سفارش تبلیغ
صبا ویژن
  • + به بعضی ها باید گفت *نقد می‌کنی یا نق می‌زنی؟!*انتقاد کردن این است که شما یک نقطه‌ى منفى را پیدا کنید، با تکیه‌ى بر نقطه‌ى مثبتى که وجود دارد، آن نقطه‌ى منفى را نشان بدهید و مغلوب کنید.اما نق زدن یعنی آدم یک نقطه‌ى منفى را بگیرد، همین طور هى بنا کند آن را تکرار کردن.
  • + "آخوند خراسانی از آقای نخودکی خواست که او را موعظه کند. آقای نخودکی گفت: آقای آخوند گفت مرنجان را فهمیدم یعنی کسی را اذیت نکنم. ولی مرنج یعنی چی ؟ چطور میتوانم ناراحت نشوم. مثلا وقتی بفهمم کسی مرا غیبت کرده یا فحش داده چطور نباید برنجم؟ اقای نخودکی گفت: علاج آن است که خودت را کسی ندانی. اگر خودت را کسی ندانستی دیگر نمی رنجی. "
  • + دقت کردین !؟ قصه‌ها واسه ” بیدار کردن ” آدما نوشته شده اما ما واسه ” خوابیدن ” ازشون استفاده می‌کنیم !
  • + خدا نکند برسیم به جایی که برایمان* « از دست دادن »* از *« دست دادن »* عادی تر شود ...
  • + بیچاره *گل فروش* تنها کسی است که،وقتی با *گل* وارد خانه میشود همه *غمگین* میشوند...
  • + بوی *دود* می آید به گمانم جمـــــاعتی پای *دنــیــــــآی مجآزی* می سوزانند عمــــــــــر خویش را!!! مارو میگه هااا :(
  • + موشی در خانه صاحب مزرعه تله موشی دید. به مرغ و گوسفند و گاو خبر داد. همه گفتند تله موش مشکل توست به ما ربطی ندارد! ماری در تله افتاد و زن مزرعه دار را گزید. از مرغ برایش سوپ درست کردند. گوسفند را برای عیادت کنندگان سر بریدند. گاو را هم برای مراسم ترحیم کشتند! و در این مدت موش از سوراخ دیوار نگاه می کرد و به مشکلی که به دیگران ربط نداشت فکر می کرد!:)
  • + مو سر زمین بودم *با تراکتور* - بعد جنگ رفتم سر همو زمین *بی تراکتور *( عباس در آژانس شیشه ای )
  • + گاهی آدم میماند بین بودن یا نبودن! به رفتن ک فکر می کنی اتفاقی می افتد که منصرف می شوی… میخواهی بمانی، رفتاری می بینی که انگار باید بـــروی! این بلاتکلیفی خودش کلــــی* جهنـــــــــــــــم* است
  • + دعای باران چرا؟ دعای صبر بخوان این روزها دلها تشنه ترند تا زمین خدایا کمی صبر ببار

اوج حماقت، در جعل سبز! اسناد نظامی + تصویر

ذلت، حقارت و درماندگی جریان نفاق سبز به جایی رسیده که برای فضاسازی، شانتاژ و تحریک افکار عمومی، دست به جعل اسناد نظامی می‌زنند!
آن‌هم چه جعلی؛ بسیار احمقانه، ناشیانه و مضحک.

و اما اصل ماجرا؛
در طول چند روز گذشته از طرف طرفداران جنبش! سبز، ایمیلی‌هایی برای اشخاص، سایت‌ها و گروه‌های اینترنتی ارسال می‌شود با این عنوان [یا عناوین مشابه]:
"افشای یک سند محرمانه: درخواست نیروی انتظامی از سپاه، برای جاگزینی نیروهای ضد شورش به دلیل شرایط نامتعادل روحی".

ضمیمه ایمیل هم تصویری است از آن سند محرمانه!
[
این تصویر سند محرمانه‌ای!!! است که سبزک‌ها در اینترنت منتشر کرده‌اند.] - [تصویری از یکی از سایت‌های سبز! منتشر کننده این نامه محرمانه و سرّی!!!]

هر شخصی که خدمت سربازی رفته باشد [در هر یک از نیروهای نظامی و انتظامی] یا یکی از سربرگ‌های نیروی انتظامی را دیده باشد، با یک نگاه ساده به این به اصطلاح سند محرمانه!!! متوجه جعلی بودن و البته جعل ناشیانه آن می‌شود.جعل نامه نیروی انتظامی - برای دیدن تصویر بزرگتر کلیک کنید

این نامه به قدری مضحکانه طراحی شده که نشان می دهد طراح یا طراحان آن، هیچ‌گونه اطلاعاتی در رابطه با نوع نامه‌نگاری اداری [نظامی]، کلمات مورد استفاده در نامه نگاری‌های اداری معمولی! و حتی شکل سربرگ‌ها ندارند!!!

برای نمونه تنها به برخی از سوتی‌های به شدت مضحکانه این جماعت منطقی، قانون‌مدار و حرفه‌ای! در مورد نامه مورد نظر، اشاره می کنم [بر اساس تصویر نامه].

1- در هیچ سربرگ اداری در ج.ا.ایران، 2 بار از آرم الله استفاده نمی‌شود و البته جای آرم نیروی انتظامی در سربرگ‌های رسمی‌اش سمت راست نیست!

2- رنگ زمینه آرم نیروی انتظامی، با رنگ کاغذی که روی آن چاپ می‌شود یکی است! زیرا در طراحی آرم، این بخش بدون رنگ در نظر گرفته شده است. [آرم از جای دیگری به این برگه منتقل شده است].

3- از [نویسنده] و به [مخاطب] نامه بسیار ناشیانه انتخاب شده‌اند. این دو رده نظامی، بر اساس قوانین نظامی امکان ارسال نامه مستقیم به یکدیگر را ندارند!

4- مهر "شخصاً مفتوح فرمایید" روی متن نامه خورده است!!! یعنی وقتی نامه از پاکت خارج شده و آن را باز می‌کنید! تازه متوجه می‌شوید که شخصاً باید مفتوح می‌کردید!!!

5- جاعل یا جاعلین ناشی این نامه نمی‌دانسته‌اند که در ساختار انتظامی و نظامی و در کل، نیروهای مسلح ج.ا.ایران هیچ بخشی با پیشوند یا پسوند "گارد!" وجود ندارد و به احتمال زیاد این کلمه را از عنوان "گارد جاویدان" حکومت پهلوی کپی‌برداری کرده و یا این‌که از شنیده‌های کوچه بازاری و سبزکی! خود استفاده نموده است!

6- جاعل یا جاعلین سبز این سند محرمانه! نمی‌دانسته‌اند که عبارات و الفاظ عامیانه و شخصی در نامه‌های رسمی وجود نداشته و تخلف محسوب می‌‌شود، مگر در مواردی که قرار باشد عین یک عبارت یا کلمه‌ای را به نقل از شخصی بیاورند.

7- هیچ‌یک از مقامات نیروی انتظامی برای امضاء نامه‌های رسمی و ستادی از عنوان "بسیجی" استفاده نمی‌کنند و تنها مجاز به استفاده از عنوان و درجه ابلاغی هستند.

8- مهر در نامه‌های اداری باید زیر یا بر روی امضاء و در سمت چپ نامه بخورد نه در یک گوشه نامه، آن‌هم سمت راست!!!

9- مهر محرمانه بر روی پاکت نامه می‌خورد! و اگر قرار باشد روی نامه درج شود، در بالای نامه و قبل‌از متن نامه قرار می‌گیرد.

10- قسمت‌هایی از نامه که  سیاه شده است را با دقت نگاه کنید. اگر متن را بخوانید متوجه می‌شوید که در اکثر این قسمت‌ها از نظر دستور زبان و عبارت‌های نامه، هیچ کلمه‌ای نباید باشد و جاعل ناشی جاهای خالی بخش‌هایی از نامه را سیاه کرده که نه عبارت مهمی در آن بوده و یا این‌که کلمه‌ای در آن بخش وجود نداشته.

11- به کادرهای جدا کننده بخش‌های نامه توجه کنید. هیچ‌یک از سربرگ‌های نظامی، دارای کادرهای ساده و بدون طراحی یا رنگ بندی متمایز کننده نیستند! جاعل بی‌سواد، به وسیله یک نرم‌افزار گرافیکی ساده اقدام به کادرکشی و قرار دادن بخش‌های مختلف این جعل حرفه‌ای!!! نموده است.

اوج حماقت در این جعل ناشیانه از آن‌جایی مشخص می‌شود که جاعل ساده‌ی ما! نمی‌دانسته که وقتی طرحی را با یک نرم‌افزار گرافیکی ایجاد کرده و از آن یک خروجی نهایی می‌گیرد، نرم‌افزار به صورت پیش‌فرض، نام سیستم سخت‌افزاری و شماره سریال سیستم عامل اجرایی (در اینجا ویندوز) و همچنین شماره سریال یکتای آن ورژنی از نرم‌افزار (در اینجا Photoshop) را در قالب تصویر و در بخش اطلاعات تصویر ذخیره می‌کند! اطلاعاتی که بخشی از آن‌ها به راحتی و حتی برای کاربران آماتور و بخشی دیگر (جزئیات) توسط نرم‌افزارهای خاصی قابل دسترسی است.

و در پایان باید گفت: زنده باد Photoshop!



  دیدگاه:()
نوشته شده در تاریخ   جمعه 88 دی 18   در ساعت 7:13 عصر   بدست توحیدی


play boy

http://www.mobin-group.com/image/reg/images/7926play.gif


متاسفانه به دلیل عدم آگاهی مردم از معنی آرم پلی‌بوی (خرگوش پلی‌بوی) استفاده از محصولات و ارم این کمپانی در کشور ما رو به افزایش است. و با توجه به آن که استفاده از محصولات این شرکت، در سرتاسر جهان برای افراد زیر 18 سال ممنوع می‌باشد، اما در ایران آرم این شرکت را به عنوان یک علامت فانتزی گاه بر روی بعضی از لباس‌ها و تی‌شرت‌های کودکان و نوجوانان دیده می‌شود، و حتی مارک آن، به عنوان شرکت سازنده، روی لباس‌ها و عطرهای برخی فروشگاه‌ها نیز یافت می‌گردد، و به تازگی برخی فروشگاه‌های فروش بدلجات و حتی طلا فروشی‌ها نیز اقدام به ساخت آرم این شرکت نموده‌اند، که هم جای تامل داشته و هم مراقبت مسئولین ذیربط را بیشتر می‌طلبد. پلی بوی نام یک مجله معروف آمریکایی است که ماهیانه در ده‌ها کشور، و به زبان‌های مختلف منتشر می‌شود و شامل مقالات سیاسی، اجتماعی، ورزشی، و مصاحبه‌هایی با اشخاص مهم دنیا است. اما این همه ماجرا نیست، بلکه رسالت اصلی این مجله که در قالب مقالات ذکر شده مطرح می‌گردد، با دیدگاه مسایل بصورت صرفا جنسی است، و همواره بر روی جلد آن، تصاویری مستهجن از دختران و زنان کاملا برهنه به چاپ می رسد.

این مجله، که در جامعه آمریکا-کانادا، به مجله مردان شهرت دارد، به گرفتن مواضع شدید لیبرالی در مسایل مهم سیاسی آمریکا و جهان معروف است.

بنیانگذار این مجله که شخصی به نام "هیو هیپر" است، به جهت سخنرانی‌های تندی که در آن‌ها از آزادی‌های کامل جنسی به عنوان انقلاب جنسیت سخن می‌گفت، به عنوان نماد جنسیت‌گرایی آمریکا معروف شد، و در پی آن در سال 1953 اقدام به انتشار یک مجله کاملا سکس‌گرا، که همه مسائل جامعه، از قبیل سیاست، ورزش، کار و ... را با دید مسائل سکس، مطرح می‌نمود، و بعدها با گسترش ایده خود به یک تراست جهانی، مجله پلی-بوی را به پلی بوی اینترپرایز تغییر داده و سلطه خود را به تمامی نشریات نوشتاری و صوتی تصویری گسترش داد.

وی در طول دهه پنجاه و شصت میلادی، نبرد بزرگی را علیه ازدواج، و پیمان زناشوئی برپا کرد، که چندی بعد، فمنیست‌های افراطی، بسیاری از پزشکان طرفدار کنترل جمعیت، و حتی نظریه‌پردازان مارکسیست، در امریکا به این نهضت پیوسته، و در مقیاسی وسیع و گسترده که با حمایت این مجله که حال به یکی از سیاست‌گذاران آمریکا بدل شده بود، جنگی وسیع و همه جانبه را علیه ازدواج به راه انداختند.

http://www.3noqte.com/main/images/stories/ali/jessie.jpg

در سال 1972 یک جامعه‌شناس فمینیست افراطی، به نام "جسی برنارد"، ادعا کرد که ازدواج برای یک مرد سلامتی، تندرستی، اعتبار، و آرامش‌های روحی-روانی بوجود می‌اورد، در حالی که همین مسئله برای یک زن بر عکس بوده و علاوه بر محدودیت‌های اجتماعی، افسردگی و بیماری‌های روحی-روانی را شامل می‌شود. و هرگاه مقاله‌ای از "جسی برنارد" منتشر می‌شد، آمار طلاق بصورت تصاعدی بالا می‌رفت، و این شخص انقلابی را که "هیو" برپا کرده بود با شعار "ازدواج تعهدی نه برای همه عمر، انتخابی پیوسته آزاد" رهبری کرد، تا آنجا که حتی امروزه در کالج‌ها به دانشجویان خود می‌آموزند که ازدواج اثری نامطلوب بر روان زن خواهد گذاشت، ادامه پیدا کرد.

مبارزان گروه‌های فمنیست تا آنجا بالا گرفت که در سال 1999 دیوان عالی کانادا، اعلام کرد: قوانینی که ازدواج را مورد حمایت قرار می‌دهند تبعیض‌آمیز می‌باشند، زیرا مزایای یکسانی را به زوج‌های همجنس‌گرا ارائه نمی‌دهند.

پلی‌بوی که حالا به عنوان مکتبی نوظهور در جهان مطرح شده، با هدف تخریب خانواده و آزادی بی‌قید و شرط زنان و مردان در روابط خود، یکی از مخرب‌ترین اثرات خود را در جوامع آزادیخواه(!!!) بر جا گذاشت، اندیشه‌ای که برای فروپاشی نهاد خانواده مطرح شد، حال آثار مخوف خود را در همین جوامع نشان می‌دهد، و بستر خانواده‌ها و انگیزه جوانان برای ازدواج، که چیزی نبود جز آزادسازی کامل جنسی، انسانیت انسان‌ها را در منجلابی فرو برده که با هر دست و پا زدن، فقط مدت زمان خفگی را تسریع می‌کند

بر مبنای تفکر مکتب پلی‌بوی‌ایسم، زنان حق دارند از جسم خود، به هر نحو که می‌خواهند، بدون عواقب آن، (حتی با داشتن همسر و فرزند)، استفاده کنند، و کسی هم حق اعتراض بر آنان نخواهد داشت، زیرا که محکوم به تحجر و عوام‌زدگی خواهد شد، و آنچه را که خداوند برای همه مخلوقات خود، و به شکلی آرمانی و مقدس قرار داد، به عنوان صرفا یک سرگرمی، و یا از آزادی‌های فردی، به لجن کشیده شد.

این مجله که حال می‌توان آن را سازمانی مخوف و شیطانی نام نهاد، برای ترویج و تشویق به فحشا، پول‌های گزافی خرج می‌کند، به عنوان مثال به زنی که حاضر شود تصویر عریان خود را روی جلد مجله قرار دهد، مبلغ 65000 دلار پرداخت می‌کند، و طبعا اگر این شخص از زنان و دختران معروف و هنرپیشگان یا خوانندگان باشد، مبلغ آن به مراتب بالاتر خواهد بود، بطور مثال افراد معروفی که به جهت وسوسه دریافت این مبالغ حاضر با این کار شده‌اند می‌توان از "مادونا" خواننده و هنرپیشه، "ایمی گاف" دونده و عضو تیم پرش ارتفاع، "آنا نیکول اسمیت" هنرپیشه معروف سینما و تلویزیون، "پتی دیویس" دختر رونالد ریگان رئیس جمهور پیشین امریکا، "لاتو جکسون" خواهر کوچک مایکل جکسون، و بسیاری دیگر نام برد.

این مجله که رتبه نخست را در تیراژ چاپ در امریکا و اروپا داراست، در بسیاری از کشورها اجازه فعالیت ندارد، کشورهایی اسلامی و غیر اسلامی، ولی غالبا شرقی، که حرمت خانواده در آن‌ها هنوز حفظ شده است، مانند هند، چین، تایلند و سنگاپور، و در اکثر کشورهای اسلامی داشتن آن جرم محسوب می‌شود.

جالب است بدانید که این مجله در خود امریکا و کانادا، برای فروش با محدودیت‌هایی روبرو است، بطور مثال، فروش آن به افراد زیر 18 سال ممنوع و جرم بوده، و ارائه آن در کتابفروشی‌ها و مکان‌هایی که این مجله را عرضه می‌کنند، با پوششی پلاستیکی و در مکانی غیر منظر عموم، مانند بلاترین قفسه‌ها، و مکان‌های خاص آزاد است.

 

http://www.pcparsi.com/upload/images/us4yx1a0l6llphx23in.jpeg

 

 متاسفانه به دلیل عدم آگاهی مردم از معنی آرم پلی‌بوی (خرگوش پلی‌بوی) استفاده از محصولات و ارم این کمپانی در کشور ما رو به افزایش است. و با توجه به آن که استفاده از محصولات این شرکت، در سرتاسر جهان برای افراد زیر 18 سال ممنوع می‌باشد، اما در ایران آرم این شرکت را به عنوان یک علامت فانتزی گاه بر روی بعضی از لباس‌ها و تی‌شرت‌های کودکان و نوجوانان دیده می‌شود، و حتی مارک آن، به عنوان شرکت سازنده، روی لباس‌ها و عطرهای برخی فروشگاه‌ها نیز یافت می‌گردد، و به تازگی برخی فروشگاه‌های فروش بدلجات و حتی طلا فروشی‌ها نیز اقدام به ساخت آرم این شرکت نموده‌اند، که هم جای تامل داشته و هم مراقبت مسئولین ذیربط را بیشتر می‌طلبد.

بهر روی این مقاله، علاوه بر یک هشدار به جوانان عزیز کشورمان، جستارگشائی بود برای تعامل با صاحب‌نظران و علاقمندان دین و کشور عزیمان ایران، تا بدانند که دشمن برای رسوخ در جوانان ما نه فقط از حربه‌های جنگی، که گاه از حربه‌هایی نامرئی هم استفاده خواهد نمود
برگرفته از وبلاگ http://osulgera.blogfa.com


  دیدگاه:()
نوشته شده در تاریخ   جمعه 88 دی 18   در ساعت 7:4 عصر   بدست توحیدی


اتوبوس ما...راهپیمایی..چهارشنبه

چهارشنبه / اتوبوسی که ما را آورد راهپیمایی/ همان اتوبوسی بود که پدرم
را برد جبهه/ پلاک اتوبوس / ایران 11 نبود/ نه از آن قدیمی‌ها بود/ نه از
این لیزری‌ها / پلاک اتوبوس «BB-C068028H» بود/ و پلاک پدرم در جبهه«AK-
S022-91H» / من با همین اتوبوس / رفتم راهی سرزمین نور شدم و / بوسه زدم
بر خاک کرخه نور/ امسال عید / باز هم با همین اتوبوس می‌خواهم بروم جنوب/
من هنوز هم سوار هوندا 125 پدرم می‌شوم / پدرم روی همین موتور/ موتور
ضدانقلاب را در همین خیابان‌های تهران پایین آورد/ 200 کلاهک هسته‌ای
اسرائیل/ حریف هوندا 125 پدر من نشده‌اند!/ پدر من/ روی همین موتور/ به
شهادت رسید ولی/ اجازه نداد که آبادان «عبادان» شود/ و خرمشهر «المحمره»/
زیر لاستیک هوندا 125 پدر من/ هنوز هم دارد استخوان‌های آمریکا خرد
می‌شود/ امروز هم فتنه‌گران / از صدای هوندا 125 «بابااکبر»/ بیشتر از
هیبت ماشین‌های ضدشورش نیروی انتظامی می‌ترسند.
چهارشنبه/ اتوبوسی که ما را آورد راهپیمایی/ ضدگلوله نبود/ لاستیکش عاج
نداشت/ تاج و تخت نداشت / شیشه‌هایش دودی نبود/ دنده‌اش خوب جا نمی‌رفت/
فرمانش هیدرولیک نبود/ سقفش یکی- دو تا سوراخ داشت/ BMW نبود که سقف
متحرک داشته باشد/ راننده‌اش کت و شلواری نبود/ پیراهن مشکی‌اش وصله
داشت/ کاپشنش را از «تاناکورا» خریده بود/ که قبلا «ادواردو آنیلی» آن را
پوشیده بود/ برلوسکنی کت شلوار می‌پوشد / آنجلا مارکل کت دامن/ سارکوزی
یک وقت‌هایی لخت می‌گردد/ و من به کوری چشم «Frence 24» / اعتراف می‌کنم/
و افتخار می‌کنم که حکومت به ما ساندیس داد/ و من چون روزه بودم / «نی»
اش را نگه داشتم/ تا در روضه علی‌اصغر / در آن بدمم/ بشنو از نی / من
نی‌ام را/ درون ساندیس نکردم/ فرو کردم در چشم رئیس‌جمهور آمریکا / و
انتقام حرمله را گرفتم/ ساندیس من آب سیب بود/ دادم به رباب تا
طفل6‌ماهه‌اش را سیراب کند/ به کوری چشم ضدانقلاب/ رئیس‌جمهور آمریکا با
ما نیست/ او با ما نیست/ با سران فتنه است/ با آن بی‌سواد/ که مردم گفتند
عامل دست موساد/ خانم کلینتون! ساندیس‌های جمهوری اسلامی الکل ندارد/ که
100 دلار آب بخورد/ از شیر مادر حلال‌تر است/ 150 تومان است که مش رجب/
01 تایش را می‌فروشد هزار تومان/ سران فتنه/ کوکاکولا می‌خورند که گازش/
اشک‌آور است/ و اشک کودکان فلسطینی را درمی‌آورد/ نتانیاهو با سران فتنه
است/ فتحی شقاقی شهید با ما/ علی عبدالله صالح با سران فتنه است/ حسن
نصرالله با ماست/ چشم اسرائیل کور/ حکومت به ما تی‌تاپ هم داد/ من
روزه‌ام را با همین تی‌تاپ باز کردم/ خاک بر سر شما/ که به جای گوشت
«بزغاله گوساله»/ گوشت خوک را می‌خورید/ دانشمندان می‌گویند/ گوشت خوک،
آدم را خرف می‌کند/ بنازم انقلاب اسلامی را/ که با ساندیس و تی‌تاپ و
هوندا 521 و اتوبوس/ دهن‌کجی کرده به تمام دنیای غرب/ آمریکا حریف ساندیس
ما نمی‌شود/ برادر کوچک من/ ساندیس خود را که خورد/ آن را باد کرد و
ترکاند جلوی چشم عکس نتانیاهو/ و مردک 2 متری عقب رفت/ من یک ساندیس
جمهوری اسلامی را/ با کل دنیای آمریکا و اسرائیل عوض نمی‌کنم/ من حتی
اگر/ به عشق خوردن فلافل، بروم «حاج منصور»/ شرف دارد که به عشق CBB/ سر
از لندن درآورم/ ساندیس جمهوری اسلامی شراباً طهوراست/ آب زمزم است/ آب
زمزم ما/ ساندیس‌های جمهوری اسلامی‌اند/ نه چشمه‌ای که اختیارش دست
سعودی‌های شیعه‌کش است.
چهارشنبه/ اتوبوسی که ما را آورد راهپیمایی/ تلویزیون نداشت/ نوار
آهنگران گذاشته بود/ و من در خیابان انقلاب/ دیدم دختران وطنم/ وقتی پرچم
انگلیس را آتش زدند/ دودش رفت در چشم آقازاده معروف/ من دختر بن‌لادن را
در سفارت عربستان ندیدم/ ولی در چهارراه استانبول/ دیدم آقازاده‌ای را که
فقیر نبود اما/ کاسه گدایی دراز کرده بود/ جلوی در سفارت روباه پیر/ من
ادعا نمی‌کنم رهبرم «سید خراسانی» است اما/ در دجال بودن شما شک ندارم/ و
البته که ظهور نزدیک است/ و امروز صبح/ یکی به من SMS داد که سران فتنه
دررفته‌اند/ رفته‌اند شمال/ ویلای «احسان‌الله خان»!/ با ماشین ضدگلوله
که ترمزش SBA دارد و/ همه چراغ قرمز‌ها را رد می‌کند!/ به میرزاکوچک‌خان
زنگ زدم/ که حواست به وطن‌فروش‌ها باشد/ میرزا گفت/ دکتر حشمت/ نبض شیخ
را گرفته/ چهارشنبه‌ای، مردم را که دیده/ تبش بالا رفته/ آن یکی هم/
ساندیس بدنش کم شده! / به میرزا گفتم/ این بار مواظب سرت باش/ اینها در
سر سودای وطن‌فروشی دارند/ وطن‌فروش/ خواننده‌ای است که حنجره‌اش را
پنجره‌ای کرده به سوی غرب/ عالیجناب چهچه! «دود عود»‌ات بوی زغال سوخته
می‌دهد/ برای این ملت/ قوم طالوت/ حضرت داوود باید نغمه بخواند/ هان ای
ابراهیم! / تبر بردار/ دیکتاتورهای مخملین / از دموکراسی بت ساخته‌اند/
علامت کوچک‌تر، بزرگ‌تر سرشان نمی‌شود/ معلم کلاس اول من/ یاد داده بود
که 42 از 31 بزرگ‌تر است و / آرای باطله از رای شیخ! / معلم دینی من
می‌گفت/ 31 عدد نحسی نیست/ نحس / کسانی هستند که به اسم خط امام / رای
مردم را دزدیدند/ نحس کسی است که / آشوبگر عاشورا را/ هوادار خود
می‌داند / سال بعد اول ژانویه، دهم محرم است/ محرم که بیاید حتی/ عید
ارمنی‌ها هم عزا می‌شود / آن وقت هواداران آقای نخست‌وزیر / سوت می‌زنند
در عاشورا/ و به افتخار شمر/ که سر امام را برید/ کف مرتب می‌زنند/ ای
عیسی!/ بابانوئل سرش را در برف کرده و / «مروه شربینی» را نمی‌بیند/
امسال مجله تایم/ بابانوئل را کرد مرد سال/ و نوبل را دادند به بابانوئل/
حیف که عمر سعد/ هزار و چهارصد سال / زود به دنیا آمد و الا «یونیسف»، یک
تقدیری هم از او کرده بود / اینجا هم،‌ کسانی بودند که عکسش را/ 6 ستونی
کار کنند/ ستون دین من/ نماز یزید نیست/ آقازاده معاویه مست بود و /
«انا‌لله و اناالیه راجعون» را نوشت
«انا الله و اناعلیه الراجعون»(!)/ ستون دین من/ آن نمازی است که
سیدالشهدا خواند/ در ظهر عاشورا/ و به‌ازای هر کلمه نماز/ یک تیر خورد/ و
الا ابن‌ملجم هم زیاد نماز می‌خواند/ اما قبله‌اش ولایت نبود/ قطام بود/
در نماز ابی‌عبدالله/ خم ابروی یار در یاد آمد و / در نماز ابن‌ملجم/
رژلب دختر اغیار!
چهارشنبه/ اتوبوسی که ما را آورد راهپیمایی/ راننده‌اش کمربند نبسته بود/
جریمه شد 02هزار تومان/ 31 هزار تومانش البته به خاطر سیگار بود/
«وینستون» می‌کشید/ ریه‌اش آسیب می‌بیند ولی در عوض/ محصول آمریکایی را
آتش می‌زند/ چرا کسی آنهایی را که «بهمن» می‌کشند، جریمه نمی‌کند؟!/
مگر«22 بهمن» را که محصول امام بود پاره نکردند؟/ من کاری با قوه قضائیه
ندارم/ دلم برای محافظان سران فتنه می‌سوزد/ که به جای حفاظت از انقلاب/
مجبورند مراقب جان شیخ بی‌سواد باشند/ سربسته بگویم/ این سخت‌ترین کار
دنیاست/ شیعه علی بودن و محافظت از عثمان/ تا که این پیرهن/ دوباره شر
نشود.
چهارشنبه/ اتوبوسی که ما را آورد راهپیمایی/ به راننده‌اش مرخصی داده
بودند/ به من هم مرخصی دادند/ امتحان برادر کوچکم هم در مدرسه لغو شد/
هان ای دشمن!/ از این پس قصه/ همین است/ ساندیس نظام‌مان را می‌خوریم/ از
مرخصی‌اش استفاده می‌کنیم/ سوار اتوبوس می‌شویم/ و در خیابان/ علیه شما
شعار می‌دهیم و / در برابرتان تمام قد می‌ایستیم/ ما همه‌مان حکومتی
هستیم/ من مستأجر نیستم/ خانه‌ام «بیت‌رهبری» است/ بیت رهبری/ خانه فقط
«سید‌علی» نیست/ کاشانه ما هم هست/ ناشیانه حرف نزنید/ ما به این آشیانه
ساده و صمیمی افتخار می‌کنیم/ تا وقتی حاکم، «علی» است/ راهپیمایی‌های
ما/ همه حکومتی است.
چهارشنبه/ اتوبوسی که ما را آورد راهپیمایی/ راننده‌اش می‌گفت/ 22 بهمن/
نوشابه و ساندویچ هم می‌دهند/ ما/ 22 بهمن هم می‌آییم/ برای چنین ملتی/
که جانش بر کف است/ جان باید داد/ جمهوری اسلامی به مردمش می‌رسد/ حرفی
هست؟!/ ما با رهبرمان/ آنقدر «نداریم» که/ هر وقت اراده کنیم/ چفیه‌اش را
می‌گیریم/ حرفی هست؟!/ آنقدر دوستش داریم که/ با یک اشاره‌اش/ نشانی
خیابان انقلاب را می‌گیریم و می‌آییم/ ساندیس هم می‌خوریم/ حرفی هست؟! /
سران غرب/ به فکر مردمان خود باشند/ که اول سال نو/ از سرما یخ نزنند/ ما
اینجا/ رابطه‌مان با رهبرمان گرم گرم است/ خاک بر سرت سارکوزی/ به ما چه
که مردم فرانسه/ می‌خواهند/ سر به تن تو نباشد؟!/ نظام ما با ساندیس و نی
و تی‌تاب و هوندا 125/ همه حیثیت «همه ابرقدرت‌های دیگر+1+5» را به بازی
گرفته/ ما تا ساندیس داریم بمب هسته‌ای می‌خواهیم چه کار؟/ حالا دیدی که
ما چرا/ انرژی هسته‌ای را/ برای مصارف صلح‌آمیز می‌خواهیم؟!/ شما هر وقت/
نی ساندیس نظام ما را حریف شدید/ آن زمان حرفی نیست/ ما هم می‌رویم سراغ
نیزه.
راستی!/ یادم رفت بگویم/ برای این دل‌نوشته که تقدیمش می‌کنم به مولایم
خامنه‌ای،/ 2 تا ساندیس گرفتم/ یک تی‌تاب/ حرفی هست؟!
حسین قدیانی / وطن امروز



  دیدگاه:()
نوشته شده در تاریخ   چهارشنبه 88 دی 16   در ساعت 2:37 عصر   بدست توحیدی


خواب هایی که نوستراداموس برای ایران دید

نوستراداموس،* «پیشگوی» یهودی- فرانسوی سده شانزدهم میلادی، نامدارترین «پیشگوی» دوران معاصر است ولی این بدان معنا نیست که او واقعاً پیشگو یا پیشگویی بزرگ بود. محققان، برخلاف تبلیغات عامیانه و هالیوودی که از نوستراداموس قصه‌ها و فیلم‌ها ساخته‌اند، نوستراداموس را بیش‌تر به عنوان شیادی می‌شناسند که حتی در زمان حیاتش پیشگویی‌هایش تحقق نمی‌یافت. رونالد سایر، Ronald C. Sawyer استاد دانشگاه ویسکانسین، می ‏نویسد:

«ترجمه ‏های نادرست و تأویل‏ های خیال پردازانه هواداران مشتاق سبب شده مردم ساده‏ لوح باور کنند که پیشگویی ‏ها برخی از حوادث چهار سده پسین را از قبل بیان کرده است. ولی درواقع، این پیشگویی‏ ها به فضای تاریخی سده شانزدهم و آرزوهای کشورگشایانه پادشاه فرانسه و امپراتور آلمان تعلق دارد. هرچند این پیشگویی‏ ها غالباً نادرست از آب درآمده، لیکن شهرت نوستراداموس به ‏عنوان بزرگترین پیشگوی رنسانس بی ‏تزلزل مانده است.»  (Americana, 1985, vol. 20, p. 484)

کتاب نوستراداموس مشتمل بر صدها فقره پیشگویی به زبان فرانسه گنگ و مبهم است و قابل تفسیر و تأویل‏ های متفاوت و حتی متعارض. او در این کتاب به پیشگویی حوادث از نیمه سده شانزدهم تا «پایان جهان» پرداخته که به ‏زعم او در سال 3797 میلادی رخ خواهد داد. مطالب کتاب «چنان ماهرانه در لفاف ابهام پیچیده شده بود که هر سطر آن می‏ توانست تقریباً بر هر واقعه ‏ای از تاریخ آینده انطباق یابد.» (ویل دورانت، تاریخ تمدن، ترجمه فریدون بدره‏ ای و دیگران، تهران: سازمان انتشارات و آموزش انقلاب اسلامی، 1368، ج 6، ص 1014)

مبلغان نوستراداموس مدعی‏ اند که او اعدام چارلز اوّل، پادشاه انگلیس، و لویی شانزدهم، پادشاه فرانسه، آتش‏ سوزی سال 1666 لندن، ظهور و سقوط ناپلئون اوّل، ظهور هیتلر و بسیاری از حوادث دیگر را پیش‏ بینی کرده است. این در حالی است که نوستراداموس از پیشگویی نزدیک‏ ترین حوادث زمانش عاجز بود. به‏ نوشته ویل دورانت، «نوستراداموس برای شارل نهم عمری نود ساله پیشگویی کرد که ده سال بعد در 24 سالگی زندگی را بدرود گفت.» (همان مأخذ، ص 1013)

یکی از اولین چاپ های کتاب نوستراداموس (لیون فرانسه، 1555)

یکی از آخرین چاپ های کتاب نوستراداموس (با ویرایش و تعلیقات سرژ هوتن)

شهرت عجیب نوستراداموس تصادفی نیست. در طول چهار سده پس از مرگ نوستراداموس کسانی وظیفه تعبیر و تفسیر پیشگویی‏ های او را به‏ دست داشته‏ اند، در هر مقطع مهم تاریخی نام و یاد او را زنده کرده‏ اند و سخنان مبهم وی را پیشگویی ‏هایی تحقق ‏یافته جلوه ‏گر ساخته‏ اند. به عبارت دیگر، «پیشگویی‌های نوستراداموس» به ابزاری بدل شده که کانون‌های زرسالار یهودی طرح‌ها و نقشه‌ها و گاه هیاهوهای تبلیغی خود را در غالب آن عرضه می‌کنند. به‌کارگیری «پیشگویی‌های نوستراداموس» برای بیان اهداف و آرزوهای این کانون‌ها علیه انقلاب اسلامی ایران دلیلی روشن بر صحت این مدعاست.

در سال 1981، حدود سه سال پس از پیروزی انقلاب اسلامی ایران، اورسن ولز Orson Welles  و کمپانی برادران وارنر فیلمی 84 دقیقه‌ای درباره «پیشگویی‌های نوستراداموس» عرضه کردند که در ایران نیز به وسعت توزیع شد. در این فیلم، نوستراداموس در مقام پیشگویی بزرگ جلوه‌گر می‌شود. طبق این پیشگویی‌ها ایران و جهان اسلام با کشورهای کمونیستی متحد خواهند شد و در سال 1999 میلادی ایالات متحده آمریکا را آماج حمله اتمی قرار خواهند داد. (بنگرید به مقاله «ویکی‌پدیا» درباره فیلم اورسن ولز و نیز به این یادداشت درباره پیشگویی‌های نوستراداموس و اورسن ولز در فیلم فوق )

اورسن ولز (1915- 1985)  کارگردان و بازیگر سرشناس سینمای سده بیستم غرب است که پیوندهای عمیق او با کانون‌های صهیونیستی پوشیده نیست؛ و می‌دانیم که این تعلق موروثی بود. به‌گفته اورسن ولز، مادر بزرگ او در مراسم تدفین پسرش (پدر اورسن ولز) مناسک شیطان پرستان را انجام می‌داد. (فرانک برادی، زندگینامه اورسن ولز، نیویورک، 1989، ص 14)  و نیز می‌دانیم که اورسن ولز از جوانی به جادوگری علاقه فراوان داشت و یکی از اوّلین فیلم‌هایی که در آن بازی کرد (جادوی سیاه، 1949)  درباره زندگی ژزف بالسامو (کنت کاگلیوسترو)، جادوگر و فراماسون و شیاد نامدار یهودی سده هیجدهم،  است. درباره ژزف بالسامو و نقش مرموز و مهم تاریخی او در کتاب زرسالاران (ج 4، صص 475- 479) به تفصیل سخن گفته‎ام. در تعلق کمپانی برادران وارنر به کانون‌های زرسالار یهودی- صهیونیستی نیز تردید نیست. هدف از فیلم اورسن ولز این بود: القاء خطر «تهدید اتمی» به افکار عمومی آمریکا و فراهم کردن زمینه روانی برای گسترش صنایع تسلیحاتی از یکسو، و ترویج نفرت از اسلام و انقلاب اسلامی ایران از سوی دیگر.

اورسن ولز در فیلم نوستراداموس

در سال‌های اخیر، کانون‌های جنگ‌افروز صهیونیستی تأویل هدفمند از کتاب نوستراداموس علیه ایران اسلامی را ادامه می‌دهند. در آخرین تأویل‌ها دکتر احمدی‌نژاد، رئیس‌جمهور ایران، همان «ضد مسیح» Anti- Christ است که به اعتقاد مسیحیان پیش از ظهور مسیح (ع) جهان را به جنگ خواهد کشید. بدینسان، ایران اسلامی و احمدی‌نژاد به عنوان منادیان جنگ جهانی جدید جلوه‌گر می‌شوند. برای نمونه، در وب‌گاه آمریکایی «فری ریپابلیک» چنین می‌خوانیم: احمدی‌نژاد «سوّمین ضد مسیح» است که از دو «ضد مسیح» پیشین هولناک‌تر است. او جنگ جهانی سوّم را علیه غرب به راه خواهد انداخت که 27 سال به درازا خواهد کشید. (مقاله «سوّمین و آخرین ضد مسیح»، 9 نوامبر 2006)

این‌گونه «پیشگویی‌های نوستراداموس» را باید جدّی گرفت. کانون‌هایی که این افسانه‌ها و توهمات را می‌پراکنند در پی تحقق چنین نقشه‌هایی هستند و «نوستراداموس»، چنان‌که تجربه نشان داده، از ابزارهای مهم بسترسازی ایشان است. به عبارت دیگر، در این‌گونه تفسیرها از پیشگویی‌های نوستراداموس می‌توان اهداف و برنامه‌ها و آرزوهای کانون‌های صهیونیستی را شناخت و در برابر آن هشیار شد.

یکی از موارد مهم و قابل تأمّل در تأویل‌های ضد انقلاب اسلامی از پیشگویی‌های نوستراداموس را در مقدمه چاپ‌های جدید کتاب سرژ هوتن می‌بینیم.

Serge Hutin, Les Propheties de Nostradamus, Paris: Club Geant Historique, 1967.

این کتاب، که چاپ اوّل آن به سال 1967 م. تعلق دارد، در سال 1376 ش. به فارسی ترجمه و منتشر شده است. در چاپ‌های اخیر این کتاب نه تنها از ظهور امام خمینی و انقلاب اسلامی و فرار محمدرضا پهلوی به مصر سخن رفته، بلکه تباهی جمهوری اسلامی ایران در اثر «فساد مالی و اداری» نیز پیش ‏بینی شده. هوتن می‌نویسد: نوستراداموس «وقتی با جنبش اخیر نهضت طرفدار اسلام مواجه شده است با آن به شیوه مخصوص خود برخورد کرده است. افرادی که نه تنها در رؤیای بازگشت اسلام ناب محمدی هستند بلکه به جنگ مقدس غول‌آسایی می‌اندیشند که باعث گرایش تمام جهانیان به دین اسلام باشد.» (سرژ هوتن، پیشگویی‏ های نستراداموس، ترجمه شهلا المعی، تهران: انتشارات بدیهه، 1376،ص 117)

هوتن مدعی است که نوستراداموس فرجام جمهوری اسلامی را نیز، «تباهی در اثر اختلاس» (فساد مالی)، پیش‌بینی کرده. ادعای هوتن این فقره از پیشگویی‌های نوستراداموس است در کتاب سده‌ها (سده دوّم، بند 36):

«اسنادی از پیغمبر بزرگ [محمد (ص)] ربوده خواهد شد

به دست دیکتاتوری خواهد افتاد

پادشاه را فریب داده و اداره امور را به دست خواهد گرفت

اما اختلاس‌ها به زودی او را تباه خواهد کرد.» (ترجمه فارسی، ص 118)

هوتن خودسرانه این پادشاه را محمدرضا پهلوی و «دیکتاتور» را امام خمینی (ره) تأویل کرده. ترجمه فارسی «تباهی در اثر اختلاس»، که مفسرین نوستراداموس برای ایران اسلامی پیش‌بینی می‌کنند، دقیق نیست. ترجمه درست «تباهی در اثر فساد مالی و اداری» است. اصل نوشته نوستراداموس در چاپ اول کتابش (1555 میلادی) این است:

ترجمه انگلیسی:

The letters of the great Prophet shall be seized:
they shall come into the hands of the tyrant:
his enterprises shall be to deceive his king,
but his graft shall very soon trouble him. ]

یا:

The letters of the great Prophet will be seized,
they will come to fall into the hands of the tyrant:
His enterprises will be to deceive his King,
but his extortions will very soon trouble hi

چنان‌که محققین می‌گویند، این فقره پیشگویی نیست؛ بلکه اشاره به حوادثی است که در سال 1500، کمی پیش از تولد نوستراداموس، میان دوک میلان و شارل هشتم (پادشاه فرانسه) گذشت. (بنگرید به تعلیقات بر ترجمه جدید انگلیسی کتاب نوستراداموس در این آدرس ) نوشته نوستراداموس نیز صریح است: اشاره به یک درباری خودکامه است که پادشاه خویش را فریب می‌دهد و خود در اثر فساد مالی شخصی به انحطاط کشیده می‌شود.

این تفسیر دلبخواه از نوشته نوستراداموس بیانگر برنامه‌ای است که «مفسران نوستراداموس»، همانان که رسالت تأویل و تحقق پیشگویی‌های او را به عهده داشته‌اند، از سال‌ها پیش برای ایران اسلامی طراحی کرده‌اند: تباهی و سقوط در اثر اشاعه فساد مالی و انحطاط دیوان‌سالاری. از این منظر، نباید گسترش دهشتناک فساد مالی در دیوان‌سالاری ایران را فقط به دلیل سوء سیاست‌ها و سوء مدیریت‌ها دانست. این درست است که فساد دیوانی در هر جامعه امری طبیعی است ولی این «فساد طبیعی» دارای ابعاد و حدود و ثغور معین است، بیش از آن را نمی‌توان «طبیعی» شمرد. و زمانی که این فساد به «فساد سازمان‌یافته» بدل می‌شود و در پایه پیدایش کانون‌های مافیایی منسجم و مقتدر جای می‌گیرد دیگر نمی‌توان در قبال آن ساکت و بی‌تفاوت ماند. به یقین، برنامه‌ریزی کانون‌های معاند انقلاب و ایران اسلامی در پیدایش یا حداقل در گسترش وسیع این فساد دیوان‌سالاری نقش داشته است. این کانون‌ها همانان‌اند که سال‌ها پیش، از زبان نوستراداموس، فرجام ایران اسلامی را «پیش‌بینی» کرده و سرمایه‌گذاری و تلاش برای تحقق این «پیش‌بینی» را آغاز نمودند.

————————————————-

* میشل نوتردامی (1503- 1566 م.)، که با نام لاتین «نوستراداموس» شهرت یافته، به یک خانواده یهودی ساکن پرونس تعلق داشت که پس از الحاق این منطقه به فرانسه (1481) مسیحی کاتولیک شدند. خانواده ‏های پدری و مادری نوستراداموس پیمانکاران حکومت محلی بودند و به گردآوری مالیات از روستاییان اشتغال داشتند. نوستراداموس، چون بسیاری از یهودیان پرونس، کار خود را به‏ عنوان طبیب آغاز کرد و در آغاز شهرتی نداشت. در سال‏ های 1538- 1547 به ایتالیا رفت و به کابالیست‏ های یهودی ساکن این سرزمین ملحق شد. پس از بازگشت به فرانسه، مروج کابالا و جادوگری و غیب گویی شد و از سال 1550 نگارش پیشگویی ‏های خود را آغاز کرد. در این دوران به شهرت رسید. در سال 1555 کتاب پیشگویی‏ های نوستراداموس در لیون چاپ شد و برایش شهرت فراوان به ارمغان آورد. اشتهار نوستراداموس، که با تلاش شبکه یهودیان مخفی فرانسه و اروپا به دست آمد، توجه کاترین مدیچی، ملکه فرانسه از خاندان زرسالار مدیچی ایتالیا، را به او جلب کرد و ملکه و پسرش، شارل نهم، وی را در سمت پزشک و مشاور و منجم خود گماردند. کاترین مدیچی به‏ شدت مجذوب علوم خفیه و جادو بود و منجمان و غیبگویان فراوان در دربارش حضور داشتند. پسران او نیز چنین بودند: هنری سوم، که از او به‏ عنوان «ناشایست ‏ترین پادشاه فرانسه» یاد می‏ کنند، «عاشق جادوگری و رمالی و هر نوع علوم غریبه بود. گاه مدت‏ ها در برج پاریس در ونسان به خلوت می ‏رفت و مردم افسانه ‏های وحشتناکی درباره جادوگری‏ های او می ‏گفتند. پس از مرگش پوست دباغی‏ شده یک کودک و آلات و ابزار کفرآمیز نقره‏ ای از برج او به ‏دست آمد که دشمنانش فوراً آن ها را در کتابچه ‏ای چاپ و منتشر کردند.» (ایرج گلسرخی، تاریخ جادوگری، تهران: نشر علم، 1377، ص 501)

در اوایل سده هفدهم، کتاب نوستراداموس، که به‏ سده‏ ها Centuries شهرت دارد، به زبان‏ های مختلف اروپایی ترجمه شد و وی را به مقام نامدارترین پیشگوی سده ‏های اخیر ارتقا داد. جدیدترین ترجمه انگلیسی کتاب فوق در این آدرس اینترنتی قابل دستیابی است.  برای مشاهده نسخ چاپی قدیمی بنگرید به این آدرس:

کتاب تاریخ جادوگری ترجمه ‏ای است، بدون ذکر نام نویسنده، از کتاب معروف دکتر سلیگمان:

Kurt Seligmann, The Mirror of Magic, New York: Pantheon, 1948.

کورت سلیگمان (1900-1962)، که او نیز یهودی است، به‏ عنوان نقاش سوررئالیست و مروج جادوگری شهرت فراوان دارد.



  دیدگاه:()
نوشته شده در تاریخ   چهارشنبه 88 دی 16   در ساعت 12:21 صبح   بدست توحیدی


تقلب گسترده کودتاچیان در مسابقه پیامک برنامه نود

شب گذشته به دنبال اعلام گسترده سبزها از شبکه های اینترنتی و ماهواره ای، کودتاگران سبز با همکاری عادل فردوسی پور مجری خائن برنامه فرمایشی نود در یک تقلب گسترده پیامکهای ملت بزرگ ایران را دزدیدند و با تبلیغات سوء خود گزینه متقلب 3 را به عنوان گزینه برتر اعلام کردند و همچنان دارند با آن پز می دهند.

به گزارش جهان این در حالی است که علی رغم ارسال SMS جمعیت میلیونی هوادار گزینه 1 ، مسئولین این برنامه که دروغگویی خود را پیش از این به اثبات رسانده بودند، با حذف پیامکهای ارسالی از شهرستانها نتیجه را به نفع گزینه جنبش سبز تغییر دادند.

بنابر گزارشهای بسیار موثق با تلاش آقازاده عادل فردوسی پور، سیمکارتهایی از کشورهای حاشیه خلیج فارس وارد کشور شد و در دست عده ای از کودتاگران قرار گرفته است که بارها با ارسال SMS تکراری نتیجه مسابقه را تغییر دادند.

سایتهای تویتر، فیس بوک و بالاترین قبل از پایان رای گیری رسما اعلام نمودند که با 77 در صد پیروز شده اند. این خود نشان دیگری از تقلب گسترده در این برنامه بوده است.

نکته جالب اینکه علی رغم محبوبیت گسترده گزینه شماره دو مسابقه، این گزینه در کمال ناباوری پس از آنکه چندین دقیقه به خواب رفته بود میزان رای هایش از تعداد SMS های باطله نیز کمتر شد و موجبات روان پریشی نامبرده را به همراه داشت.

یکی از بزرگترین متفکران عالم به خبرنگار بی بی سی گفت: از دیگر اسناد این کودتای بزرگ می توان به تقلب گسترده موبایلهای کد تالیا و ایرانسل اشاره کرد. مگر می شود که همسر شما سیمکارت ایرانسل داشته باشد ولی ایرانسلی ها به گزینه سوم رای دهند؟ مگر می شود خود شما تالیا داشته باشید ولی مشترکین تالیا به گزینه دیگری رای دهند؟ اینها تقلبات گسترده ای است که هر آدم نادانی هم می فهمد چه برسد به من که سومین متفکر عالم هستم.

لذا حداقل خواست ملت بزرگ ایران ابطال این نظر سنجی توسط شورای نظارت صداوسیما و برنده اعلام کردن گزینه شماره یک می باشد.

بدیهی است چنانچه این اتفاق نیفتد ملت خداجوی و عزادار با حضور در خیابانها انتقام خود را از سطلهای زباله شهرداری خواهند گرفت  و پدر و مادر مخالفین را به عزایشان می نشانند.

کودتاگران بویژه عادل فردوسی پور بدانند: گیرم که این هفته SMS ها را دزدیدید، هفته بعد چه می کنید، هفته بعدش چه می کنید هفته بعد ترش چه می کنید... باید بدانید که ملت ایران بیدار شده است و حتی اگر ما هم نخواهیم ملت راه خود را ادامه خواهد داد. 

گفتنی است رسانه های کودتاگران نتیجه نهایی این مسابقه فرمایشی را بدین شرح اعلام کردند.

گزینه 1.         بیست در صد کل پیامکها
گزینه 2.         کمتر از 4 در صد کل پیامکها
گزینه 3.        هفتاد وشش درصد کل پیامکها

این در حالی است که تعداد SMS ها  در برخی استانها از تعداد  سیمکارتها و گوشی های موبایل بیشتر بوده است!


 



  دیدگاه:()
نوشته شده در تاریخ   سه شنبه 88 دی 15   در ساعت 6:0 عصر   بدست توحیدی


تصاویری از خشونت پلیس ایران

 

امروز میخوام تصاویری از حملات پلیس در کشور هایی قرار بددم که بفول یه نفر(دایه داغ تر از آش) شده اند

http://dotexe.parsaspace.com/mzexe/image/west/genoa460276.jpg

ژنو

به زودی فیلمهایی هم قرار خواهم داد

http://dotexe.parsaspace.com/mzexe/image/west/2/08protest-650.jpg

http://dotexe.parsaspace.com/mzexe/image/west/2/1.jpg

http://dotexe.parsaspace.com/mzexe/image/west/2/11-police-attack-sitdown.jpg

http://dotexe.parsaspace.com/mzexe/image/west/2/315018.jpg

http://dotexe.parsaspace.com/mzexe/image/west/2/37725_737.JPG

http://dotexe.parsaspace.com/mzexe/image/west/2/53193108.jpg

http://dotexe.parsaspace.com/mzexe/image/west/2/53203270.jpg

http://dotexe.parsaspace.com/mzexe/image/west/2/57147029.jpg

http://dotexe.parsaspace.com/mzexe/image/west/2/88594698.jpg

http://dotexe.parsaspace.com/mzexe/image/west/2/First-Amendment_suspended.jpg

http://dotexe.parsaspace.com/mzexe/image/west/2/g20-police-cruelty0409.jpg

http://dotexe.parsaspace.com/mzexe/image/west/2/g20policebeat.jpg

http://dotexe.parsaspace.com/mzexe/image/west/2/g20_protest1.jpg

http://dotexe.parsaspace.com/mzexe/image/west/2/L00903380438.jpg

http://dotexe.parsaspace.com/mzexe/image/west/2/police%20brutality%20on%20girl.jpg

http://dotexe.parsaspace.com/mzexe/image/west/2/police-beat-woman-2.jpg



  دیدگاه:()
نوشته شده در تاریخ   سه شنبه 88 دی 15   در ساعت 4:39 عصر   بدست توحیدی


توهین روزنامه*اعتماد*به آیت الله نوری همدانی

 این روزنامه اصلاح طلب در گزارشی در خصوص بیانیه آخر میرحسین موسوی در شماره امروز خود، آیت الله نوری همدانی را متهم به "تندروی" کرد.

اعتماد در توضیح تیتر یک خود با عنوان "مخالفت اصولگرایان تندرو با طرح سازش سیاسی"، نوشته است: "طرح سازش سیاسی که با بیانیه میرحسین و نامه محسن رضایی شکل گرفت، از دیروز با مخالفت شدید اصولگرایان تندرو روبه رو شد."

این روزنامه اصلاح طلب که به دلیل بی اعتنایی به راهپیمایی سراسری ملت ایران در محکومیت هتک حرمت امام(ره) با اعتراض وزارت ارشاد و فعالان سیاسی روبرو شده، در ادامه مطلب خود جمله ای را از آیت الله نوری همدانی به عنوان مصداقی برای ادعای خود آورده و ایشان را به "تندروی" متهم کرده است.

اگرچه در گزارش اعتماد نامی از این مرجع تقلید برده نشده اما جمله "مردم فریب بیانیه‌ها را نمی‌خورند" جمله ای است که روز گذشته از سوی آیت الله نوری همدانی مطرح و در بسیاری از خبرگزاری‌ها و سایت‌های خبری بر روی خروجی قرار گرفت.

اهانت به این مرجع تقلید شیعیان در شرایطی در دستور کار این روزنامه اصلاح طلب قرار گرفته است که آیت الله نوری همدانی در ماه های اخیر تنها بر لزوم اطاعت و حمایت از ولایت فقیه و علیه دشمنان ایران سخن گفته است.

* تجلیل ویژه از صانعی

اعتماد همزمان با نسبت دادن این اتهام به آیت الله نوری، به تصمیم بزرگترین تشکل روحانی کشور که صانعی را فاقد شرایط مرجعیت اعلام کرد، اعتراض کرده و در پاسخ، تیتر دو روزنامه را به "تجلیل و حمایت" از این حامی آقای موسوی اختصاص داده است.

اعتماد بدون اشاره به مواضع شیخ یوسف صانعی در ماه های اخیر که به گفته اعضای جامعه مدرسین "همسو با بیگانگان" بوده، مدعی شده که او از درجه فقهی "ممتاز" و "نظراتی مترقی" برخوردار است و فتاوی وی راجع به عدم تبعیض در بسیاری از امور از جمله حقوق زنان "بی نظیر" بوده است.

*بهانه اهانت به آیت الله نوری همدانی

روزنامه مذکور بهانه اهانت به آیت الله نوری همدانی را مخالفت با آنچه که "طرح سازش سیاسی" نامیده، اعلام کرده و همه مخالفان این موضوع را "اصولگرایان تندرو" نام نهاده است!

اعتماد با این حال، توضیح چندانی درباره "طرح سازش سیاسی" نداده است اما تحلیلگران سیاسی بر این عقیده‌اند که اذعان آقای موسوی در بیانیه آخرش به دروغ بودن ادعای تقلب، با هدف زمینه سازی برای پیگیری طرح موسوم به سازش از سوی سیاسیونی چون محسن رضایی بوده است.

البته تلاش برای چشم پوشی از رفتارهای ساختار شکنانه آقای موسوی از سوی برخی چهره‌های سیاسی و رسانه‌ای متمایل به جریان اصلاح طلب هم در حال انجام است.

این در حالی است که حامیان انقلاب اسلامی از جمله آیت الله نوری همدانی معتقدند که موسوی هیچگونه تغییری در مواضع خود نداده و حتی از اغتشاشگران روز عاشورا هم حمایت کرده است.
http://www.rajanews.com/detail.asp?id=42273



  دیدگاه:()
نوشته شده در تاریخ   سه شنبه 88 دی 15   در ساعت 3:11 عصر   بدست توحیدی


نگاهی به حوادث عاشورا

نامه‌ی نیابتی و تقلا برای به زنجیر کشیدن حق

آن اسطوره‌ی توهم و دروغ! در بیانیه‌ی ?? خود مامور شده‌است تا شرایط را برای حفظ متاع دنیای حقیر جریان نفاق فراهم کند. و مجبور شده است در بیانیه‌ای عاجزانه و ملتمسانه، در یک عقب نشینی واضح، از ترس مجازات و خشم ملت، به دنبال روزنه‌ای هر چند کوچک بیفتد تا شاید بتوانند جای اندکی در نظام برای خود نگه دارند...

... او در سالیان حضور سیاسی‌اش هیچ‌گاه شخصیت مستقلی نداشته است. او همواره یک سرباز خوب و حرف گوش‌کن برای آقای هاشمی بوده است. اما این روزها او نامه‌ای می‌نویسد! البته نامه را به نیابت از کس دیگری نوشته است. کسی که توهین به عاشورا و امام حسین (ع) برای  او نگران‌کننده نیست. بر خلاف سوال پرسیدن از رفتارهای فرزندانش که او را به شدت نگران می‌کند! آنگونه که آتش‌فشان‌ها را پس از انتخابات به خروش آورد!!...


تجمع ملیونی هم یک شعبده بازی است!

تظاهرات‌ها و تجمعات این چند روز، به خصوص تجمع باشکوهی که ? دی در تهران برگزار شد، ضربه‌ی مهلکی بر دشمنان و مستکبرین داخلی و خارجی بود! تا ساعت‌ها در حیرت، گیجی، بهت و استیصال بودند. به سان سالیان دراز عجز و نفهمی‌شان، باز هم از فهم رفتار ملت ایران ناتوان بودند. همانطور که از فهم حضور ?? درصدی در انتخابات ?? و نتیجه‌اش ناتوان بودند. و بسیار جالب است که رفتار امروزشان هم همانند رفتار ?? خردادشان است. آنروز هم از فلاکت نفهمی دست به توهمات بزرگ و دروغ‌های شرم‌آور زدند. و بدتر آنکه ملت را به دلیل عدم هم‌راهی، تحقیر کردند و مورد بدترین توهین‌ها قرار دادند...

نوید نصرت به فضل پایمردی ملت بر عهد با الله

با تمام وجود و از ته قلب باید خدا را شاکر باشم. باید خدا را شکر کنم که که عزت را به ملت ایران بخشیده است. باید خدا را شکر کنم که به من افتخار داد تا هموطن کسانی باشم چنین با غیرت و مقاوم. باید خدا را شکر کنم که جزء ملتی هستم که با تمام داشته‌هایش در حمایت از حسین (ع) و اسلام ناب محمدی ایستاده است. باید خدا را شکر کنم که در دورانی قرار داریم که به قول امام روح الله(ره) ملتی برتر از ملت عصر رسول الله و عصر دوران امیرالمومنین را درک کرده ام.

مستی یزیدیان سبز و رسیدن به پایان چاه هلاکت

سر را که برید هلهله برپا کردند. شمر –همو که همرزم حسین(ع) بود در سپاه علی(ع)- مستانه لبخند می‌زد و خود را آماده می‌کرد برای جشن پیروزی و غنیمت‌ها! تبلیغات‌چی‌های حزب اموی چاپلوسانه هر یک سعی می‌کردند خبر را با آب و تاب بیشتر به گوش یزید برسانند تا صله بگیرند! آن هنگام که خیمه‌ها آتش می‌زدند و النگو از دست کودکان بیرون می‌کشیدند، دنیای خود را آباد می‌دیدند و مهیا برای کامرانی! و «زَینَ لَهُمُ الشَّیطَانُ أَعْمَالَهُمْ»؛ ...



http://www.eilia13.ir




  دیدگاه:()
نوشته شده در تاریخ   سه شنبه 88 دی 15   در ساعت 3:9 عصر   بدست توحیدی


قرآن شرمنده ایم..

قرآن ! من شرمنده توام اگر از تو آواز مرگی ساخته ام که هر وقت در کوچه مان آوازت بلند میشود همه از هم میپرسند " چه کس مرده است؟ " چه غفلت بزرگی که می پنداریم خدا ترا برای مردگان ما نازل کرده است .


قرآن ! من شرمنده توام اگر ترا از یک نسخه عملی به یک افسانه موزه نشین مبدل کرده ام . یکی ذوق میکند که ترا بر روی برنج نوشته،‌یکی ذوق میکند که ترا فرش کرده ،‌یکی ذوق میکند که ترابا طلا نوشته ،‌یکی به خود میبالد که ترا در کوچک ترین قطع ممکن منتشر کرده و ... ! آیا واقعا خدا ترا فرستاده تا موزه سازی کنیم ؟

قرآن ! من شرمنده توام اگر حتی آنان که ترا می خوانند و ترا می شنوند ،‌آنچنان به پایت می نشینند که خلایق به پای موسیقی های روزمره می نشینند . اگر چند آیه از ترا به یک نفس بخوانند مستمعین فریاد میزنند " احسنت ...! " گویی مسابقه نفس است ...

 

قرآن !‌ من شرمنده توام اگر به یک فستیوال مبدل شده ای حفظ کردن تو با شماره صفحه ،‌خواندن تو آز آخر به اول ،‌یک معرفت است یا یک رکورد گیری؟ ای کاش آنان که ترا حفظ کرده اند ،‌حفظ کنی ، تا این چنین ترا اسباب مسابقات هوش نکنند .

خوشا به حال هر کسی که دلش رحلی است برای تو .

آنانکه وقتی ترا می خوانند چنان حظ می کنند ،‌گویی که قرآن همین الان به ایشان نازل شده است. آنچه ما باقرآن کرده ایم تنها بخشی از اسلام است که به صلیب جهالت کشیدیم



  دیدگاه:()
نوشته شده در تاریخ   سه شنبه 88 دی 15   در ساعت 3:0 عصر   بدست توحیدی


یا حسین..میرحسین


شام غریبان حسین امشب است...

دعوا سر حسین اصلی ست

اگر حسین من تویی سرت کو؟

حسین من سر نداشت

حسین من پشت سرش سایت های سبز نداشت

اینجا حسین های زیادی می بینم

حسین من حسین ناز بود

حسین جاز نبود

حسین من

حسین بالاترین نبود

حسین من

حسین سارکوزی نبود

به کربلا رسیده اند جماعت

و دعوا سر حسین اصلی ست

و تشنگان دارند آب می شوند و

خلیفه ها دارند آب می فروشند و

سایت ها دارند ماهی شان را می گیرند

از مزرعه خدا

در ظهر کربلا

و شیعیان حسین(ع)

این بار

به جان حسین افتاده اند

اگر حسین من تویی رأیم کو؟

که ما رأیت الا رأیی...

این را کسی می گوید

که فکر می کند ابوالفضل

برادر عبّاس است

و فکر می کند که رای او بالاترین است

و فکر می کند که مردم ده

گوساله اند

کسی که جای زنجیر زدن

زنجیر انداخته است این همه سال

و تازه از فرنگ رسیده است

آقای لیوایز و توییتر و باراک

آقای آدامس خروس و مک دونالد

تو ایرانی نیستی

یکی از شعبه های تیری هستی که خورد

به گلوی اصغر شش ماهه


  دیدگاه:()
نوشته شده در تاریخ   چهارشنبه 88 دی 9   در ساعت 5:35 عصر   بدست توحیدی


<   <<   26   27   28   29   30   >>   >

 
________________
______
__
 
بازدید امروز : [80] ، دیروز: [447] ، کل بازدیدها:[841348]

استفـاده از مطالب این وبـلاگـ، در وبگاه های دیگر، با ذکر منبـع و البتـه حفظ امـانت، بلامانع می باشد.