نگاهی به حوادث عاشورا
نامهی نیابتی و تقلا برای به زنجیر کشیدن حق
آن اسطورهی توهم و دروغ! در بیانیهی ?? خود مامور شدهاست تا شرایط را برای حفظ متاع دنیای حقیر جریان نفاق فراهم کند. و مجبور شده است در بیانیهای عاجزانه و ملتمسانه، در یک عقب نشینی واضح، از ترس مجازات و خشم ملت، به دنبال روزنهای هر چند کوچک بیفتد تا شاید بتوانند جای اندکی در نظام برای خود نگه دارند...... او در سالیان حضور سیاسیاش هیچگاه شخصیت مستقلی نداشته است. او همواره یک سرباز خوب و حرف گوشکن برای آقای هاشمی بوده است. اما این روزها او نامهای مینویسد! البته نامه را به نیابت از کس دیگری نوشته است. کسی که توهین به عاشورا و امام حسین (ع) برای او نگرانکننده نیست. بر خلاف سوال پرسیدن از رفتارهای فرزندانش که او را به شدت نگران میکند! آنگونه که آتشفشانها را پس از انتخابات به خروش آورد!!...
تجمع ملیونی هم یک شعبده بازی است!
تظاهراتها و تجمعات این چند روز، به خصوص تجمع باشکوهی که ? دی در تهران برگزار شد، ضربهی مهلکی بر دشمنان و مستکبرین داخلی و خارجی بود! تا ساعتها در حیرت، گیجی، بهت و استیصال بودند. به سان سالیان دراز عجز و نفهمیشان، باز هم از فهم رفتار ملت ایران ناتوان بودند. همانطور که از فهم حضور ?? درصدی در انتخابات ?? و نتیجهاش ناتوان بودند. و بسیار جالب است که رفتار امروزشان هم همانند رفتار ?? خردادشان است. آنروز هم از فلاکت نفهمی دست به توهمات بزرگ و دروغهای شرمآور زدند. و بدتر آنکه ملت را به دلیل عدم همراهی، تحقیر کردند و مورد بدترین توهینها قرار دادند...نوید نصرت به فضل پایمردی ملت بر عهد با الله
با تمام وجود و از ته قلب باید خدا را شاکر باشم. باید خدا را شکر کنم که که عزت را به ملت ایران بخشیده است. باید خدا را شکر کنم که به من افتخار داد تا هموطن کسانی باشم چنین با غیرت و مقاوم. باید خدا را شکر کنم که جزء ملتی هستم که با تمام داشتههایش در حمایت از حسین (ع) و اسلام ناب محمدی ایستاده است. باید خدا را شکر کنم که در دورانی قرار داریم که به قول امام روح الله(ره) ملتی برتر از ملت عصر رسول الله و عصر دوران امیرالمومنین را درک کرده ام.مستی یزیدیان سبز و رسیدن به پایان چاه هلاکت
سر را که برید هلهله برپا کردند. شمر –همو که همرزم حسین(ع) بود در سپاه علی(ع)- مستانه لبخند میزد و خود را آماده میکرد برای جشن پیروزی و غنیمتها! تبلیغاتچیهای حزب اموی چاپلوسانه هر یک سعی میکردند خبر را با آب و تاب بیشتر به گوش یزید برسانند تا صله بگیرند! آن هنگام که خیمهها آتش میزدند و النگو از دست کودکان بیرون میکشیدند، دنیای خود را آباد میدیدند و مهیا برای کامرانی! و «زَینَ لَهُمُ الشَّیطَانُ أَعْمَالَهُمْ»؛ ...
http://www.eilia13.ir