جاذبه و دافعه ی استاد مصباح (برگزیده مجله پارسی بلاگ)
این روزها کمتر کسی را می بینیم که چون استاد مصباح، هم دوستان جانی و هم دشمنان خونی داشته باشد، کسانی که او را دوست می دارند آشکار به دوستی اش اعتراف می کنند و کسانی که وی را دشمن می دارند توان مخفی کردن تنفرشان را ندارند. قبلاً نیز مطلبی نگاشتم با عنوان "مصباح چراغ انقلاب" و بازهم بر همان حرفم هستم، چرا که ایشان به فرموده ی مقام معظم رهبری واقعاً جای بزرگی مانند شهید مطهری را پر کرده اند.
جدیداً کسانی که سالهاست با پرچم اصولگرایی قصد فتح تمام قلل قدرت را داشته اند نیز به استاد ما گیرداده اند، چرا که جبهه ی پایداری را رقیبی قدر قدرت یافته اند و آن را محصول تفکر انقلابی استاد مصباح می دانند و برای تخریب این جبهه از هر توهین و تهمتی به اعضای جبهه و رهبر آن مثل این که دریغ نمی ورزند. برای این که همه ی اعضای جبهه ی متحد اصولگرایی را بایک چوب ننوازم، می گویم که مراد اصلی ام آقای توکلی است و البته چون ایشان دو سه تن دیگرهستند که هم سایت دارند و هم کایت.
آقای توکلی اول فرض کرده اند که آقای مصباح در مورد احمدی نژاد اشتباه کرده اند و بعد هم از این فرض غلط به یک نتیجه ی غلط دیگر رسیده است که پس، جبهه ی پایداری نیز یک انتخاب غلط از سوی استاد مصباح است. بعید است کسانی مانند آقای توکلی متوجه سفسطه ی زشت خود نباشند ولی خب! چه می شود کرد، فرض می کنم که متوجه نبوده اند و ماباید روشن شان کنیم، گفتم که فرض!!
همه ی سیاسیون و حتی همه ی مردم همواره در حال تغییر هستند و تنها تفاوت تغییرات در جهت و سرعت آنهاست. مهم تر از خود تغییر این است که آیا این تغییرات به سمت مثبت است یا منفی؛ امروز همین تغییرات نیز در مورد آقای احمدی نژاد وجود دارد؛ قبلاً در مطلبی تحت عنوان "آقای احمدی نژاد بخواند" فهرستی از تغییرات ایشان را خطاب به خودشان برشمردم و مطالب دیگری را نیز همگام با تغییرات آقای احمدی نژاد نگاشته ام که ذکر یک یک آنها زمان بر است.
نکته ی مهم این است که تغییر موضع استاد مصباح براساس اشتباه ایشان نیست بلکه بر اساس سمت و سرعت تغییرات آقای احمدی نژاد است و چون بر فتوای امام عقل و امام امت، ملاک حال فعلی افراد است، ایشان در عین بصیرت و بدون هیچ لجاجتی شاخصها را زودتر از سایرین تشخیص داده و اعلام موضع می نمایند، هر چند اگر این تغییر موضع مورد سوءاستفاده ی افرادی مانند توکلی ها و لاریجانی ها و مطهری ها واقع شود.
والبته ما می دانیم چرا این افراد که ما اکنون ایشان را به سکوت معروفشان در فتنه ی 88 می شناسیم چرا با استاد مصباح رابطه ی خوبی ندارند، چرا که استاد مصباح طی سالیان اخیر و البته طی مواضع گفتاری و رفتاری خویش، هرگونه جریان های منحرفین، فتنه گران و ساکتین را به خوبی معرفی کرده و البته به کمک شادگردانش به خوبی مهار نموده اند. اکنون ساکتینِ جبهه ی متحد اصولگرایان دو روش متناقض را در پیش گرفته اند تا یا جبهه ی پایداری را مجبور به اتحاد نمایند و یا مورد تخریب و تردید قرار دهند که با نگاهی با سایتهای خبری خبرآنلاین (مربوط به آقای علی لاریجانی) و الف (مربوط به آقای توکلی) به خوبی قابل تشخیص است و البته مدیریت کلان در دو جبهه ی پایداری و جبهه ی متحد خلاف نظرات ساکتین است چرا که برخی بزرگان اصولگرایی در هر دو لیست جای دارند و در واقع نگرانی ساکتین از مهجوریت در لیست جریان پایداری است ولاغیر!
در نهایت، آرزو می کنم، خداوند منان، استاد مصباح را برای انقلاب حفظ کند و ایشان را مورد هدایت خاصه ی خود قراردهد و ما را نیز بهره مند از بصیرت مثال زدنی ایشان در تنگناهای تصمیم گیری بگرداند.