من،سارا و سریال فاصله ها
همیشه دیر تر از همه کلاس میومد،وقتی هم که میومد دقیقا کنار من مینشست ،توجه تمام پسرهای کلاس رو به خودش جلب کرده بود،45 دقیقه هم که از کلاس میگذشت از استاد اجازه میگرفت میرفت تجدید آرایش میکرد و به کلاس میومد اونوقت بود که همه متوجه تغییرات ظاهریش میشدند و نگاهها از نو....
یک روز از بس به خودش عطر و ادکلن زده بود استاد تذکر همگانی داد که خانمها آقایون زحمت بکشید سر کلاس من از عطر و ادکلن استفاده نکنید،یه لحظه ناراحت شدم به خودم گفتم این استاد میتونست جور دیگه ای تذکر بده آخه همون وقت همه فهمیدند منظورشون فلانیه...