حج آقا انتقاد داريم تا انتقاد... انتقاد به چي باشه و به کي باشه مهمه...
انتقاد به مقام عظمي باشه يا به يه وزير و رييس جمهور... من از شما انتقادي
به رهبر جمهوري اسلامي نديدم.... وقتي همه توانستند نظراتشان را نسبت به همه چيز بيان کنند آن درست است...
از مقام عظمي تا مذهب... اگر اکبر گنجي يا کديور تونست در ايران همان
حرفهايي که در اونور آب مي زنه رو بزنه و مشکلي هم براي پيش نياد اون
درسته....
حجاب در کشورهاي ديگه کلا با حجاب در جمهوري اسلامي فرق مي کنه... در
جمهوري اسلامي دين، حکومتي شده است... در جمهوري اسلامي از حجاب که نمايان
ترين و در چشم ترين حکم اسلاميست براي بَزک کردن ِ در چشم ترين قسمت جامعه
که همانا ظاهر جامعه باشد استفاده مي کنند... به همين دليل است که اجبارش
کرده اند.... چون نمي خواهند انبوه زنان بي حجابي که در خيابان ها مي
گردند، شکستشان را در ساختن جامعه اي اسلامي(مهمترين هدفشان و فلسفه
وجوديشان) نشان دهد و به اين دليل است که حساسيت بيمارگونه اي روي مساله
حجاب و زلف زنان دارند. چون عامل بودن يا نبودن به ساير احکام اسلامي به
دليل در چشم نبودن آنها، به راحتي مشهود نيست و ناظر خارجي و داخلي نمي
تواندبه راحتي بر آنها واقف شود. ولي در مورد حجاب اينچنين نيست! به راحتي
عيان است...
***
بله حج آقا قسمتي از مردم في سبيل المُهر و يارانه راي مي دهند...
قسمتي ديگر براي تکليف شرعيشون و يا حمايت از نظام يا هر دو راي مي دند....
قسمتي ديگر براي راي به کانديداي ايل و تبار خودشون راي مي دند(بيشتر در
شهرهاي کوچک و زمان انتخابات هاي مجلس و شوراي شهر)....قسمتي ديگر صرفا
براي نه گفتن به مقام عظمي مياند تا به کانديدايي خاص راي بدند که اين
بيشتر در انتخاباتي که کانديداها بطور متمايز و پر رنگ به دو شقه تقسيم مي
شند رخ مي دهد...مثل زمان خاتمي و موسوي و کروبي...
آن درصدي که نظام مي تواند به آن پز بدهد و بگويد براي حمايت از من بوده
است، فقط همان گروه دوم يعني افرادي که براي تکليف شرعي يا حمايت از نظام
مي رند راي مي دند هست! که چند درصدي از کل آرا رو تشکيل مي ده!
بله بعضي ترسها ممکن است بي دليل باشد ولي توي همان کامنت هم توضيح دادم که
با دليل يا بيدليل، اين ترسي است که در عده اي وجود دارد و مثل دستي
نامرئي آنها را به سوي صندوق مي کشاند!
در حکومت هاي غير آزاد چنين ترس هايي وجود دارد...در حکومتي که در گزينش
هاي استخدامي مياند از نماز شب و التزام به ولايت و اينها سوال مي کنند، خب
فرد مي ترسد که شايد در آينده اين عدم وجود مهر، برايش در مرحله اي مشکل
ساز شود! چند نفر از اقوام خود من چون قراردادي بودند و شايع شده بود که مي
خواند رسميشون کنند، با وجود مخالفت سرسختانه اي که با رژيم و اينا دارند،
گفتند ميرويم صرفا براي خوردن مهر!!
خلاصه وقتي که مملکت حساب و کتاب نداشته باشد و آزادي عقيده و بيان و انديشه وجود نداشته باشه، طرف مي ترسد!
گفتي: "اما همه از ترس رأي مي دهند؟!"
من هيچگاه نگفتم همه از ترس راي مي دهند بلکه راي دهندگان را همانگونه که
الآن هم تقسيم بندي کردم به چند گروه تقسيم کردم.... مهم اين است که اکثريت
براي نظام و پشتيباني از نظام به پاي صندوق نمي روند و انگيزه هايشان
چيزهاي ديگريست...