• وبلاگ : بر و بچه هاي ارزشي
  • يادداشت : قابل توجه شوراي سياستگذاري ائمه جمعه
  • نظرات : 1 خصوصي ، 28 عمومي
  • چراغ جادو

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     
    + منتقدبزرگ 
    حاجي بنشين يه رساله بده بيرون... به نظامشان اعتماد دارند؟ صراحتا به نظر رهبرتان در زمينه ماهواره "نه بزرگ" گفته اند.... با اين اوصاف ِ شما، تمام مردم جهان هم از انقلاب و رهبري و نظام شما حمايت مي کنند(اگر تمامي اعمال و افکار و رفتارشون رو ناديده بگيريم!!).....چون شما گويا همه چيز شير رو و يال و دم و اشکمش رو ميزاري کنار و باز هم ادعاي شير بودنش را مي کني!! غافل از اينکه همين يال و دم و اشکم است که فرق بين شير و غير شير است!!....همين اعمال و رفتار فرد است که نشان دهنده حامي بودن يا نبودنش هست حج آقا! ... کسي که معتقد و رهرو نظام و رهبري هست، نشانه هايي دارد و آن نشانه ها هم مسلما مُهري نيست که بر پيشانيش خورده باشد و او را متمايز کند بلکه "اعمالش و گفتارش که برآمده از افکارش هست، مي باشد" . کسي که حامي رهبري و نظام هست،عملا مطيع اون هم هست...حاجي انتظار داشتي مهر حامي و يا غير حامي بر پيشاني کسي باشه که وجه تمايزشون باشه؟! ... خب برادر گرامي در همين اعمال و افکار و کردار فرد هست که تفاوت حامي با غير حامي نظام مشخص مي شه ديگه...به عبارتي تمايز بخشي ِ همين اعمال و گفتار است که کساني را موسوي و کروبي مي سازد و گنجي و کديور و سروش و از کساني ديگر ، محسن رضايي و حداد عادل و لاريحاني مي سازد..... آيا وجه تمايز اينها بلانسبتشون معذرت مي خوام اين هست که يه گروهشون شاخ و دم دارد و گروه ديگريشون ندارند؟!! آفرين! البته که نه! وجه تمايزشون همين رفتار و گفتارشون هست...مثلا اکبر گنجي افکارش که بر زبانش جاري شده است مي گويد، فلان و چنان و اين فلان و چنان نشان از مخالف نظام بودن او دارد ... در نظامهاي ايدئولوژيک هم، همراه با نظام نبودن صرفا به مخالفت صريح سياسي فرد ، و به اينکه الزاما يه نفر بياد توي خيابون يا روزنامه جار بزنه که من مخالفم ، محدود نميشه... بلکه عدم همراهي با ايدئولوژي نظام نيز او را غير همراه و ناموافق با نظام مي کند... در مورد همين اکبر گنجي، صرفا نظرات سياسي اين فرد نيست که او را مخالف نظام مي کند، بلکه حتي اگر نظر سياسي صريحي در زمينه سياسي نمي داد به دليل انديشه هاي متفاوتش(در زمينه هاي مذهبي) با قرائت رسمي حکومت از دين و فرعياتش...، خود به خود در زمره مخالفان نظام قرار مي گرفت... وقتي که اکثريت مردم با ماهيت و اصل حکومت، يعني ايدئولوژيش فاصله عميقي دارند، اين يعني منزوي بودن حکومت و تقليل يافتن حاميان و همراهانش به اقليتي مطلق که با اين ايدئولوژي فاصله اي ندارند و همراهي دارند....
    توي خيالات به سر مي بري حج آقا.... در کدوم صحنه؟ وقتي 99/9 درصد از شرکت کنندگان در راهپيمايي ها محجبه مکتبي هستند و از بين هزار نفر کمتر از ده نفر نيمه حجابند(که اونها هم يا دختران بعضي از صاحب منصبانند يا مصلحت انديشان!!(توضيحش بماند) يا... هستند)، اين اصلا قابل طرحه؟روتون ميشه اين رو مطرح کنيد؟ شگفتا!! جالبه که بعد ميايد همين ده نفر نيمه حجاب رو که هميشه سانسورشون مي کرديد و ناديده مي گرفتيدشون يا با گشت ارشاد باهشون برخورد مي کرديد، در تمامي رسانه هاتون حلوا حلوا مي کنيد که نشان از ابزار سازي عميق از زن در جمهوري اسلامي دارد! در مورد حضور اين افراد و کلا بقيه مردم در انتخابات هم که قبلا توضيح دادم که واسه چي مياند و اون چيز مسلما حمايت از نظام نيست....ميتوني به کامنتهايي که در مورد انتخابت و کيفيتش در پستهاي قبلت نوشتم مراجعه کني!
    ***
    يه نگاهي به کشورهاي مسلمان ديگر بنداز... با وجود اينکه اينهمه روضه مذهبي توي گوششون نمي خونند و حکومتشان هم نام اسلامي رو يدک نمي کشه و اينهمه محدوديت بي حد و حصر هم در کشورشون وجود نداره، چقدر مردم با شور و شوق و خلوص و بطور انبوه فرايض و احکام دينيشون رو انجام مي دند! بعد بنگر به بلايي که جمهوري اسلامي بر سر اعتقادات مردم آورده!!
    پاسخ

    در هيچ کشوري طرفداران يک کشور يا نظام تمام اعمال و کارهاي آن نظام را قبول ندارند در ايران هم چنين است مي بنيد هر کسي انتقاداتي چه به لحاظ اجتماعي، ديني و سياسي و اقتصادي و ... به حکومت دارد اما بازهم اين انتقادات همه دلسوزانه و دوستانه است. در لبنان بسياري از طرفدران حزب الله بي حجابند آيا آنجا هم از ترس و براي شناسنامه و اين حرفهاست؟! مثال لبنان را زدم تا مثالي از يک کشور ديگر آورده باشم. در ايران هم همين است، من در وبلاگم به همه انتقاد کرده ام و مي کنم ولي آيا انقلاب را قبول ندارم؟!!! به قول شما قرار نيست معتمدان به نظام را با مهر بر پيشاني مشخص کنند اما وقتي طرف در انتخابات شرکت مي کند خودش مهر ميزند پاي اعتمادش. در مورد مسائلي که در مورد انتخابات هم گفته بودي موارد خاطرم هست که کلاً رأي مردم را يا از جهل مي داني يا از ترس يا از تطميع و ... اما همانجا جواب شما را داده بودم من در کنار خودم در اداره بسيار همکاراني دارم که سالهاي سال است رأي نمي دهند و حتي در محيط اداره به انقلاب فحش هم مي دهند و البته من براي بازبودن فضا و مباحث با ايشان تحمل مي کنم و آنگاه شما مي گوييد در اين کشور مردم از ترس رأي مي دهند. بعضي وقتها شک مي کنم که شما در اين کشور زندگي مي کنيد. تا حالا کدام کارمندي را براي شرکت نکردن درانتخابات اذيت کرده اند؟! مشکل اين است که چيزي را در ماهواره در ذهنتان کرده اند و چون با مردم در تماس نيستيد. شما در دلايل تان به دو دليل بسيار متناقض اشاره مي کنيد از سويي بي حجابي ها را نشانه ي ضدانقلاب بودن مردم مي دانيد و از سويي رأي دادن را نشان دهنده ي ترس و خفقان. چگونه در کشوري مردم اينقدر راحت و بدون ترس بي حجابند اما همه از ترس رأي مي دهند؟! اين تناقض را لااقل براي خودتان حل کنيد و يکي را انتخاب کنيد ....