• وبلاگ : بر و بچه هاي ارزشي
  • يادداشت : از خانواده هاي ايراني بوي خيانت مي آيد؟!
  • نظرات : 1 خصوصي ، 20 عمومي

  • نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     

    بگذاريد نظرات چند تن از منتقدين حجاب اجبراي رو هم درباره حجاب اجباري بگذارم

    به قول جناب دکتر محسن کديور
    “دينداري و ايمان از جنس عشق است. عشق با زور و تحميل بدست نمي آيد. بدون آزادي و انتخاب آزاد ايمان ديني محقق نمي شود. با زور و اجبار ظواهر ديني چند صباحي شکل مي گيرد، اما قلب شهروندان از ولايت ارباب قدرت بيرون است. سياستهاي غلط جمهوري اسلامي در استفاده از زور و خشونت براي اجراي احکام شرع نه تنها به ارتقاي دينداري در جامعه منجر نشده بلکه برعکس به نوعي دين گريزي و مذهب ستيزي در ميان بخشي از جوانان انجاميده است. نمونه آن ناکامي در حجاب اجباري بانوان و پديده بدحجابي که منحصر به جمهوري اسلامي است مي باشد.”

    به قول جناب دکتر نوريزاد
    “حجاب و پذيرش حجاب حتما و حتما به محدوده ي اختيار بانوان ما راه مي برد. اختياري که فهم و رشد بايد در پذيرش آن مشارکت کند وگرنه اين اجبار حتما و حتما به نفرت افکني منجر خواهد شدو راه به جايي نيز نخواهد برد.”
    و به قول جناب اکبر گنجي
    “ تندروان جمهوري اسلامي هم به مدد دستگاه هاي اجبار دولت نفتي و به شيوه خود، دست اندرکار “ارتقاء مقام و منزلت زن” شده اند و امروز نتايج نسخه هاي رهايي بخش شان را مي بينند و از تاريخ عبرت نمي گيرند و باز هم به اجبار و ارعاب متوسل مي شوند.
    چرا در رژيم شاه که پوشش آزاد بود، زنان و دختران به حجاب گرايش داشتند، اما در جمهوري اسلامي که حجاب اجباري است پس از 28 سال کاربرد خشونت، رژيم کاملا در اهداف خود شکست خورده و حتي به وسيله قوه قهريه هم نمي تواند الگوي پوشش خود را به زنان بقبولاند. “
    و به قول جناب دکترتاجزاده
    در نامه اي به پسر مطهري که اظهاراتي رو در تلويزيون در مورد حجاب داشته “فرض کنيم حق با شما باشد و به محض دادن کمترين آزادي به مردم، ايران بدتر از اروپا خواهد شد. در اين صورت آيا نبايد به اين سؤال جواب دهيد که چرا بعد از سه دهه حاکميت و تبليغات شبانه‌روزي و نظارت پليسي- قضايي به محض اين‌که پليس پا پس بکشد، ايران بدتر از اروپا مي‌شود؟ آيا همين مسأله به تنهايي شکست قاطع سياست‌هاي کنوني را نشان نمي‌دهد؟
    در ترکيه پس از مدتي زنان محجبه مسلمان نه فقط دانشگاه‌ها، بلکه همه عرصه‌هاي عمومي شهري را در آن کشور در اختيار خود مي‌گيرند و همزمان در ايران، نگراني بسياري از سياستمداران و پيروانشان اين است که در صورت آزاد شدن حجاب، پس از مدت کوتاهي «ايران بدتر از اروپا» مي‌شود؟ مگر ما به مثابه مسئولان نظام اسلامي در طول 30 سال گذشته با شهروندان خود چه کرده‌ايم که فرمانده نيروي انتظامي مي‌گويد اگر نظارت و برخورد پليس نباشد، ايران به کام بي‌حجابي فرو مي‌رود؟ در حالي که رعايت حقوق بشر و دموکراسي (ولو در حد نسبي) در جامعه‌اي مسلمان همچون ترکيه موجب مي‌شود که به موازات بسط آزادي‌هاي اجتماعي و سياسي، هم کشور توسعه يابد و بر ثروت‌ و رفاه مادي مسلمانان افزوده شود و هم سرمايه‌هاي معنوي و مذهبي جامعه رشد ‌يابد. يعني بسط دموکراسي و جامعه مدني و تحقق نسبي تئوري جامعه باز در ترکيه نه تنها منجر به کاهش حجاب نشده، بلکه مطابق آخرين آمار افزايش نسبي آن را در 7 سال گذشته به دنبال داشته است و هم اکنون حدود 70 درصد بانوان ترکيه محجبه هستند”

    اکبر گنجي
    “مگر توحش غير از اين است که دولتي با زور اسلحه شهروندانش را به راهي براند که نمي خواهند، لباسي بر تن آنها کند که نمي پسندند. خود آئيني انسان ها را بايد پذيرفت. از زنان نبايد به عنوان وسيله و ابزار براي رسيدن به غايات دولت ها و ايدئولوژي ها استفاده کرد.“

    ابراهيم نبوي در نوشتاري طنز ميگه
    “فرض کنيد در همين مملکت امام زمان، حداقل پانصد هزار نفر، بدون اغراق و بدون کم و زياد مشغول حفظ حجاب هستند. از آنهايي که براي حجاب تبليغ مي کنند، تا آنهايي که در خيابان تذکر مي دهند، تا آنها که فروشگاههاي لباس را کنترل مي کنند، تا کميته اماکن که کارش کنترل حجاب در اماکن است، تا آنهايي که با فوتوشاپ مشغول حفظ بيضه اسلام هستند که بي حجاب ها به آن لگد نزنند و الي آخر، حداقل پانصد هزار نفر مي شوند اگر نگويم دو سه ميليون يا حتي بيشتر.
    يعني گروهي به اندازه جمعيت تمام دبي يا جمعيت کشور کومور يا جمعيت کل کشور لوکزامبورگ يا نصف جمعيت کشور بحرين، کارشان اين است که حجاب را حفظ کنند. فکر کنيد اگر همين جمعيت از سي سال قبل تا به حال، روزي يک سطل از خاک کوه دماوند را با پاي پياده يک کيلومتر آن طرف تر مي بردند، قطعا قله دماوند الآن چهار پنج سالي بود که جابجا شده بود