انصاف گمشده ی سیاسیون (برگزیده مجله پارسی بلاگ)
می گویم چرا مجلس با دولت همکاری نکرد، این طرف می گوید نه این که دولت همکاری می کرد!
می گویم آری دولت هم با مجلس لجبازی کرد، آن طرف می گوید ولی مجلس شروع کرد!
می گویم دولت و مجلس هر دو باهم لج بازی می کنند، هر دو طرف باهم می گویند تکلیفت را روشن کن، یکی به میخ میزنی یکی به نعل!؟
می گویم هر دو در دام بازی های سیاسی افتاده اند، حقاً انصافتان کجا رفته؟ هر دو می گویند انصافاً کل حق نزد ماست!
می گویم دولت هم در جاهایی قابل نقد است، این طرف می گوید معلوم است توهم با جریان انحرافی که اصلاً ساخته ی توهم خودتان است در حال ستیزی!
می گویم باید دید که دولت در خیلی جاها خوب عمل کرده است، طرف دیگر می گوید معلوم است که توهم از جریان انحرافی هستی!
چند مثال از تاریخ انقلاب می زنم و می گویم معیار حال فعلی افراد است، از تأییدات و افتخارات چند سال پیششان دلیل می آورند که یعنی ما تا ابد کارمان درست است و منتقدمان باطل است!
می گویم قانون از همه چیز بالاتر است، باید قانون را مومنانه اجرا کرد، می گویند ما خودمان قانون ناطقیم!
به هردوی شان می گویم چرا به موقع اطاعت و حمایت از ولایت نمی کنید، هردو می گویند از شدت زیادی ولایت مداری!
می گویم این چه ولایت مداری است که نمی توانید از رفیق بازی یا مقام پرستی بگذرید، می گویند آن ها را هم برای اجرای ولایت مداری می خواهیم.
می گویم چرا کسی از مردم به خاطر اشتباهش عذرخواهی نمی کند، هر دو می گویند اگر عذرخواهی کنیم طرف مقابل طلبکار می شود و تازه ما اصلاً اشتباه نکرده ایم!
من مانده ام متعجب که چگونه می توان دم از قانون، ولایت، بصیرت، محبت، وحدت و دشمن ستیزی زد و این همه هم باهم مشکل داشت! دیگر گمان می کنم هرکسی از ظن خودش یار قانون و ولایت و انقلاب و نظام و امام شده است! متاسفانه معیار دوستان نفس خودشان شده است! تورم و اشتغال و نظارت بر اجرای قانون اساسی و سوال از رییس جمهور و استیضاح و انتقاد و همه و همه شده اند بلای جان مردم و کسانی که کم کم شأن خادمی خود را فراموش کرده اند به فکر مچ گیری و حال گیری و گیردادن هستند تا بعد از خارج کردن رقیب از گود، باخیال راحت به دنبال خدمتگذاری بروند!
خداوند به همه ی ما و مسئولان انصاف بدهد تا غیر منصفانه ننویسیم و قضاوت و عمل نکنیم، یقین دارم که انصاف می تواند تمام اختلافات را حل و مشکلات را قابل تحمل کند، پس در کنار دعا همدیگر را به انصاف دعوت کنیم بدون اینکه قصد محکومیت دیگران را داشته باشیم.