عاقبت مهد کودکها!
غالب خانوادههای کارمندی که خیلی دلشان برای نوزادشان میسوزد از شش ماهگی و بقیه، چند ماه زودتر شیرخواره را به مهد کودکها میسپارند تا کارشان به روال سابق برگردد و حقوقشان اندک کاهشی به خود نبیند.
و با اینکه معمولاً استفاده از مرخصی بدون حقوق برای این دسته از مادران امکان دارد، اما درصد بسیار ناچیزی از این مرخصی استفاده میکنند؛ یعنی کار و حقوق و مزایای آن از دید بسیاری، اولویت بسیار زیادتری به پرورش فرزند و تربیت او دارد! (با همه اهمیت و تأکیدی که در اسلام برای نقش مادر ترسیم شده است).
بدون تردید، این آسیب یکی از مشکلات سبک زندگی غربی است که بر زندگی بسیاری از ایرانیان مخصوصاً در شهرهای بزرگ سایه انداخته است. البته نباید نقش مشکلات اقتصادی خانوادهها را در این باره نادیده گرفت؛ و البته در کنارش نباید نقش تجملگرایی و مصرفگرایی خانوارها را هم نادیده گرفت که مشکلات اقتصادی را به بار میآورد!
از سوی دیگر، این آسیب امروزه و بلایی که سر کودکانمان در میآوریم، به زودی گریبان خود ما را هم خواهد گرفت؛ چند جا این تعبیر را به کار بردهام که : شلوغی امروزی مهدهای کودک، خبر از غلغله خانه سالمندان فردا خواهد بود! اگر به کودکانمان رحم نمیکنیم، لااقل به خودمان رحم کنیم!
لینک این یادداشت در سایت " حرف تو"