• وبلاگ : بر و بچه هاي ارزشي
  • يادداشت : تهران رو در ماه رمضان با ساسي مانكن LA كن
  • نظرات : 0 خصوصي ، 11 عمومي
  • پارسي يار : 11 علاقه ، 77 نظر
  • ساعت دماسنج

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     
    + آيينه تو 

    الله اکبر.

    اين همه حرف زدي و جانماز آب کشيدي.کاش کمي هم خجالت بکشي. فکر مي کني کي هستي که نسبت به درست يا غلط بودن اعمال مردم نظر مي دي و کاسه داغ تر از اش مي شي. تا زمين پر از آدم هاي بي مغز و پرافاده اي مثل تو پره، اوضاع از اين بهتر نميشه.

    ببخش اما احمق جان. اون بنده خداست نه بنده تو که هر چي فکر کني بارش مي کني. تو لطف کن گليم خودت را از اب بکش بقيه به خودشون مربوطه چه غلطي مي کنن. اميدوارم روزي برسه که هم خدا هم دين و هم بقيه انسان ها از وکيل مدافعاني چون شما رها باشن. اميدوارم

    پاسخ

    موفق باشيد يازهرا
    الان وبلاگتون خوندني تر شده تا قديم که پر ميشد از مطالب سايتهاي ديگه.(البته بيشتر توسط نويسنده ها)

    (نکته بيخودي : ساعت 9 و 10 صبح ، صبح اول صبحي به حساب نمياد.)

    خوش به حال خودم که دانشگاه نيستم.
    يه زماني کسي که روزه نميگرفت جرئت روزه خواري هم نداشت.
    چند سال پيش ماه رمضاني بود وقتي توي بازار شهرمون داشتم رد ميشدم ديدم که توي مرکز شهر توي يه ميدون که يه اتاقک پليس هم اونجا موجود هست مردم جمع شده اند.
    جلوتر که رفتم ديد يک مامور پليس گرامي دارند با شلاق يک آقايي که ميان سال هم به نظر ميرسيد را ميزند. آين آقا هم به شکل طنز آميزي از اينطرف به آنطرف ميره و بعضي از مردم هم ميخندند. پرسيدم چرا اين کار را باهاش ميکنند؟
    يک نفر گفت روزه خواري کرده.
    خوشحال شدم که اين احکام هم اجرا ميشه و با روزه خوار برخورد ميشه.
    اما وقتي ديدم خيلي ها توي کوچه و بازار روزه خواري ميکنند و کسي باهاشون کاري نداره ديگه از اجراي اون حکم خوشحال نبودم.

    چون اون مامور گرامي ديواري از ديوار اون مرد بيچاره پيدا نکرده بود. مردي که به نظر شيرين عقل يا حسابي ساده مي اومد.(جرکات و رفتارش اينطور نشون ميداد)
    اگر شخصي با يک کت و شلوار شيک پشت يک ماشين خوشکل درحال روزه خواري بود و اون مامور گرامي اون را ميديد باز هم از اون کارها ميکرد؟

    فکر ميکنم بايد تکليفمون را مشخص کنيم.
    بايد اول مطمئن بشم که اگر من به يه نفر گفتم آقا ي عزيز ماه رمضان هست و لطفا روزه خواري نکنيد ، فردا روزي خودم توي دادگاه به خاطر دخالت توي زندگي خصوصي مردم يه يه همچين حکمي محکوم به شلاق خوردن نشم.
    چرا که امروزه متاسفانه اينطوري شده.
    يه خانم مسني شروع ميکنه به سرزنش کردن(فحش دادن) يه پسري که مزاحم يه دختر شده و به دختره چيزي گفته بود. اما متاسفانه خانم مسن توسط اون خانم جوون مورد سرزنش قرا ميگيره که به تو چه ربطي داره؟؟؟
    دنياي عجيبي شده...

    سلام.بهتون تبريك ميگم كه اين همه مراقبين.درمورد غيبت باهاتون موافقم اما...بنظرم بعضي تغييراروبايد پذيرفت.همه ي مشترياي كافه ي من ميدونن من يه ادم مذهبي به روش خودمم .بنظرم ماقرارنيست ادماروتغيير بديم ماقراره ادماروبپذيريم همون طوركه هستن.من وشماتويه قبرنميريم.بنظرم بايدپذيرفت

    سلام طاعات شما قبول

    ديدن اين صحنه ها و مسايلي از اين دست دل هر انسان مسلماني رو به دردمياره.

    نميخوام نا اميدتون کنم ولي بياييم ببينيم که از بين اونايي که ظاهرا روزه هستن چند درصدشون روزه دار واقعي هستن و روزه ي مقبول دارن و چند درصدشون به فرمايش امام معصوم فقط گرسنگي و تشنگي نصيبشون ميشه؟

    باز هم از فرمايش امام معصوم کمک مي گيرم که فرمودند در راه حق از قلت و کمي افراد وحشت برتون نداره و نگران نشويد.

    خداوند همه مارو از نمازگزاران و روزه داران واقعي قرار بده

    التماس دعا


    ُلام حق باشماست ولي ميشه چکار کرد نميشه بعضي هارا مجبور کرد حتي امر به معروف در مواقعي واجب دشه که فاديهاي داشته باشه اينها همش نشانست

    وقتهايي كه اينجور ميشم وقتي ديگه احساس ميكنم اسمون داره به مغز سرم فشار مياره و زمين ميبلعدم وقتي دارم دق ميكنم ياد اين جملات مي افتم كه جووناي ما شايد ظاهرا اهل نباشن اما دقيقه 90 خودشون و ميرسونن و ميشن پاي كار.بعدشم يه كم از فرمايشات آقا و حرفهاي اقاي پناهيان و مرور ميكنم تا يه كم اروم بشم.ميشم اما اعتراف ميكنم اتشي كه تو دل به پا ميشه شايد شعله اش فرو بكشه اما خاكسترش تا ته جيگر ادم و ميسوزونه و البته اگه اين سوختن نباشه شايد خيلي از كارها رو انجام ندم.

    به نام حق

    سلام

    ماشالله تو اين روزا از اين به بعد زيادمي بينيم اين موضوعا رو اما تو رو خدا لاقل به دوستتون علاوه بر توجيح جوابه اينکه چرا ازشون پرسيديد روزس رو مي داديد تا شرمنده بشه و تکرار نکنه ....

    در پناه حق

    سلام.از خوندن متنتون درد عجيبي توي قلبم احساس کردم خدايا چقدر تو بزرگي که ما رو با تمام گناهانمون مي بيني و به رومون نمياري....
    به قول يکي از دوستان فکر نکنيد که شما اکثزيت هستيد. بدونيد که در اقليتيد!!

    سلام

    خدا رو هزار مرتبه شکر مي کنم که رمضون افتاده تو تابستون و مجبور نيستم برم دانشگاه و حرص بخورم...

    التماس دعا

    يا علي