منظور از عادي شدن اين نيست که مردان ميل جنسي شان از بين رفته باشد
يا هيچ استثنايي در بينشان وجود نداشته باشد که همان چيزهايي که 99 درصد بقيه مردان، با شهوت و هيزي به آن نگاه نميکنند، با شهوت نگاه کنند
منظور اين هست که 99 درصد مردان در آنجا به موي زن(که گويا از نظر شما مخرب ترين چيز در عالم هست و دست از شرش بر نميداريد) معمولي نگاه ميکنند و تحريکي از اين بابت برايشان در کار نيست. به ساق زن هم همينطور. به قسمتهايي از بدن زن که بطور معمول در آن کشورها بيرون هست به همين ترتيب.
در آن کشورها لقمه دور سرشان نچرخيده اس.
هم زنان آزادي پوششان را دارند و هم مردان هيز و حريص نيستند.
وقتي ميشود موي زن بيرون باشد و هيچ مشکلي هم پيش نيايد چرا بايد هم آزادي بيرون گذاشتنش را از زن گرفت و هم با اين کار،از آن(از زلف زن) در نظر مرد، يه محرک ساخت
زلف زن ايراني هم شبيه همان زلف زن خارجکي است که حتي در همين تلويزيون رژيمتان نشانش ميدند و دهان هيچ کسي را هم آب نمي اندازد. اين هم نمونه اي از عادي سازيست.
اگر همين زلف زن خارجکي را همين مرد ايراني در اين 30 سال از تلويزيون جمهوري اسلامي نميديد و يهو آن را نشان ميدادند، مرد ايراني اينجوري ميشد
![]()
![]()
------------------------------------
فراخوان خاطره نويسي؛ از زبان خود زنان بشنويد: چرا حجاب اجباري نمي خواهم
http://masihalinejad.com/?p=5138
"اولين باري که به يکي از استخرهاي مختلط رفته بودم را فراموش
نمي کنم، وقتي مي خواستم از رختکن بيرون بيايم معذب بودم، خودم را جمع و
جور مي کردم و زيرزيرکي نگاه ديگران را مي پاييدم، ولي انگار کسي مرا نمي
ديد، به تدريج عضلات منقبض شده ام را رها کردم.
دختران جوان زيبايي با تني چون مرمر با خنده و شادي به دور استخر پرسه
مي زدند، هيچ نگاه هرزه اي جز نگاه کنجکاو من آنها را تعقيب نمي کرد. در آب
فرو رفتم تا اشکهايم را غرق کنم. ستم را دريافته بودم."