خيلي خوب بلديم از يک منتقد يک دشمن بزرگ بسازيم
فيلمي در ژانر اجتماعي يعني قسمتي از مشکلات يک جامعه را زير ذره بين مي گذارد و آن را بدون اغراق نشان مي دهد و به نقد مي کشد
در کشور اسلامي ما
بهتر بگويم در کشور اسلامي عزيز ما .
که يک رهبر دارد که مردمش به اندازه ي آسمان ها دوستش دارند
مشکلاتي هست
فقر هست
اختلاف طبقاتي هست
بي حجابي هست
دروغ هست
نفاق هست
اين ها همه وجود دارد
و يک فيلم در ژانر اجتماعي اين مشکلات را بايد نشان بدهد تا مردم کشورش را آگاه کند
يک محصول فرهنگي نقش آگاهي دهنده را دارد
اگر در فيلم دفاع مقدس مردي را مي بينيم که جانباز است ولي در حال حاضر جنگ و شهدا را تمام شده مي بيند . . . .
اين يک مشکل اجتماع ماست
آقاي . . .
بايد ببينيم و بشنويم و چاره سازي کنيم
به خدا قسم تبديل يک منتقد اجتماعي به يک دشمن ملت
اشتباه است
افراط است
نمي گم ميانه روي
نمي گم نفاق
نمي گم بي خيال اين چيزها شدن
اما فيلم جدايي را به عنوان يک فيلم اجتماعي مي توان ديد که قسمتي از مشکلات جامعه ي ما را که اسلامي است و مردمش هنوز کمتر توجهي به ان دارند نشان مي دهد
همه ي ما مي دانيم که جامعه ي ما دچار مريضي بي تفاوتي است
دچار مريضي بي خيالي است
دچار مريضي دروغ است
و اين را بايد پذيرفت
و البته براي آن چاره اي ساخت . . . . .
درست است کارگردان فيلم اشتباهاتي کرده و يا کارهايي که نبايد اما
درست نيست که اين طور رفتار کنيم
همين
از يک منتقد دشمن نسازيم . . . .
دفع حداقلي و جذب حداکثري
علي همراهتون . . . . .
يا علي