نکند حکایت شجریان و گوگوش تکرار شود؟!(برگزیده مجله پارسی نامه)
شاید تقصیر خودمان است که وقتی کمرمان میشکند دوباره قد علم میکنیم و می ایستیم و به رویمان هم نمی آوریم که چه شده!تقصیر خودمان است که ربنایش در ضمیر ناخود اگاهمان کم رنگ شد،ته دلمان سوخت و آه بر نیاوردیم،با گوگوش عکس گرفت دیدیم و فقط یک لااله الا ا.. گفتیم! بد و خوب فائقه اتشین به خودش بر می گردد اما در نگاه مردم ، گوگوش ،آواز خوان و رقاص کاباره ها و فیلم های فارسی و اکنون کنسرت های آنور آبی است. شجریان با یک ربنای قدسی ، در ذهن مردم ایران جاودانه شده بود و هر چه بعد از آن خواند ، اگر چه حتی از او بهتر هم پیدا می شد اما باز او همیشه استاد و متفاوت بود . حتی در قضیه فتنه 88 با آنهمه خطای فاحش ، خیلی نوک حمله به سوی او نشانه نرفته بود که با این عکس ، تیر خلاص را به خودش شلیک کرد .
عکس برهنه شدن گلشیفته و انتشار خبرش در سطح جهانی فقط غیرت ایرانیمان را خدشه دار کرد همین!
سالهای گذشته کارگردانی که تنش بوی خاک جبهه را میداد وقتی در فیلمهایش از قهرمانانی پر ادعا و از درون تهی استفاده کرد که هنوز مصاحبه های آبکی آنها در ورقه های کاهی مجلات زرد کدر نشده ، فیلم های آنچنانی آنها در محافل شبانه و پارتی ها دست به دست گشت و نشان داد که بعضی ها ظرفیت شهرت را ندارند و دل سپردن مردم به آنها ، دل سپردن به سراب بود و چه سرخوردگی های عجیبی که ایجاد نگشت !!...دل شهدا شکست، کمرمان شکست اما باز قد علم کردیم و کنار آمدیم!چند سال بعد خیلی چیزها عوض شد،دیگر کارگردانمان منکر جبهه رفتنش شد..
نه انها مقصر نیستند امثال من و تو مقصرند که خیلی ساده و سطحی از کنارشان گذشتیم
مخملبافی که به جای روستاهای محروم کشورش ، در افغانستان مدرسه ساخت و آخر ، سر از جرس در آورد را دیدیدم و برایمان عبرت نشد که وقتی کمرمان میشکند لااقل به خاطر دردی که کشیدیده ایم مبارزه کنیم..
شادمهر عقیلی که برای حضرت زهرا(س) خواند و ناگهان به اوج رسید ، دلش برای رقصیدن با چند دخترک لرزید! و رفت..آیا به ارزویش رسید؟نه،سفر کرد به جایی که پر است از خواننده و لجن و رقص و میان آنها خیلی ساده فراموش و گم شد...کمرمان شکست وقتی همه با طعنه میگفتند از خانواده های شهداست و فقط فاتحه ای نثار روح پر فتوح شهدا کردیم!
مقصر حکایت شجریان و گوگوش و گلشیفته خودمان هستیم و بس!
بهتر است زین پس بیشتر مراقب باشیم نکند کمر انقلاب بشکند!!!
................
ریز نوشت:هانیه توسلی بازیگر سینما در گفتگو با یک مجله ، با توصیف احساسات فراوان ناشی از نگهداری یک حیوان همچون گربه ، گفت: من وقتی خیلی خسته ام و به خانه می آیم، یک بچه گربه را بغل می کنم و احساس می کنم مثل یک فیلتر عمل کرده و انگار محبتش به من بر می گردد ! وی در پاسخ به سوال خبرنگار این مجله درباره اینکه مگر بچه انسان نیز این حس را به مادر نمی دهد، در مقایسه ای عجیب و استدلالی قابل توجه می گوید: بچه مسئولیت دارد، وقتی بزرگ می شود یک آدمی می شود مثل ما ولی گربه شبیه ما ریاکار و دودوزه باز نمی شود !
لینک نوشته در صراط نیوز(+)