناسزا، جالب است که چنین کسانی، عدم پاسخگویی ما به توهین ها و ناسزاها را که دقیق ترین مصداق برای جواب ابلهان است را قدرت و توان خویش در مباحثه برداشت می کنند و البته خودم تا آنجا که  مباحثه به مجادله نکشد، آن را امری صواب و ثواب می دانم و البته دوستانی که در این وبلاگ و وبلاگ شخصیم با حقیر مباحثه داشته اند این مسئله را تأیید می کنند و سراسر مطالبم پر از مباحثه است، مباحثه هایی که رعایت ادب در آن پیش شرط مباحثه بوده است. پس یک توصیه به دوستان و دشمنانی که قصد دارند مباحثه کنند و آن این که اگر طالب مباحثه هستند مبانی ادب و انصاف را رعایت کنند و در غیر اینصورت توقع پاسخ نیز نداشته باشند و همچنین پاسخ نشنیدن را به حساب منطق والا و حقانیت خود ندانند، بلکه بگذارند به حساب بی ادبی خویش.



  دیدگاه:()
نوشته شده در تاریخ   شنبه 91 مهر 8   در ساعت 7:55 صبح   بدست سیاوش آقاجانی


خطاب به مسئولان محترم قوا

 

این درخواست را این کمترین نوکر مردم به مسئولان قوا و به قول خودتان خادمان ملت می نویسم. اکنون کشور در موقعیت حساسی قرار دارد، نقاط عطف داخلی و خارجی به هم نزدیک شده اند، اکنون زمان آن نیست که منافع ایران اسلامی فدای هیچ چیزی شود. اکنون ملت ایران شاهدند که یک اظهار نظر به جا و روا موجب آرامش روانی و اقتصادی کشور می شود و یک اظهار نظر نابجا موجب ناامیدی مردم و امیدواری دشمنان می گردد.
آقایان محمود احمدی نژاد، علی لاریجانی و صادق آملی لاریجانی! شما را قسم می دهم به همان خلوصی که وارد عرصه ی سیاست و مسئولیت کشور شدید، فرمان اخیر رهبر مبنی بر از خودگذشتگی را در دستور کار قرار دهید، اکنون با کنارگذاشتن نام ها کنارهم بنشینید و از هم یاری بجویید برای عقبایتان؛ مهم نیست که موفقیت کشور به نام چه کسی تمام شود مهم این است که کشور موفق شود، پاداش اصلی نزد خداست و مردم چیزی جز بنده های ناقابل خدا نیستند، تمام آرای مردم به یک نظر خداوند عزیز نمی ارزد و البته تمام عزت نزد خداست و اوست که به هر کسی که بخواهد عزت می دهد.
مسئولان قوا! شما را سران قوا خطاب نمی کنم که از خود گذشتگی را باید از همین عنوان گذشتگی ها شروع کرد، کرسی ریاست را باید شست و بر صندلی مسئولیت نشست، مسئولیت آن چیزی است که برای دنیا و آخرت مؤثر است، اکنون چنگ و دندان دشمنان خارجی و داخلی باید شما را با هم متحد کند، اینک گاه خودرأیی، خود محوری و خود در رأس بینی نیست، اکنون باهم مشورت کنید، باهم هماهنگ کنید، همدیگر را در خلوت و جلوت عزیز بدارید، همدیگر را در رأس بدانید والله که چیزی از شما کم نمی شود و بدانید که ملت از همه ی شما در رأس تر است و این که حواستان باشد که خدا از همه بزرگتر است و اصلاً کسی در مقابل وجود خدا، وجود ندارد، فکر می کنم با گفتن این اذکار "الله اکبر" و "لااله الاالله" هم از خودگذشتگی تان بیشتر می شود و هم موفقیت های کشور.
مسئولان قوا! از شما خواهش می کنم در مسائل مختلفی که وجود دارد از متخصصان و علمای حوزه های تخصصی هم دعوت کنید تا در محفلتان بنشینند و در هم اندیشی تان مشارکت کنند، این کار شما را پایین نمی آورد، شما را بالا می برد، کمی به سیره ی رسول اکرم در مشاوره بنگرید.
مسئولان محترم قوا! شما را به خدا قسم می دهم، حواستان به منسوبان و منصوبان تان باشد، متأسفانه اظهارات ایشان به نام شما و به کام دشمنان نوشته می شود، ایشان را به همدلی الزام نمایید، همنشینی و هم اندیشی ایشان مرهم دل ملت است، این خصوصیت را شرط مهم به کارگماری در مشاغل حساس بدانید و حاشیه سازان و تفرقه افکنان را برانید و به موقع نسبت به تبرا از اینگونه موضع گیری ها اقدام نمایید.
مسئولان محترم قوا! گاه مسئولیت می گذرد و به استناد تاریخ، احترام تان هم به فرصت مسئولیت را قدر شناختن است، از خودگذشتگی یعنی حواس مان باشد که خودمان را، یعنی نفس مان را زیرپاگذاریم و لجاجت دیگران را به سماجت خودمان عجین نکنیم، اکنون رهبر این کشور، مردم تان و مطمئناً شخص امام زمان، رحماء بینهم و از خودگذشتگی را از شما طلب می کند، اشداءعلی الکفار بودن، بدون رحماءبینهم یعنی شکست و تنهایی و تسلیم و ذلت و به کار بستن این دو باهم یعنی پیروزی و موفقیت.

مطالب مرتبط:
سخنی با سران هنوز محترم قوا!
ولله شأن ملت از دولت و مجلس بالاتر است
دیگر کسی در رأس امور نیست؟! 



  دیدگاه:()
نوشته شده در تاریخ   جمعه 91 مهر 7   در ساعت 12:35 عصر   بدست سیاوش آقاجانی


قائم باشک مسئولان با مهدی هاشمی

 

هم زمان با اعلام احتمال شرکت جدی هاشمی رفسنجانی در انتخابات ریاست جمهوری، مهدی هاشمی نیز (احتمال قریب به یقین برای بستر سازی برای فتنه ی 92) اعلام کرد که می خواهد به کشور بازگردد و اینجا بود که در دل مان خوشحال شدیم که با ورود ایشان به کشور، شاه کلید فتنه به دست مسئولان افتاده و تمامی ابعاد فتنه رمزگشایی خواهد شد، اما مسئولان محترمی که وظیفه ی بازداشت و محاکمه ی مهدی هاشمی را دارند آن قدر پیغام فرستادند تا این که وکیل ایشان از پشیمانی ایشان برای بازگشت خبر دهد.
چگونه می توان این اهمال کاری مسئولان را در برابر کسانی که موجب هتک حرمت به نظام و انقلاب شدند، باعث فتنه ی سنگین 88 همچنین گرم شدن مجدد بازار تحریم و فشار شدند را توجیه نمود؟! مسئولان کشور از کجا مطمئن هستند که این فتنه گران و برادران زردشان مجدداً دست به چنین اقداماتی نخواهند زد؟! مگر قرار نبود تمام ابعاد فتنه مشخص گردد تا مردم بر عمق خصومت و خباثت فتنه گران پی ببرند، خب چه فرصتی بهتر از این بود تا با بازداشت ایشان مسائل واکاوی شود!؟ اصلاً ما نمی گوییم مثل ریگی، مهدی هاشمی را دستگیر کنند، ولی لااقل فراریش ندهند و غرور، شخصیت و شعور مردم را بازی ندهند؟! این گونه برخورد ها باعث دلزدگی مردم می شود که در این فشارها، متحمل سختی شدند، مردمی که در زمان فتنه (چه از فریب خوردگان و چه از نیروهای ارزشی) و در اثر ترور دانشمندان و بمب گذاری های بعد از فتنه داغدار شدند، مردمی که در اثر فشارهای اقتصادی تحریم دچار تعب شدند، ایشان حق دارند که خائنان را در چنگال قانون و تیغ عدالت ببینند.



  دیدگاه:()
نوشته شده در تاریخ   یکشنبه 91 مهر 2   در ساعت 10:56 صبح   بدست سیاوش آقاجانی


دوکلام اقتصادی با مردم

همه ی ما ایرانی هستیم و همانطور که به پیشرفت کشورمان علاقه مندیم از شکست ها و ضعف ها ناراحت می شویم، ولی آیا همین برای ایرانی خوبی بودن کافی است؟! مسلماً پاسخ منفی است، ما باید در راستای پیشرفت ها گام نهیم و از شکستها جلوگیری کنیم، البته در حد توانمان. اما آنچه که موجب شد این مطلب را بنویسم این است که تعداد زیادی از ما چه مذهبی و چه ملی کارهایی می کنیم که واقعاً برخلاف منافع کشورمان است. حقیر به عنوان کوچک تمام مردم ایران، تعدادی از این موارد را که برای خودم و شما یادآوری می کنم:
1- وقتی که چیزی در کشورمان در حال گران شدن است، باید نفع کشورمان و نیازمان را در نظر بگیریم و بعد تصمیم به خرید یا نخریدن آن بگیریم. وقتی مرغ گران می شود کسانی که شاید یک مرغ هم در هفته مصرف نمی کردند در صفِ مرغ به دنبال خرید 3-4 مرغ بودند که این گونه کارها موجب گران تر شدن، کمبود و نرسیدن کالا به سایر هموطنان که بعضاً واقعاً محتاج آن کالاهستند، می گردد و این مسئله موجب اخلال در نظام اقتصادی و حتی سیاسی کشور و سوءاستفاده ی سوءاستفاده کنندگان داخلی و خارجی می گردد. در تمام دنیا وقتی چیزی گران می شود همه ی مردم به کالاهای مشابه و جایگزین رو می آورند تا قیمت جنس مزبور کاهش یابد اما در کشور ما به دلیل اشتباه ما مردم و اشتباه دولت مردان در عدم جلب اعتماد مردم، همان جنس گران، مشتری بیشتری یافته و گران تر و کم یاب تر می شود.
2- در حالت عادی هم بیش از مصرف خرید می کنیم، به عنوان مثال همیشه دوست داریم مصرف چند ماه از هر کالایی را در خانه داشته باشیم و این مسئله موجب می شود تا هم پولمان را زود از دست بدهیم و هم فضای زیادی از خانه و یخچال را صرف انبارداری کنیم و هم مصرف برق مان در نگهداری مواد غذایی زیاد شود. اصلاً به لحاظ غذایی و بهداشتی هم صحیح نیست وقتی مرغ تازه در مغازه ها موجود است، مرغ تازه را بگیریم و در فریزر منجمد کنیم تا هزینه های برق خانوار زیاد شود و هم خواص و طعم مرغ را عوض کنیم؟! اگر یک بار محاسبه کنیم می بینیم به اندازه ی یکی دوماه از حقوق مان را صرف خرید وسایلی کرده ایم که ضرورتی هم به داشتن آن ها نداریم.
3- برای سرمایه گذاری در چیزهایی سرمایه گذاری می کنیم که ضربه به اقتصاد کشور محسوب می شوند، به عنوان مثال وقتی که خانه داریم و خانه گران می شود می رویم خانه می خریم تا بفروشیم و سود ببریم و این یعنی دلال بازی و افزایش قیمت کاذب خانه و این یعنی ضربه به بازار مسکن و زندگی فرزندان مان، یا وقتی به ارز یا سکه نیازی نداریم از همه چیزمان بزنیم و برویم سکه و ارز بخریم و این یعنی اخلال در نظام اقتصادی کشور، یعنی افزایش خطرناک قیمت ارز و بروز تورم در تمام کالاها و بی ارزش شدن پول ملی و آن گاه می بینیم همان بخشی از مردم که در این وضعیت سهیم بوده اند، از گرانی و تورم گلایه می کنند و حال این که سودی که از این وضعیت برده اند به هیچ وجه با ضربه ای که به اقتصاد کشور و خودشان وارد می کنند قابل مقایسه نیست.
4- مالیات از مقولاتی است که توصیه به پرداخت آن به قشر کارمند و کارگر نیاز نیست چرا که بیش از هر قشر دیگر و خود به خود و قبل از دریافت حقوق انجام می شود و می ماند اقشار دیگر که ایشان هم بهتر است برای مشارکت در پیشرفت کشورشان به آن اهتمام بورزند و این گونه مواجهه با مالیات که اکثر بازاری های ما انجام می دهند، یقیناً ضربه به اقتصاد کشور و از بین بردن منابع ملی مانند نفت و گاز برای اداره ی امور جاری کشور تلقی می شود و موجب یک اقتصاد مبتنی بر نفت و آسیب پذیر به لحاظ اقتصادی و سیاسی می گردد.
5- خرید کالای ایرانی یقیناً خدمت بزرگی است که هر ایرانی می تواند به اشتغال، تولید، پیشرفت و اقتدار کشورش داشته باشد و این مسئله از خرید خودکار تا خرید خودرو را در بر می گیرد و ما باید نسبت به خودمان، خانواده و دوستان مان حساسیت ایجاد کنیم تا خرید کالای خارجی در زمانی که کالای مشابه داخلی وجود دارد را ضربه و خیانت به کشورمان بدانیم و البته نامگذاری سال 91 باید به این حساسیت ما بیفزاید نه مانند یک شعار با آن برخورد کنیم.
6- صرفه جویی در زمانی که ارز در ورود کالای خارجی و حتی تأمین مواد اولیه کالای داخلی از کشور خارج می شود، موجب تقویت نظام اقتصادی ما و جلوگیری از خروج سرمایه و امکان پیروزی راحت تر بر تحریم ها و مدیریت آسانتر کشور را ایجاد می کند، آن هم در سالی که اقتصاد مقاومتی به امر رهبر باید در دستور کار همه قرار داشته باشد که سهم مصرف کنندگان می تواند همین صرفه جویی و استفاده از کالای داخلی باشد.



  دیدگاه:()
نوشته شده در تاریخ   یکشنبه 91 شهریور 26   در ساعت 10:53 عصر   بدست سیاوش آقاجانی


مکری که کمانه می کند


شاید آن موقع که صهیونیست ها چنین فیلمی را سفارش می دادند گمان می کردند که با یک واکنش کوچک و قابل کنترل مواجه خواهند شد و می توانند به بهانه همان واکنشهای کوچک، اسلام و مسلمانان را محکوم به خشونت کنند و سیاست های تبلیغاتی شدیدتری را علیه مسلمانان و اسلام دنبال کند، اما با گسترده شدن اعتراضات به کشورهای زیاد و حتی غیر مسلمان، عملاً نه تنها همان گروه قبلی به پشیمانی دچار شده اند، بلکه هزینه ی این گونه آثار لحظه به لحظه در حال زیاد شدن است، آری اگر چه اسلام دین علم و عقل است اما دین غیرت و جهاد نیز هست، اسلام نه آن مسیحیت خودساخته است که در برابر هرسیلی، سیلی دیگری طلب کند، اسلام همان قدر که تسلیم در برابر خداست در برابر کفر نیز شدید است.
وقتی آمریکا و اسرائیل اینگونه آثار را حمایت می کنند و مجوز می دهند و حاضر به محکومیت و ایجاد قوانین بازدارنده برای ممنوعیت آنها نیستند، چه کسی باید پاسخگوی این خیانت ها باشد. مگر جز این است که سفارتخانه های آمریکایی نماینده ی کشور آمریکا در کشورها هستند؟! پس آنگاه که مردم کشوری از خشم رفتار هتاکانه و بی شرمانه آمریکایی ها به تنگ می آیند، چه توقع که این آتش خشم سفارتخانه های آمریکایی را در بر نگیرد!!
اکنون گوشه گوشه ی جهان، هرجا که مسلمانی هست، سفارتخانه های آمریکا محل اعتراض و اعتصاب گشته و می گردند، اکنون هزینه ی هتک حرمت به پیامبر اسلام در حال ازدیاد است و باید این هزینه را زیادتر نیز نمود، باید با عقل و غیرت نشان داد که حریم امن اسلام جای پارس کردن و زوزه کشیدن سگان ولگرد صهیونیسم نیست.
ما می دانیم که سیاست های خصمانه علیه پیامبر و اهل بیت ریشه در خشم و درماندگی غرب در برابر پیشرفت اسلام دارد، اما به کفار خواهیم آموخت که برای کنترل خشم خود، بدون سروصدا خودشان را بگزند و بدرند، اکنون من و هر مسلمان دیگری حق نداریم کسانی را که به قصد محاربه، به اسلام و پیامبر و اهل بیت، توهین می کنند را به دیده ی قابل بخشش بودن بنگریم، اکنون وقت آن نیست که شروران را جسورتر کنیم، اکنون باید شر این جسوران را به خودشان بازگردانیم.



  دیدگاه:()
نوشته شده در تاریخ   جمعه 91 شهریور 24   در ساعت 11:12 عصر   بدست سیاوش آقاجانی


<      1   2   3   4   5   >>   >

 
________________
______
__
 
بازدید امروز : [25] ، دیروز: [40] ، کل بازدیدها:[823746]

استفـاده از مطالب این وبـلاگـ، در وبگاه های دیگر، با ذکر منبـع و البتـه حفظ امـانت، بلامانع می باشد.