حکم مترقی دیه و شبهات وارده (برگزیده ی مجله پارسی بلاگ)
اسلام اهمیت زیادی به آبرو، جسم و جان مردم قائل است به نحوی که قرآن کریم، هر کسی که یک نفر را بدون جرمی بکشد را مانند کسی دانسته که همه ی انسانها را کشته است و هر کسی که یک نفر را نجات بدهد نجات دهنده ی همه ی انسانها معرفی می کند و این نشان از اهمیت بسیار بالای حفظ جان افراد دارد در اسلام دارد و به همین دلیل کسی را که موجب از بین رفتن کسی می شود را مستوجب قصاص می داند.
اهمیت قصاص که در اسلام از آن به حیات جامعه یاد می شود به همین دلیل است تا افراد به حفظ جان یکدیگر بسان حفظ حیات خود نگاه کنند و موجب قتل کسی نگردند. اگر چه قصاص برای نیت عامدانه است اما آسیب رساندن غیر عمدی نیز از دید حکمت الهی دور نمانده است و احکام خود را طلب می کند.
اگر کسی در اثر بی احتیاطی دیگری دچار آسیب یا فوت شود، دیه برای فرد خاطی تعریف می شود تا هم موجب احتیاط جامعه در خصوص حفظ جان افراد گردد و هم باری از مشکلات افراد دچار آسیب و خانواده های آنها بردارد و از این جهت ارزش دیه نه معادل ارزش جان انسان، بلکه در قیاس با اجناس و اشیای مورد استفاده ی بشر تعریف گردیده است تا با ایجاد تغییرات در ارزش پول، ارزش آن همچنان حفظ شود.
وقتی فردی در اثر بی احتیاطی فردی دیگر دچار مصدومیت می شود و یا داغ عزیزش را می بیند، ممکن است امرار معاش وی و زندگی وی تحت الشعاع قرار گیرد و این چنین مبلغ دیه به عنوان یک کمک نقدی، به خصوص برای طبقه ی مستضعف تا حدی این مشکلات را مرتفع می نماید، با این دید اسلام نگاهی متفاوت به تعریف دیه برای مرد و زن داشته و به منظور حمایت بیشتر از خانواده ها (زنان، کودکان و مجموعه ی خانواده)، دیه ی مردان را بیش از دیه ی زنان تعریف می کند تا همزمان با فوت یا از کار افتادگی مردان به عنوان سرپرستان خانواده، حیات اقتصادی خانواده با مشکلات زیادی مواجه نشود و همین دوبرابر بودن دیه مرد شاید بهترین نوع حمایت از زنان، کودکان، خانواده و بازماندگان تلقی شود که در نهایت بی انصافی به عنوان ظلم به زنان از آن یاد می شود.
حکم دیه موجب می شود تا خانواده ای که با داغ و مصیبتی مواجه می شود به لحاظ کسب درآمد دچار مشکل نشود و در غیر این صورت شخصیت اجتماعی شان بعضاً خورد شده و حتی ممکن است به راه های غیر اخلاقی جهت کسب درآمد کشانده شوند و از این جهت نه تنها دیه موجب نجات خانواده خواهد بود که به نوعی موجب حیات جامعه نیز می گردد.
در هر صورت همانطور که گفتم متأسفانه بعضی از افراد ناآگاه و مغرض، احکام الهی را به نحوی غیر علمی و غیر منطقی و عوامانه مطرح می کنند و موجب سست ایمانی افرادی می شوند که غالباً به دنبال پاسخ نمی گردند و یا ابزار یافتن پاسخ را ندارند، و به همین لحاظ از همه ی مومنین دعوت می کنم نسبت به شبهاتی که به احکام مسجل الهی وارد می شود، آگاهانه و محققانه وارد شده و نگذارند احکامی مترقی که حافظ حیات خانواده و جامعه و دین خدا هستند، به راحتی غیر منطقی جلوه داده شوند؛ یقیناً تخریب کنندگان مغرضی که احکام الهی را زیر سوال می برند، در واقع هدفی ندارند جز این که دین اسلام را به عنوان یک دین بشری، غیر الهی و خرافاتی معرفی نمایند که لعنت خدا بر ایشان باد.
توضیح این که حقیر نیز به میزان تعیین شده برای دیه انتقاد داشته و حقیقتاً مبالغ یاد شده را متناسب با تورم و افزایش قیمت نمی دانم و یقیناً بخشی از انتقادات وارده به حکم دیه را ناشی از بی دقتی در نحوه ی تعیین دیه و لازم الاصلاح می دانم.