ماهيت انتقاديتان كم كم به مزدوري رنگ مي بازد گويي!! من محكوم مي كنم هر فاجعه و ظلمي را و شما گويي از خيانت و دروغ و تهمت بدتان نمي آيد؟! حس انتقاد كنندگي تان يوهو كور مي شود؟! اگر ما جنايات كهريزك و ستار بهشتي را محكوم مي كنيم ولي هزاران از اين فجايع در گوانتانامو و ابو غريب و زندنهاي بي نام و نشان آمريكا رخ مي دهد و مورد انتقاد شما نيستند؟! چگونه است كه تهمتي بزنند و هيچ دليلي جز توزيع سيب زميني و سهام عدالت نداشته باشند و بعد اين همه مورد تاييدشما باشند!!! اينجاست كه همين انصاف من كه به نظر شما فايده اي ندارد شرفش به اين تعصب شما به استكبار و مزدوران استكبار مشخص مي شود. مگر در اين كشور همه دستبوسي ولي فقيه مي كنند؟! هر كسي كار خودش را مي كند و ما مشكلمان اين است كه اگر حتي يكي شمشير هم كشيد بايد محاكمه شود و بعد به سزاي جناياتش برسد نه اين كه در زندان و غير قانوني و بدون اثبات جرم. سرتان زير برف است گويي! از روزي كه مزدور استكبار از اين كشور فرار كرد اين مردم مغضوب استكبارند و از هيچ حربه اي بر عليه اين مردم دريغ نكرده اند و يكي از اين حربه ها هم همين موسوي و كروبي بي ظرفيت بودند كه باخت شان را نپذيرفتند اين قدر بي ظرفيت كه سردمدارانشان در آمريكا نيز چنين چيزي را قبول ندارند، ميت رامني با اينكه انتخابات را منقوص مي داند اما مي پذيرد و تبريك مي گويد ولي مزدورانشان را در ايران به توحش وا مي دارند و مزدورانشان نيز ولي نعمتانشان را به تحريم و تهديد و فشار تشويق مي كنند و آن گاه شما نقش خائنانه ايشان را در اين هم فشار به مردم ناديده مي انگاريد، چرا؟! چون سر بر آستان آمريكا فرود نياورده ايم! آري هر كار خوبي آفتي دارد و آفت انقلابي گري هم خود سري است كه بايد آن را محكوم و ممنوع كرد نه اين كه كار خوب را زير سوال برد.