کودکانمان را به دام نیندازیم
شبکه های کارتونی ماهواره ای و کارتون ها و فیلم های کودکانه ای که این روزها در دنیا ساخته می شوند، حاوی داستان ها، لباس ها و شیوه هایی از زندگی هستند که شاید اکنون فرزندان مان قادر به فهم آنها نباشند اما بدون آن که این مقولات را بفهمند از آنها نقش می پذیرند. کودکی که در یک کارتن یا فیلم سینمایی با شخصیتی مواجه می شود که در معاشرت و پوشش خود کاملاً آزادانه عمل می کند و فاقد قید و بندهای شرعی و عرفی ماست، آن پوشش و معاشرت را بدون اینکه قدرت تحلیلشان را داشته باشد می پذیرد و حال این که پدر و مادر فکر می کنند بچه در حال پرکردن سالم زمان فراغت خویش است و ایشان نیز می توانند به استراحت و یا اشتغالات خودشان برسند.
نمی توان به فرزندی که لباس شخصیت مورد علاقه اش در این برنامه ها به زعم شرع و عرف ما لباس حیا محسوب نمی شود، منطقاً اثبات کرد که آن شخصیت اشتباه می کند، بلکه فرزند ما بر اساس این که چقدر به آن شخصیت علاقه دارد، می پندارد کارهای وی نیز درست، خوب و قابل تقلید است. اینچنین است که فرزندان خانواده های مذهبی که فقط همین کارتون ها، فیلم ها و شبکه های ماهواره ای را برای کودکان خود مهیا می کنند، در همان سنین پایین نوجوانی با یک تناقض بزرگ مواجه می شوند، این که در خانواده ای که پدر و مادر اهل نماز و حجاب و دین هستند، چرا فرزندان اینقدر به این مسائل بی علاقه اند؟! پس بیش از این که به پرکردن اوقات فراغت کودکان و خنثی کردن شیطنت هایشان بیندیشیم باید حواسمان به تأثیرهایی باشد که هر یک از این برنامه ها می توانند برای تمام طول عمر کودکمان در زندگی وی نقش سازنده و یا مخرب داشته باشند و لااقل به همان اندازه که برای غذای جسم کودکانمان وسواس داریم برای غذای روح فرزندانمان نیز حساس باشیم. همان طوری که تا زمانی که توان گوارشی فرزندان به حد مناسب نرسیده از دادن برخی غذاها به او خودداری می کنیم باید بدانیم که برخی از برنامه ها از قدرت تحلیل فرزندان خارج بوده و در نهایت منجر به تخریب نحوه ی تفکر و زندگی وی می گردند.