مجلس مطلوب از دیدگاه رهبر معظم انقلاب
در این یادداشت ویژگی های مجلس از بیانات مقام معظم رهبری در دیدار با نمایندگان مجلس در سال های مختلف استخراج شده است .
صلابت و محکم بودن در برابر استکبار جهانی و تبلیغات دشمن
بنده باید از مجلس محترم تشکر کنم به خاطر اینکه این مواضع را در طول این دوره تا امروز و انشاءالله تا آخر دوره، به طور واضح از خود بروز و نشان داده است. خیلى براى کشور و براى انقلاب سرشکستگى داشت اگر مجلس احیاناً در یکى از این قضایاى مهم سیاسى و این حوادث گوناگون دچار خطا میشد یا موضعگیرى نمیکرد یا بدتر از آن، موضعگیرى غلط میکرد. اینکه مجلس در قضایاى مختلف سیاسى دنیا، در هجمههاى دشمنان به جمهورى اسلامى، قرص و محکم، واضح و آشکار ایستاد و موضع گرفت، واقعاً جاى افتخار دارد، جاى تشکر دارد. من صمیمانه تشکر میکنم و اصرار دارم بر اینکه این مواضع، همچنان با همین استحکام، با همین قوت ادامه داشته باشد؛ چون چالش میان انقلاب اسلامى و استکبار جهانى، چالش مستمرى است، چالش ادامهدارى است. البته به حول و قوهى الهى تا ابد طول نخواهد کشید؛ هرچه زمان میگذرد، کفهى نظام اسلامى سنگینتر میشود، قوىتر میشود. آن روزى که دشمنان احساس نومیدى کنند، هجمهها کم خواهد شد، بتدریج زائل خواهد شد؛ لیکن تا آن روز، ایستادگى ملت، ایستادگى نخبگان ملت، یک امر ضرورى و لازم است؛ این را باید ادامه داد. مبادا ظرافتهائى که در نوع برخورد انقلاب با دشمن مورد نظر است، مورد غفلت قرار بگیرد. ببینیم که امروز نقشهى دشمن در مورد انقلاب چیست. به تعبیر متعارف و رائج، سناریوى دشمن را حدس بزنیم، ببینیم دنبال چیست. اگر توانستیم درست بفهمیم، درست حدس بزنیم و در مقابل سناریوى دشمن رفتار و اعمال خودمان را برنامهریزى کردیم، قطعاً دشمن شکست خواهد خورد.(8/3/90)
البته من این را عرض بکنم؛ اینجا جاى تقواى جمعى است. ما یک تقواى فردى داریم، که هر کسى خود را تحت مراقبت دائم داشته باشد. تقواى کامل این است که انسان به طور دائم خود را تحت مراقبت داشته باشد؛ مثل کسى که در یک محوطهى پوشیدهى از خارهاى دامنگیر دارد حرکت میکند - این مثال، هم در روایات هست، هم در کلمات بزرگان هست - باید دائم حواسش باشد؛ یعنى زیر پایش را نگاه کند. اگر غفلت کنید، خار دامن شما را میگیرد، لباس شما را پاره میکند، پاى شما را مجروح خواهد کرد. تقوا را تشبیه کردهاند به حرکت در خارستان. خب، این تقواى فردى است و لازم است؛ راه دستیابى به فوز و فلاح هم فقط همین است. اگر کسى بخواهد به فلاح برسد، به فوز برسد، به نجات ابدى برسد، بایستى تقوا داشته باشد. هر مقدار این حالت بیشتر بود، فوز و فلاح بیشتر است.(8/3/90)
تقوای جمعی
یک تقواى جمعى هم داریم. تقواى جمعى این است که جمعها مراقب خودشان باشند. جمع به حیث جمع، مراقب خودشان باشند. بىمراقبتى جمعها نسبت به مجموعهى خودشان، موجب میشود که حتّى آدمهائى هم که در بین آن جمعها تقواى فردى دارند، با حرکت عمومىِ آن جمعها بغلتند و به جائى بروند که نمیخواهند. در طول این سى سال، ما از این ناحیه ضربه خوردهایم. یکى از جاهائى که ضعف نشان دادهایم، همین بوده.
مثال برای عدم تقوای جمعی
در دهههاى قبل، یک جریانى در کشور وجود داشت به نام جریان چپ. آنها شعارهاى خوبى هم میدادند، اما خودشان را مراقبت نکردند و تقواى جمعى به خرج ندادند. در میانشان آدمهائى بودند که تقواى فردى هم داشتند، اما نداشتن تقواى جمعى، کار آنها را به جائى رساند که فتنهگرِ ضد امام حسین و ضد اسلام و ضد امام و ضد انقلاب توانست به آنها تکیه کند! آنها نیامدند شعار ضد امام و ضد انقلاب بدهند، اما شعار دهندهى ضد امام و ضد انقلاب توانست به آنها تکیه کند؛ این خیلى خطر بزرگى است. آنها غلتیدند. بنابراین تقواى جمعى لازم است.(8/3/90)
یکدستی مجلس در عین اختلاف جناح ها
وقتى که انسان به ترکیب مجلس و بافت مجلس نگاه میکند، با توجه به اختلاف جناحها و جهتگیرىها و سلائق سیاسى - که خوب، یک امر طبیعى است - مجلس را یک مجموعهى شاداب، مؤمن و داراى احساس مسئولیت مىبیند. همین هم درست است.(18/3/89)
جهان درحال تغییر در نتیجه مجلس فعال
اگر ما در این شرائط نقشآفرینى کنیم، یقیناً به نفع آیندهى کشور، آیندهى نظام و آیندهى تاریخ ما خواهد بود. این نقشآفرینى هم متوقف به این است که در داخل، انسجام لازم، اقتدار لازم، انگیزهى کافى، همکارىهاى صمیمى و تنگاتنگ وجود داشته باشد. به مسائل کشور، به مسائل قانونگذارى، به رابطهى دولت و مجلس، به موضعگیرىهاى گوناگون در زمینهى مسائل داخلى و خارجى، با این دید باید نگاه کرد؛ از این منظر باید همهى این مسائل را دید. آن وقت خیلى از چیزهائى که حالا ممکن است به نظر ماها در نگاه اول اهمیت پیدا کند، کمقدر خواهد شد و از اهمیتش کاسته خواهد شد. (18/3/89)
اهمیت بررسی و مطالعه مسائل در کمیسیون ها
نظم در کار
کمیسیونها در مجلس خیلى وظیفه و نقش بر عهده دارند. کمسیونها خیلى باید کار کنند. صحن علنى مجلس البته جاى تصمیمگیرى است، اما کار بنیانى در کمیسیونها انجام میگیرد؛ بلکه حتّى ما در طول این سالهاى متمادى در مجلس کسانى را سراغ داشتیم که قبل از اینکه بیایند توى کمیسیون اظهارنظر کنند، خودشان پیشمطالعه میکردند، میرفتند نگاه میکردند، مطالعه میکردند، جوانب قضیه را میسنجیدند. اینجور کارى خیلى خوب است. آن وقت شما هنگامى که وارد مجلس شدید، وارد صحن شدید، قانون که مطرح شد، موافق و مخالف که صحبت میکنند، هر نکتهاى از سخنان آنها مورد توجه قرار میگیرد. این که نباشد، آدم خالىالذهن باشد، حرف موافق و مخالف مثل این است که یک چیزى دارند توى فضا و هوا میگویند؛ تصمیمگیرى انسان هم تصمیمگیرى متکى به حجت نخواهد بود؛ چه دربارهى قانون، چه دربارهى بعضى از مصوبات دیگر؛ تعیین اشخاص، وزیر، غیر وزیر. وقتى قبلاً مطالعه شده باشد، انسان با حجت وارد میشود. گاهى میشود که ده نفر مخالفت میکنند، فضا فضاى مخالف است؛ اما شما که موافقید، استدلال دارید، فکر دارید و بر طبق آن اجتهاد و فهمى که از مسئله دارید، عمل میکنید؛ این درست است. یعنى میخواهم خدمت آقایان و خانمها عرض کنم که کار بررسى در کمیسیون، بلکه قبل از کمیسیون را باید جدى گرفت. لذا حضور در کمیسیونها خیلى مهم است، و حضور سر ساعت و حضور مستمر خیلى اهمیت دارد.(18/3/89)
اهمیت دادن به اصول و مبانی انقلاب و سخنان امام
حالا مثلاً فرمودید که به سیاستهاى ذیل اصل 44 قانون اساسى توجه است. ببینید، این خودش یک شاخص است. اگر سیاستهاى اصل 44 را قبول داریم، فرض کنید قانونى بگذرانیم که با این سیاستها نخواند، چطور این مردود است از نظر شما؟ عین همین مسئله در شکل کلان مربوط به اصل ارزشهاى انقلاب است، اصل مبانى انقلاب است. مبانى انقلاب را باید مرور کرد؛ فراموش نکنید. اینى که گفته بشود ما در نظرات امام - فرض بفرمائید حالا تعبیر «تردید» نمیکنند، اما حرفهائى میزنند که معنایش همان تردید است - تردید کنیم، این درست نیست. وصیتنامهى امام، جمعبندى شدهى فرمایشات امام (رضوان اللَّه تعالى علیه) مبانى انقلاب ماست، اصول انقلاب ماست. امام مرد بزرگى بود، آگاه بود. اینها را دائماً در نظر داشته باشید. قانون، موضعگیرى و حرکت بر این اساس باشد. ممکن است یک نفر یک جور بفهمد، یک نفر یک جور دیگر بفهمد - این اشکالى ندارد - اما باید هدف این باشد، محور این باشد. (3/4/88)
مجلس بدون تشنج و تنش و اصطکاک
نباید بگذارید کار به اصطکاک برسد. مردم هم واقعاً دیگر از اصطکاک خوششان نمىآید. بعضى از دورههاى مجلس، دورههاى پراصطکاکى بود. بازخورد این تشنجها در مجلس، بازخورد بسیار منفىاى بود. مردم هیچ خوششان نمىآید. هر وقت مردم این رادیوى مجلس را باز میکردند، یک دعوائى توى آن بود؛ یک حرف نیشدار و گزندهاى توى آن بود. مردم این را دوست ندارند. مردم میخواهند ماها که اینجا در مسند مدیریت کشور نشستیم، با همدیگر مهربان باشیم، با هم کار کنیم، نسبت به هم صمیمى باشیم. نه اینکه از گناهان و خطاهاى هم اغماض کنیم؛ ابداً - اینکه هیچ مطلوب نیست، این ضد ارزش است - اما نوع برخوردها، نوع صمیمى، نوع مهربانانه، نوع مؤمنانه و برادرانه باید باشد.(3/4/88)
استکبار ستیزی و قاطعیت
از جملهى نقاط قوّت بسیار بارز در این مجلس، مواضع محکم و اصولى در مسائل بینالمللى و در مواجههى با استکبار بود. خیلى بد است که دشمنانى که با یک ملت، با جهتگیرى یک ملت و با اصول یک ملت مخالفند، ناگهان از دل تشکیلاتِ مدیریت کشور، یک چراغ سبز و یک علامت موافقتى دریافت کنند! خیلى خجالتآور است و انسان احساس خفّت مىکند.(8/3/86)
منطق ما در مقابلهى با دستاندازىهاى امریکایى، منطق ضعیفى نیست. منطقى است که اگر براى همهى ملتهاى دنیا تبیین بشود، با همهى دل به آن مىگروند. ما حرف زورى نمىزنیم؛ حرف خلاف متعارفى نمىزنیم. ما مىگوییم یک ملت و یک کشور، نمىخواهد اجازه بدهد که یک قدرت، یک امپراطورىِ متجاوز، مدعى و طلبگار از همهى دنیا، به منابع او دست بیندازد، به منابع انسانى او دست بیندازد، سیاست او را تعیین کند و از او سلب اختیارات کند. مىگویند: فلان کار را بکنید، فلان کار را نکنید، فلان چیز را بفروشید، فلان چیز را بخرید، این کار را براى حکومتتان بپذیرید، آن را نپذیرید! این کارى است که الان امریکایىها در خیلى از جاهاى دنیا دارند مىکنند. در متصرفات شوروىِ سابق مکرر کردند؛ در منطقهى خاورمیانه دهها سال است دارند مىکنند؛ در آسیا و در خیلى از کشورها دارند مىکنند. ایران گفت ما نمىخواهیم شما در کار ما دخالت کنید؛ مىخواهیم خودمان تصمیم بگیریم. این حرف بدى است؟ ملت ایران در مواجههى روبهرو و آشکار با استکبار، مىگوید شما چرا دم از حقوق بشر مىزنید و اینجور آشکار و فاضح حقوق بشر را در همه جا - در عراق، در افغانستان، در آفریقا، در کوزوو، حتّى در خود امریکا - نقض مىکنید؟! این حرفى نیست که ملتها این را نفهمند.
استکبار ستیزی و قاطعیت
این مجلس در موضع رفیع و والاى مجلسِ قانونگذارى ایستاد و در همهى ماجراها و فراز و نشیبها، این موضعِ ضد استکبارى خودش را علناً، با صراحت، با وضوح و با منطق، بیان کرد. منطق و استدلال هم بر سخنان و رفتار او حاکم بود. این خیلى باارزش است و نمىشود آن را ندیده گرفت. دوستان شما هم این را قبول دارند، دشمنان شما هم این را قبول دارند. این هم یکى از آن خطوط اساسى افتخارات شماست که در محاسباتتان، باید شکر او را بگزارید. (8/3/86)
عدم تشنج آفرینی
یکى از امتیازات این مجلس در این سه سال گذشته - که انشاءاللَّه در یک سال باقیمانده هم همینطور باشد - این بود که منشأ تشنجات سیاسى و بگومگوهاى اختلافافکن در بیرون نشد؛ رادیو را که انسان باز مىکند تا گفتگوى مجلس را بشنود، با مجموعهاى از بیانها و گفتارهایى مواجه بشود که جز دعوا و تشنج و اختلاف و اتهام از آن بیرون نمىآید. این مجلس در این زمینه، مواضعِ خوب و قابل قبولى داشت. البته برخى از اظهارات در مجلس هست که به آن اشاره مىکنم؛ لکن مجموعاً مجلسِ تشنجآفرینى نبود و در درون خودش خوب بود. (8/3/86)
اولویت بندی برای کارهای کشور
نگاه کنید و ببینید اولویتها و اهمها چیست و با جدیت دنبال آن بروید. البته یک فهرستى هم رئیس محترم مجلس چندى پیش به من ارائه کردند که پانزده، شانزده مورد در آن نوشته شده بود؛ خوب بود؛ البته بنده نه تعیین مىکنم و نه ترجیح مىدهم، شما خودتان مىدانید. تعدادى از چیزهائى را که واقعاً براى کشور مهم و اساسى و ماندگار است، یا فورى و فوتى است - و لو خیلى اساسى نیست، اما براى وضع کنونى از یک فوریتى برخوردار است - انتخاب کنید و بدون نگاه به مسائل خاصى که ممکن است براى هر کسى پیش بیاید - مسائل جناحى و شخصى و غیر ذلک - آنها را دنبال کنید. (8/3/86)
ایستادگی و مقاومت در برابر استکبار
البته در آن خطوط اساسىِ مهمى که لازم بود به عنوان امتیاز عرض بکنیم، مواضع قاطع شما در قضیهى هستهاى بود که آن هم یکى از نقاط برجسته است. خیلى خوب عمل کردید. کار درست همین بود که دولت را الزام کنید به ایستادگى؛ دولت هم خودش علاقهمند به این کار و پیشرو در این کار است. این درست بر طبق مصلحت کشور و مصلحت آینده است. به طبقات کمدرآمد و ضعیف هم مانند قبل اهتمام داشته باشید. (8/3/86)
خود داری از تصویب قوانین مخالف هانون اساسی جهت جلوگیری از اتلاف وقت در بررسی شورای نگهبان و مجمع تشخیص مصلحت نظام
اگر مىگوئیم به کارهاى اساسى بپردازید، با همین ملاحظات اساسىِ دیگرى است که در این کار وجود دارد. مثلاً یک وقتى امام به نمایندگان مجلس شوراى اسلامى فرمودند که درست است که هر چه شما تصویب کنید به شوراى نگهبان مىرود و اگر مخالف قانون اساسى بود رد مىشود؛ اما این معنایش این نیست که شما از اول، چیزى را که مىدانید مخالف قانون اساسى است تصویب کنید و به آنجا بفرستید؛ آنها هم رد مىکنند؛ بعد هم بالاخره یک مجمع تشخیصى وجود دارد که برود آنجا! نه، این تضییع وقت مجلس است: آوردن قانونى که صریحاً بر خلاف قانون اساسى است به مجلس، یا وارد شدن به بعضى از جزئیاتِ مسائل اجرائى. (8/3/86)
انتقاد منصفانه
نه اینکه بگوئیم انتقاد نکنند؛ انتقاد دو گونه است. علامتِ دلسوزانه بودن انتقاد این است که وقتى انسان انتقاد را بیان مىکند، نقطهى قوّت را هم در کنار او بیان کند تا معلوم بشود که بناى نظر شخصى، بناى انتقامگیرى و بناى اذیت کردن ندارد؛ والّا اگر ما یک مجموعهاى داشته باشیم که نقاط قوّت و نقاط ضعفى هم دارد، آن وقت در بیان انتقاد، نقاط قوّتش را اصلاً در نظر نگیریم و به زبان نیاوریم، بعد یک یا دو یا دهتا از نقاط ضعف را همین طور بنا کنیم گفتن؛ معلوم است که تضعیف خواهد شد. علامت این که نمىخواهیم تضعیف کنیم، این است که نقاط قوت را هم بیان کنیم. حالا اگر یک وقت در موردى انتقادى هم داریم، بگوئیم؛ اشکالى ندارد و کسى با آن مخالفتى ندارد. (8/3/86)
مواظبت بر اظهارات برای سوء استفاده نکردن دشمن
توجه بکنید در این اظهاراتى که بر زبان مىآورید - هم نطقِ پیش از دستور، هم بیان تذکر، هم راههاى نظارت بر دولت: سؤال و تذکر و استیضاح - در طرف مقابل و جبههى مقابل، دشمن از روى غفلت خود یک پیام غلطى دریافت نکند. چون گاهى اوقات ما قصد بدى هم نداریم، اما طورى حرف مىزنیم که طرف مقابل از حرف ما دچار اشتباه مىشود؛ خیال مىکند که یک گرایش طرفدارِ او در بین این مجموعه وجود دارد؛ آن وقت تشویق مىشود و روحیه پیدا مىکند. مواظب باشید دشمن روحیه پیدا نکند. (8/3/86)
توفیق پیدا کردن در صورت رعایت تقوا
تقوا معیار عمل ما
اگر ما و شما در جهتگیرى کلىِ کارهایى که در زندگى انجام مىدهیم - و از جمله، کارهاى دوران مسؤولیت - خط رعایت تقوا و احساس وظیفه و مسؤولیت را پیش بگیریم، خداى متعال هم توفیقات خودش را ارزانى خواهد داشت؛ «یا ایّها الّذین امنوا اتّقوااللَّه و قولوا قولا سدیدا یصلح لکم اعمالکم و یغفر لکم ذنوبکم». اگر تقوا به میان بیاید، خداى متعال هم اعمال را اصلاح و ما را هدایت مىکند؛ «انّ علینا للهدى»؛ خداى متعال هدایت را بر عهدهى خودش دانسته. اگر ما در خط تقوا، رعایت امر و نهى الهى و مواظبت از رفتارِ خود حرکت کنیم، بدون شک خداى متعال ما را هدایت و کمبودهاى کار ما را جبران خواهد کرد - «یغفرلکم ذنوبکم» - و اگر در جاهایى نادانسته خطا و اشتباهى از ما سر بزند، آنها را مورد مغفرت قرار خواهد داد و آبروى ما را حفظ خواهد کرد. بنابراین تقوا ملاک است؛ یعنى غیر از ملاک ارزشى که چه کسى پیش خدا بالاتر است - و آن تقواست - براى خود ما هم که بفهمیم چه کار بکنیم، چه کار نکنیم؛ کدام کار خوب است، کدام کار منتج است و کدام کار نیست؛ معیار، تقواست. اگر تقوا را رعایت کردیم، حرف و عمل ما هم با هدایت و کمک الهى در مسیرِ درست قرار خواهد گرفت. پس، اول و آخرِ همهى حرفهاى ما تقواست.(8/3/84)
خدمت گذاری نه پول و شهرت و مقام
من قبلاً شاید خدمت شما برادران و خواهران عزیز عرض کردهام - اگر هم نگفتهام، الان عرض مىکنم - این چهار سال که یک سالش هم گذشت، مثل برق مىگذرد. آنچه شما باید از این چهار سال بهره ببرید، پولى نیست که به دست مىآید، یا احترام و شعارى که به نفع شما داده مىشود، یا سرشناس شدن و به دست آمدن جاه و معروفیت، یا نام چنین و چنان. آنچه از این چهار سال در درجهى اول باید مورد توجه و همت ما باشد، این است که وقتى در پیشگاه خداى متعال حاضر شدیم- که خیلى هم زود خواهد بود؛ یعنى اگر شما صد سال هم عمر کنید، خیلى زود خواهد گذشت. واقعاً وقتى انسان گذر عمر را نگاه مىکند، مىبیند خیلى سریع گذشته؛ ما غافلیم که خیال مىکنیم طول مىکشد؛ نه، به سرعتِ برق مىگذرد - ذخیرهیى را در دستمان خواهیم داشت و آن، چهار سال خدمت و کار است. (8/3/84)
مراقبت از خود در وقت کوتاه خدمت
خداوند در آیات آخر سورهى مبارکهى حشر مىفرماید: «یا ایّها الّذین امنوا اتّقوا اللَّه والتنظر نفس ما قدّمت لغد»؛ تقوا پیشه کنید - یعنى مراقب خودتان باشید - و حواستان باشد که لغزش و اشتباه و انحرافى پیش نیاید؛ و نتیجهى این مواظبت - «والتنظر نفس ما قدّمت لغد» - باید این باشد که ببینیم براى فردا چه فراهم کرده و از پیش فرستادهایم. بعد بلافاصله مىفرماید: «واتّقوا اللَّه انّ اللَّه خبیر بما تعملون»؛ خداى متعال بینا و داناست. ما باید مراقب خود و بیناى کار خود باشیم و حواسمان باشد؛ به نظر من، این خط و جهت اصلى است. اگر این رعایت شد و اهتمام به این گماشته شد، هم طرحهاى خوب در مجلس مطرح خواهد شد؛ هم لوایح بموقع تصویب خواهد شد؛ هم وظیفهى نظارتى، خوب انجام خواهد شد؛ هم ملاحظهى حال مردم خواهد شد؛ هم ملاحظهى توسعهى کشور خواهد شد؛ هم ملاحظهى عدالت خواهد شد؛ یک مقدارش را خود ما مىفهمیم، یک مقدارش را هم خدا به ما کمک مىکند و ما را هدایت و دستگیرى مىکند. اگر این قدم از اول در این جهت برداشته نشد، همه نوع احتمالى وجود دارد و واقعاً انسان نمىتواند مطمئن باشد که چه خواهد کرد و چگونه خواهد شد. بنابراین عرض اصلى من این است که مراقب باشید این چهار سال مىگذرد. (8/3/84)
قانون گذاری صحیح و داشتن تقویم و برآورد درستی از مسئولیت خود
آن چیزى که تکیهى اصلى من روى آن است، این است که این مسؤولیت را قدرشناسى کنید؛ یعنى تقویم و برآورد درستى از این مسؤولیت داشته باشید. البته شما آقایان و خانمها این برآورد را دارید؛ ما تذکراً عرض مىکنیم. مسؤولیت شما خیلى سنگین است. شما مىخواهید قانون بهوجود بیاورید. قانون، نرمافزار ادارهى کشور است؛ دستگاههاى اجرایى در حکم سختافزارها هستند. اگر شما بتوانید این نرمافزار را هوشمندانه، صحیح، جامع، مؤثر در ابعاد گوناگون زندگى و پُرکنندهى خلأها فراهم کنید، سختافزارها کار خودشان را درست انجام خواهند داد. البته سختافزار هم گاهى اوقات تعمیر مىخواهد، گاهى اوقات روغنکارى مىخواهد، گاهى اوقات دورانداختن مىخواهد؛ لیکن یک سختافزارِ خوب هم با یک نرمافزارِ ناقص و غلط هیچ محصولى نخواهد داشت. شما در واقع در اینجا دارید نرمافزار مدیریت کشور یا بخش عمدهیى از آن را فراهم مىکنید. البته وظیفهى نظارت و دیگر وظایف مجلس شوراى اسلامى هم در جاى خود محفوظ است. (8/3/84)
نظم و حظور به موقع سر پست ها
مطالعه وتحقیق در مورد لوایح و ...
به نظر من چیزى که در مجلس مهم است، حضور نمایندگان محترم سر پُستهاست. برخى از نمایندگان محترم به من گفتند تعطیلات مجلس زیاد است؛ دربارهى این مسأله من نمىتوانم اظهارنظرى بکنم؛ این را هیأت رئیسهى محترم باید بررسى کنند؛ لیکن در همان بخشى که غیر تعطیل و وقت کار است، حضور باید منضبط، سر وقت و با رعایت دقیقه و ثانیه باشد؛ هم در داخل صحن مجلس و هم در کمیسیونها. کار کمیسیونهاى تخصصى هم خیلى مهم است. حضور در کمیسیونها، سر وقت در کمیسیونها حاضر شدن، کار کردن، واقعاً مطالعه کردن، پیش مطالعه کردن، لوایح را دیدن، طرحها را سنجیدن، با افرادى که لازم است مشورت شود، مشورت کردن، حتّى مباحثه کردن در داخل مجلس قبل از اینکه انسان به مرحلهى تصمیمگیرى برسد - چه در کمیسیون و چه در صحن مجلس - لازم است. (8/3/84)