باربی الگوی زن غربی است الگویی توهمی وخیالی
سالها پیش در مسجد محله مان نمایشگاهی ترتیب دادیم با موضوع عروسک باربی و اثرات آن .
طرح این نمایشگاه بعد از سخنان حسن عباسی که آن روز شخصیتی جدید و جذاب بود ریخته شد. با اینکه چنین نمایشگاهی برای اولین بار در یک محله برگزار می شد اما استقبال چشمگیری از آن شده بود.
از آن به بعد سخنان حسن عباسی برایم ملموس تر شد. شاید بخاطر تفکر بیشتر و تجربه کردن عینی سخنانش مستقیم یا غیر مستقیم.
حسن عباسی در این مقاله نقش الگو سازی امریکایی زنانه را مورد بررسی قرار میدهد .
در واقع با ایجاد این عروسک و حرکت به سمت معرفی الگوی زن امریکایی تنها یک محصول فرهنگی رقم نمی خورد بلکه این استاندارد سازی ذائقه زنان و مردان دنیا جنایتی است نا بخشودنی و دخالتی است در دستگاه طبیعت خدا که متأسفانه اکثر مردم جهان بی توجه به این اثرات، ذهن و دل خود را در اختیار مجراهای ارتباطی توزیع و انتشار تفکر و نگاه غربی و آمریکایی می گذارند.
زیبایی، یک امر مطلق و لایتغیر نیست بلکه هر فردی نسبت به ذهن و دل خود زیبایی خود را می یابد اگر چه که وی برای دیگران زشت رو یا خنثی باشد .
زیبایی در نگاه سیاه آفریقایی تعریفی دارد در عالم عربی تعریفی و در عالم مردم شرق آسیا و امریکای لاتین تعریفی دیگر .
برخی اعراب شکم بزرگ مردان را جزء زینت مرد می شمارند و برخی مردم آفریقا لبان بر امده زنان سیاه را نشانه زیبایی می دانستند .
اما باربی که حدود 50 سال است بعنوان الگوی زن مطلوب، ارائه میشود الگویی است که همانند بسیاری از محصولات تکنولوژیکی که با ورود به زندگی مردم دیگر نقاط جهان، طبع رفتاری و اخلاقی آنان را به سمت خواست? مخترعین آن تکنولوژی تغییر دادند سعی دارد نگاه و سلیقه مردانه و زنانه در نگاه به زن مطلوب را در سر تاسر جهان تغییر دهد.
البته بحث بنده اینجا خود باربی نیست؛ نظامی است که باربی نماد آن است. شما می توانید تمام بازیگران و الگوهای نانه غربی که در سینما و اینترنت وماهواره می بینید را مورد نظر بنده در این بحث در نظر بگیرید.
آنگاه که ساز و کار انتخاب زن مطلوب را از حوزه فردی - که درواقع به اندازه انسانها طبع و استاندارد وجود داشت - خارج کرده و به سمت استانداردهای یکسان از هر نوع و رنگ و نزاد ببریم. در واقع ما طبیعت خدا را دست کاری کرده و باعث میشویم برخی از زنان که به آن شاخصه ها نزدیکترند مطلوبیت بیشتری یابند و برخی دیگر مطرود و بی خواستگار بمانند .
این خطر فقط مختص قبل ازازدواج نیست چه بسیار خانواده ها که بخاطر تغییر طبع مردانشان و تغییر ذائقه شان نسبت به همسرشان از هم پاشیده و این تنها مختص مردان نیست. چه بسیار زنانی که برای رسیدن به آن استانداردهای جهانی و الگوی مطلوب زن که براساس نگاههای جنسی بنا شده سالیان تلاش می کنند و از تغذیه ودرآمد خود خرج میکنند تا به آن وضع ذهنی برسند . چه بسیار زنها که بچه دار نمیشوند یا به بچه هایشان شیر نمیدهند تا ریخت و ظاهرشان به هم نخورد و چه روابط عاطفی که در این میان نمیگسلد.
قیافه های جذاب و مسحور کننده بازیگران و هنر پیشه های سینما مخصوصاً بازیگران فیلمهای مستهجن هیچکدام واقعی نیستند همانطور که باربی واقعی وجود ندارد. چرا که طبق یک سنجش علمی اگر باربی با این اندام شهوت برانگیز و کشیده موجود می بود قطعاً فردی فلج بود چرا که فیزیولوژی این بدن توانایی حرکت طبیعی را ندارد .
قطعه فیلمی دیدم از آماده کردن یک مانکن زن برای تبلیغ یک محصول آرایشی حدود یکی دو ساعت روی سر و صورتش کار شد تا به نقطه مطلوب برسد سپس عکسی تهیه شد و وارد کامپیوتر شد و با فتو شاپ بجان آن افتادند و بالاخره پس از 4 -5 ساعت کار مداوم یک تصویر گرافیکی و غیر واقعی ولی جذاب و جنسی از آن در آمد تا روی بیلبوردی قرار گیرد و مبلّغ کالایی تجاری باشد .
در این فیلم شکل ابروها و دور چشم تغییرات اساسی توسط برنامه های گرافیکی یافت تا به ان نقطه دلخواه برسد .
این بازیگران جذاب و شهوت برانگیز هیچکدام واقعی نیستند چرا که در حالت عادی هیچکدام این شکلی نبوده و زور گریم و نور پردازی و هزار ترفند دیگر این چهره ها را رقم میزند اما قدرت آن را دارند تا در ذهنهای ما الگوهای دست نایافتنی ترسیم کنند که ما هیپنوتزیم شدگان را در ولع دستیابی به آنان به هزار راه و بیراهه بکشند. می تواند دل ما را در انتخاب همسرانمان به شک بیاندازد و نگاهمان را به آنها تغییر دهد .
کمترین اثر ارائه این الگوها میتواند تغییر ملاکهای ما باشد ملاکهای انتخاب بومی و شخصی خودمان . ملاکهای ایرانی که خال لب و ابرو و گیسو کمندی و عفت چشم معشوق بود نه کمر نازکی و صورت شهوت انگیز باربی و مطمئنا تغییر نوع زندگی و منش ما!
فارسی وان، سینمای هالیوود، وبسیاری دیگر از رسانه های فعال در ارتش بزرگ ناتوی فرهنگی همه و همه بدنبال معرفی الگویی اینچنین هستند .
براستی چند درصد از زنان و دختران ما قابلیت شبیه شدن به این الگوها رادارند ؟ زنان مهربان و دلسوز و فداکاری که از قیافه بهره ای نبرده اند و یا از قد و هیکل و دیگر امتیازات، آیا باید در این میانه میدان حذف شوند ؟
دختران محجبه و عفیفی که از این موهبت ها برخورداند اما اهل نمود ونمایشش نیستند چه باید بکنند؟ باید از زبان دل سپردگان به غرب طعنه و توهین بشنوند و عقب افتاده خطاب شوند؟ چرا که مثل این الگوها خودنمایی و دلبری نمی کنند ؟