چرا عقد طولانی قبل از عروسی بد است
در پی خواندن مطلی در خصوص ترغیب به عقد های 6 ماهه تا 1 ساله، لازم دیدم تا به اطلاع دوستان به خصوص جوانم برسانم که طولانی شدن عقد قبل از عروسی در بسیاری از موارد مشکلات و تنش هایی ایجاد می کند که اگر عروس و داماد زودتر زیر یک سقف بروند هرگز درگیر آنها نخواهند شد و با توجه به اهمیت مسئله، مختصراً مواردی را در خصوص این مشکلات و در انتها راه حل پیشنهادی خودم را تقدیم می کنم:
1- ایجاد توقعات نابجا در دوطرف به خصوص در مورد اقوامی که در شرایط عقد، خرج زیادی روی دست داماد می گذارند و همین توقعات در خصوص تهیه ی جهیزیه نیز با طولانی شدن عقد بیشتر می شود.
2- ایجاد فرصت دخالت های بی حد و حصر در اطرافیان عروس و داماد، که بعضاً این افراد حق دخالت را تا آخر عمر برای خود محفوظ می دانند و دامنه ی این افراد از حد والدین به حد فامیل های دور و حتی دوستان نارفیق نیز پیش می رود.
3- کمبود فرصت رفع کدورت در برابر فرصت های زیاد ایجاد کدورت، که معمولاً به دلیل ملاحظات در نوع مناسبات، دردسر ساز می شود.
4- حذف رابطه ی زناشویی به عنوان یک عامل اصلی و مهم در تثبیت رابطه ی زن و شوهر موجب ایجاد تنش های روحی روانی و حتی جسمی عروس و داماد گردیده و از این تنش ها، به عنوان عامل حدود 50 درصد از جدایی ها نام برده می شوند.
5- حرف و حدیثهای زیادی که در دوران عقد برای زندگی عروس و داماد ایجاد می شود، معمولاً تا مدت زیاد و حتی تا آخر عمر باقی می ماند و نقل تمام دعواهای زندگی خواهند شد.
6- عوامل فوق و سایر عوامل موجب می شود تا یک عقد طولانی قبل از ازدواج شرایطی سخت تر از ازدواج را ایجاد کند و همین تمام عوامل موجب می شود تا یک زندگی که می تواند در حالت عادی به خوبی و خوشی ادامه یابد به تنش های بعضاً جدایی ساز منتج گردد.
7- برعکس آنچیزی که تبلیغ می شود جدایی در زمان عقد های بلند مدت، معمولاً هیچ برتری نسبت به جدایی در زمان بعد از عروسی ندارد و عملاً به همان اندازه موجب مشکلات می شود.
پیشنهاد: نظر حقیر این است که شناخت برای ازدواج باید قبل از ازدواج و به واسطه ی والدین و افراد مورد اعتماد و با صحبت های مستقیم قبل از عقد در شرایط حفظ حریم و حیا و با تحقیقات از معتمدین صورت گیرد، نه این که با ایجاد شرایط سخت عقد طولانی، عملاً زندگی مشترک عروس و داماد را تحت الشعاع مشکلات زیادی قرار دهیم. پیشنهاد دیگر این که می توان تازه عروس و دامادها را ترغیب کرد تا تنها زمانی به بچه دار شدن اقدام کنند که در زندگی مشترکشان به یک ثبات نسبی رسیده باشد؛ و دیگر این که کسب معیارهای صحیح موجب می شود تا با یک آشنایی کوتاه مدت، بتوان شناخت بهتری نسبت به طرف مقابل داشت و اگر معیارهای صحیح را در مورد ازدواج نشناسیم چه بسا در یک دوره ی 1 ساله ی نامزدی هم موفق به شناخت صحیح طرف مقابل نشویم، پس به جای تمرکز بیش از اندازه از لزوم شناخت طرف مقابل، باید روی شناخت ازدواج، چارچوبها و معیارهای آن گام برداشت.