آیا مشکل کشور همین چند میلیون تار مو است؟!
آیا مشکل کشور همین دو تار مو است؟!
آیا مشکل کشور همین صد تار مو است؟!
آیا مشکل کشور همین چند میلیون تار موی مش کرده است که از پشت و جلوی سربانوان عیان شده اند؟!
آیا مشکل کشور همین آستین های کوتاه و تازده ی مانتوها تا آرنج است؟!
آیا مشکل کشور همین ساقهای برهنه است که از شلوارهای کوتاه و دامنهای چاکدار بیرو زده اند؟!
آیا مشکل کشور همین چند تا شکاف طولی مانتوهست که تا خود کمر کشیده شده اند؟!
آیا مشکل کشور همین گوشواره و گوش و گردن و سینه ریز و گردن بند و پایین تر از آن است که عیانند؟!
آیا مشکل کشور همین مانتوهاست که از پیراهن هم کوتاهتر شده اند و شلوارهایی که به رنگی بر بدن شبیهند؟!
آیا مشکل جامعه همین چند رنگ و چند قلم آرایش خانم های کشورعزیزمان است؟!
آیا مشکل کشور همین اختلاط هایی است که در آن نه حجابی وجود دارد و نه حیایی و نه عفافی و البته نه نظارتی؟!
آیا مشکل کشور همین مانکن هایی هستند که فکر و ذهن پسران و مردان و پیر مردان و پالب گورها را مخدوش و روحشان را مدهوش می کنند؟!
آیا مشکل کشور همین زنانی هستند که مردان را به دنبال خود می کشانند و آبرویشان را به زمین می فشانند؟!
آیا مشکل جامعه همین دختران و زنانی هستند که به خاطرچاک لباسشان به آنها تعرض می شود؟!
آیا مشکل کشور همین دختران و پسران بی حجاب و عفافی هستند که دلشان نمی آید تن به ازدواج بدهند و سن ازدواج را بالا می برند؟!
آیا مشکل افزایش طلاق ها ربطی به این مسئله دارد که زنان و مردان نامحرم در جامعه دل و قلوه می دهند و می گیرند و دیگر رغبتی به همسر تکراری خود ندارند؟!
آیا مشکل اشتغال مردان به وضعیت حجاب دخترانی که دل از کارفرمایان خود می برند و حقوقشان را صرف همان قیافه شان می کنند، ارتباطی دارد؟!
آیا مشکلات کشور هیچ ربطی به این شهوت شناور در جامعه دارد؟!
آیا بیشترین عامل تصادفات رانندگی که عدم توجه به جلو است ربطی به این نازک اندامان خرامان در خیابان دارد؟!
آیا مشکل کشور همین سرمایه ی کشور است که برای خرید عطر و لوازم آرایش گران و لباس های شب در روز، از کشور خارج می شود؟!
آیا خیابان متر کردن جوانانی که بعضاً کارجویایشان است، ربطی به صفای بی حیای خیابان ها وپارک ها دارد؟!
آیا مشکلات اقتصادی برخی خانواده به هزینه ای که با چشم و همچشمی صرف لوازم آرایش و مدگرایی و تنگ و کوتاه کردن مانتوها و مانکن سازی و برنزه کردن و ... ربطی دارد؟!
آیا افزایش آمار ایدز و بیماری های جنسی و مصرف داروهای روانگردان و محرک های جنسی و... ربطی به وضعیت پوشش ها دارد؟!
آیا افزایش آمار تجاوزات گروهی ربطی به وضعیت لباس ها و اختلاط ها و میهمانی ها (پارتی ها) دارد؟!
آیا کاهش سن بلوغ و روابط جنسی پرخطر زودهنگام در نوجوانان، ربطی به نازکی و بدن نمایی لباس ها دارد؟!
آیا اصلاً هیچ مشکلی در کشور به حجاب وعفاف ارتباط دارد؟!
آیا اصلاً مشکلات کشور ربطی به اجرای اسلام و احکامش دارد؟!
آیا توصیه کردن به حفظ حجاب در برابر توصیه کردن به انسانیت و دعوت به مکتب ایران هیچ اهمیتی دارد؟!
آیا اصلاً کشور مشکلاتی دارد تا ربطی به چیزی داشته باشد؟!
آیا مشکل اصلی کشور، مسائل فرهنگی و اقتصادی و تورم و بیکاری و مفاسد بزرگ اقتصادی و .... است یا نه مشکل اصل کاری است و این که باید همه روزی 100 بار بگویند که هیچ کس در رأس امور نیست جز کسی که از همه خدمتگزار تر است؟!
این نوشته اگر تند بود خرده نگیرید، احساس کردم دوتارمویی که رییس جمهور ایرادی بر آنها نمی دانست کمی بیشتر از دوتا تار شده است و شقشقیه وار از انگشتانم جست و واقعاً نمی دانم مرز این دوتا تار موی رییس جمهور کجا است و تا کجا را ایشان دوتار مو می دانند که پس از آن همان طور که از مردم می خواهند به بازار نروند از مردم دعوت به حجاب بکنند. نمی دانم تا کی ایشان منتظرند تا از عالمی دیگر عالمی بیاید و شاید انسانی کامل و فرهنگسازی کند و تا کی ایشان خودشان هم با این همه بودجه و دستگاه و اداره ی فرهنگی توصیه ای به زیرمجموعه ی خود در این مهم خواهند نمود! نمی دانم ولی کم کم احساس می کنم تا 3- 4 سال آینده کلاً مقوله ای به نام حجاب در اجتماع نخواهیم داشت، مگر فقط برای کسانی که حجاب را قبول دارند و البته احساسم این است که این همان مکتبی است که با عرفان نوظهور ایشان و مریدان و مرادانشان موافق است و یقیناً ثواب چنین مکتبی برای ترویج کنندگانش ذخیره و جاودان خواهد ماند!!!