آیا واقعاً اجرای فازدوم هدفمندی به صلاح است؟!
با مقایسه ای بین شرایط اجرای فاز اول با اکنون تفاوت های غیر قابل انکاری را می توانیم مشاهده کنیم چه به لحاظ ثبات بازار، چه به لحاظ تورم و چه به لحاظ اعتماد عمومی به دولت، اکنون افزایش قیمتها آن قدر به سرعت انجام می شود که عملاً احساس می شود نظارت و کنترلی روی بازار وجود ندارد؛ گویی تعیین کننده بودن نظر دولت روی تعیین قیمتها نسبت به سالهای قبل به شدت کاهش یافته است، اعتماد به دولت و خویشتن داری صنایع، بنگاه های تولیدی و عرضه کنندگان کالا و خدمات بسیار کاهش یافته است و یا رأساً اقدام به افزایش قیمتها می کنند و یا به راحتی قید تولید و فعالیت را می زنند که نمونه اش را در خصوص تأمین محصولات دام و طیور در حال نظاره هستیم و در همایش دامپزشکی مورد اذعان معاون اول رییس جمهور نیز قرار گرفت.
از سویی حمایت مناسبی در فاز اول از صنایع و کشاورزی صورت نگرفته و آنهایی که در این فشارها هنوز مانده اند توان یک فشار دیگر را در این مدت کوتاه ندارند، و از سویی تورم آن قدر بالا رفته است که عملاً تولید کمتر از دلالی و سودبانکی جواب می دهد و هیچ چاره ای وجود ندارد مگر این که به تناسب سال تولید ملی قبل از هر حرکتی آرامش و اطمینان را به تولید و تولید کننده بازگردانیم.
فارغ از واکاوی انگیزه های منتقدان دائمی دولت، متأسفانه به نظر می رسد که اولین شرط اجرای فاز دوم هدفمندی یارانه ها، این طرح مادر و حیاتی در اقتصاد ایران، بازگرداندن ثبات به بازار، کاهش تورم، بهبود وضعیت تولید، ایجاد همدلی در روابط بین قوا، ایجاد اعتماد عمومی بین مصرف کننده و تولید کننده و تعیین راه کارهای عملیاتی حمایت از تولید کننده و البته مصرف کننده قبل از شروع فاز دوم هدفمندی است، و تا عدم حصول به این شرایط، عملاً فواید اجرای این طرح، تحت تأثیر آفات و آسیب های آن مدفون خواهد شد.