امان از زرنگی مان، امان!
این حس زرنگی ما ایرانی ها بدجوری عذابمان می دهد. این که همه همه جا می گوییم که ما ایرانیان از همه دنیا زرنگتریم و این که هر کدام هم در درون خودمان، یک زرنگی ویژه ای برای خودمان قائلیم. منظور من از این زرنگی مطمئناً زیرکی و کیاستی که مورد تایید اسلام هم هست، نیست بلکه همان حس زرنگی معمول و معروف را می گویم. این که احساس می کنیم هر کسی که زرنگ تر است در هر صفی اعم از نانوایی و ترافیک و ... خوب از بقیه جلو می زند، این که هرکسی که زرنگ تر است بهتر از دیگران قانون را دور میزند، این که زرنگ ترها بهتر حق دیگران را اجحاف می کنند، این که زرنگ بودن موجب می شود تا همیشه نقطه ضعف دیگران را برای روز مبادا در گوشه فکرمان یادداشت کنیم، این که با زرنگی حواسمان باشد دیگران را از هرگونه انتقاد به خودمان بترسانیم، این که با زرنگی حتی خانواده خودمان را مقهور ابزارهایی مانند پول و سفر و خرید و... کنیم، این که با زرنگی مان کارهای مان را به دیگران محول کنیم، این که با زرنگی امتیازات را به سمت خودمان بکشانیم، این که با زرنگی انتقادات را به سمت رقبا برانیم، این که با کلی بدهکاری چگونه با زرنگی از دیگران همواره طلبکار باشیم، این که بازرنگی کاری کنیم که هرکسی از کنار ما رد می شود از ما بترسد، این که با زرنگی نگذاریم کسی بتواند شخصیت و رفتار ما را پیش بینی کند و البته این زرنگی ها در مسئولان و بزرگان جامعه هم دیده می شود....
یک بار در مطلبی در همین وبلاگ نوشتم که ریشه ی بی قانونی های فراگیر در جامعه ی ما همین حس زرنگی است و هنوز بر همان عقیده استوارم، اکنون از این همه طعنه هایی که خودمان به جامعه و کشورمان می زنیم تعجب می کنم، چرا که خودمان از ریشه ی این مشکلات که همان حس زرنگی است خوشمان می آید، مایه تأسف فراوان این که تماشاچی کره ای فوتبال در کشور ما در حالی که در آخرین دقایق تیمش باخته است، تا خودش زباله های خودش و دوروبرش را جمع نکند ورزشگاه را ترک نمی کند، و ما با گوشه ی پا زباله خودمان را می اندازیم زیر پای بغلی و بر اوضاع کشور گلایه می کنیم.
مطلب مرتبط:
ریشه ی این همه قانون شکنی در جامعه چیست؟!
مردان قانون و تخلف از قانون؟!!