نوستراداموس،* «پیشگوی» یهودی- فرانسوی سده شانزدهم میلادی، نامدارترین «پیشگوی» دوران معاصر است ولی این بدان معنا نیست که او واقعاً پیشگو یا پیشگویی بزرگ بود. محققان، برخلاف تبلیغات عامیانه و هالیوودی که از نوستراداموس قصهها و فیلمها ساختهاند، نوستراداموس را بیشتر به عنوان شیادی میشناسند که حتی در زمان حیاتش پیشگوییهایش تحقق نمییافت. رونالد سایر، Ronald C. Sawyer استاد دانشگاه ویسکانسین، می نویسد:
«ترجمه های نادرست و تأویل های خیال پردازانه هواداران مشتاق سبب شده مردم ساده لوح باور کنند که پیشگویی ها برخی از حوادث چهار سده پسین را از قبل بیان کرده است. ولی درواقع، این پیشگویی ها به فضای تاریخی سده شانزدهم و آرزوهای کشورگشایانه پادشاه فرانسه و امپراتور آلمان تعلق دارد. هرچند این پیشگویی ها غالباً نادرست از آب درآمده، لیکن شهرت نوستراداموس به عنوان بزرگترین پیشگوی رنسانس بی تزلزل مانده است.» (Americana, 1985, vol. 20, p. 484)
کتاب نوستراداموس مشتمل بر صدها فقره پیشگویی به زبان فرانسه گنگ و مبهم است و قابل تفسیر و تأویل های متفاوت و حتی متعارض. او در این کتاب به پیشگویی حوادث از نیمه سده شانزدهم تا «پایان جهان» پرداخته که به زعم او در سال 3797 میلادی رخ خواهد داد. مطالب کتاب «چنان ماهرانه در لفاف ابهام پیچیده شده بود که هر سطر آن می توانست تقریباً بر هر واقعه ای از تاریخ آینده انطباق یابد.» (ویل دورانت، تاریخ تمدن، ترجمه فریدون بدره ای و دیگران، تهران: سازمان انتشارات و آموزش انقلاب اسلامی، 1368، ج 6، ص 1014)
مبلغان نوستراداموس مدعی اند که او اعدام چارلز اوّل، پادشاه انگلیس، و لویی شانزدهم، پادشاه فرانسه، آتش سوزی سال 1666 لندن، ظهور و سقوط ناپلئون اوّل، ظهور هیتلر و بسیاری از حوادث دیگر را پیش بینی کرده است. این در حالی است که نوستراداموس از پیشگویی نزدیک ترین حوادث زمانش عاجز بود. به نوشته ویل دورانت، «نوستراداموس برای شارل نهم عمری نود ساله پیشگویی کرد که ده سال بعد در 24 سالگی زندگی را بدرود گفت.» (همان مأخذ، ص 1013)
یکی از اولین چاپ های کتاب نوستراداموس (لیون فرانسه، 1555)
یکی از آخرین چاپ های کتاب نوستراداموس (با ویرایش و تعلیقات سرژ هوتن)
شهرت عجیب نوستراداموس تصادفی نیست. در طول چهار سده پس از مرگ نوستراداموس کسانی وظیفه تعبیر و تفسیر پیشگویی های او را به دست داشته اند، در هر مقطع مهم تاریخی نام و یاد او را زنده کرده اند و سخنان مبهم وی را پیشگویی هایی تحقق یافته جلوه گر ساخته اند. به عبارت دیگر، «پیشگوییهای نوستراداموس» به ابزاری بدل شده که کانونهای زرسالار یهودی طرحها و نقشهها و گاه هیاهوهای تبلیغی خود را در غالب آن عرضه میکنند. بهکارگیری «پیشگوییهای نوستراداموس» برای بیان اهداف و آرزوهای این کانونها علیه انقلاب اسلامی ایران دلیلی روشن بر صحت این مدعاست.
در سال 1981، حدود سه سال پس از پیروزی انقلاب اسلامی ایران، اورسن ولز Orson Welles و کمپانی برادران وارنر فیلمی 84 دقیقهای درباره «پیشگوییهای نوستراداموس» عرضه کردند که در ایران نیز به وسعت توزیع شد. در این فیلم، نوستراداموس در مقام پیشگویی بزرگ جلوهگر میشود. طبق این پیشگوییها ایران و جهان اسلام با کشورهای کمونیستی متحد خواهند شد و در سال 1999 میلادی ایالات متحده آمریکا را آماج حمله اتمی قرار خواهند داد. (بنگرید به مقاله «ویکیپدیا» درباره فیلم اورسن ولز و نیز به این یادداشت درباره پیشگوییهای نوستراداموس و اورسن ولز در فیلم فوق )
اورسن ولز (1915- 1985) کارگردان و بازیگر سرشناس سینمای سده بیستم غرب است که پیوندهای عمیق او با کانونهای صهیونیستی پوشیده نیست؛ و میدانیم که این تعلق موروثی بود. بهگفته اورسن ولز، مادر بزرگ او در مراسم تدفین پسرش (پدر اورسن ولز) مناسک شیطان پرستان را انجام میداد. (فرانک برادی، زندگینامه اورسن ولز، نیویورک، 1989، ص 14) و نیز میدانیم که اورسن ولز از جوانی به جادوگری علاقه فراوان داشت و یکی از اوّلین فیلمهایی که در آن بازی کرد (جادوی سیاه، 1949) درباره زندگی ژزف بالسامو (کنت کاگلیوسترو)، جادوگر و فراماسون و شیاد نامدار یهودی سده هیجدهم، است. درباره ژزف بالسامو و نقش مرموز و مهم تاریخی او در کتاب زرسالاران (ج 4، صص 475- 479) به تفصیل سخن گفتهام. در تعلق کمپانی برادران وارنر به کانونهای زرسالار یهودی- صهیونیستی نیز تردید نیست. هدف از فیلم اورسن ولز این بود: القاء خطر «تهدید اتمی» به افکار عمومی آمریکا و فراهم کردن زمینه روانی برای گسترش صنایع تسلیحاتی از یکسو، و ترویج نفرت از اسلام و انقلاب اسلامی ایران از سوی دیگر.
اورسن ولز در فیلم نوستراداموس
در سالهای اخیر، کانونهای جنگافروز صهیونیستی تأویل هدفمند از کتاب نوستراداموس علیه ایران اسلامی را ادامه میدهند. در آخرین تأویلها دکتر احمدینژاد، رئیسجمهور ایران، همان «ضد مسیح» Anti- Christ است که به اعتقاد مسیحیان پیش از ظهور مسیح (ع) جهان را به جنگ خواهد کشید. بدینسان، ایران اسلامی و احمدینژاد به عنوان منادیان جنگ جهانی جدید جلوهگر میشوند. برای نمونه، در وبگاه آمریکایی «فری ریپابلیک» چنین میخوانیم: احمدینژاد «سوّمین ضد مسیح» است که از دو «ضد مسیح» پیشین هولناکتر است. او جنگ جهانی سوّم را علیه غرب به راه خواهد انداخت که 27 سال به درازا خواهد کشید. (مقاله «سوّمین و آخرین ضد مسیح»، 9 نوامبر 2006)
اینگونه «پیشگوییهای نوستراداموس» را باید جدّی گرفت. کانونهایی که این افسانهها و توهمات را میپراکنند در پی تحقق چنین نقشههایی هستند و «نوستراداموس»، چنانکه تجربه نشان داده، از ابزارهای مهم بسترسازی ایشان است. به عبارت دیگر، در اینگونه تفسیرها از پیشگوییهای نوستراداموس میتوان اهداف و برنامهها و آرزوهای کانونهای صهیونیستی را شناخت و در برابر آن هشیار شد.
یکی از موارد مهم و قابل تأمّل در تأویلهای ضد انقلاب اسلامی از پیشگوییهای نوستراداموس را در مقدمه چاپهای جدید کتاب سرژ هوتن میبینیم.
Serge Hutin, Les Propheties de Nostradamus, Paris: Club Geant Historique, 1967.
این کتاب، که چاپ اوّل آن به سال 1967 م. تعلق دارد، در سال 1376 ش. به فارسی ترجمه و منتشر شده است. در چاپهای اخیر این کتاب نه تنها از ظهور امام خمینی و انقلاب اسلامی و فرار محمدرضا پهلوی به مصر سخن رفته، بلکه تباهی جمهوری اسلامی ایران در اثر «فساد مالی و اداری» نیز پیش بینی شده. هوتن مینویسد: نوستراداموس «وقتی با جنبش اخیر نهضت طرفدار اسلام مواجه شده است با آن به شیوه مخصوص خود برخورد کرده است. افرادی که نه تنها در رؤیای بازگشت اسلام ناب محمدی هستند بلکه به جنگ مقدس غولآسایی میاندیشند که باعث گرایش تمام جهانیان به دین اسلام باشد.» (سرژ هوتن، پیشگویی های نستراداموس، ترجمه شهلا المعی، تهران: انتشارات بدیهه، 1376،ص 117)
هوتن مدعی است که نوستراداموس فرجام جمهوری اسلامی را نیز، «تباهی در اثر اختلاس» (فساد مالی)، پیشبینی کرده. ادعای هوتن این فقره از پیشگوییهای نوستراداموس است در کتاب سدهها (سده دوّم، بند 36):
«اسنادی از پیغمبر بزرگ [محمد (ص)] ربوده خواهد شد
به دست دیکتاتوری خواهد افتاد
پادشاه را فریب داده و اداره امور را به دست خواهد گرفت
اما اختلاسها به زودی او را تباه خواهد کرد.» (ترجمه فارسی، ص 118)
هوتن خودسرانه این پادشاه را محمدرضا پهلوی و «دیکتاتور» را امام خمینی (ره) تأویل کرده. ترجمه فارسی «تباهی در اثر اختلاس»، که مفسرین نوستراداموس برای ایران اسلامی پیشبینی میکنند، دقیق نیست. ترجمه درست «تباهی در اثر فساد مالی و اداری» است. اصل نوشته نوستراداموس در چاپ اول کتابش (1555 میلادی) این است:
ترجمه انگلیسی:
The letters of the great Prophet shall be seized:
they shall come into the hands of the tyrant:
his enterprises shall be to deceive his king,
but his graft shall very soon trouble him. ]
یا:
The letters of the great Prophet will be seized,
they will come to fall into the hands of the tyrant:
His enterprises will be to deceive his King,
but his extortions will very soon trouble hi
چنانکه محققین میگویند، این فقره پیشگویی نیست؛ بلکه اشاره به حوادثی است که در سال 1500، کمی پیش از تولد نوستراداموس، میان دوک میلان و شارل هشتم (پادشاه فرانسه) گذشت. (بنگرید به تعلیقات بر ترجمه جدید انگلیسی کتاب نوستراداموس در این آدرس ) نوشته نوستراداموس نیز صریح است: اشاره به یک درباری خودکامه است که پادشاه خویش را فریب میدهد و خود در اثر فساد مالی شخصی به انحطاط کشیده میشود.
این تفسیر دلبخواه از نوشته نوستراداموس بیانگر برنامهای است که «مفسران نوستراداموس»، همانان که رسالت تأویل و تحقق پیشگوییهای او را به عهده داشتهاند، از سالها پیش برای ایران اسلامی طراحی کردهاند: تباهی و سقوط در اثر اشاعه فساد مالی و انحطاط دیوانسالاری. از این منظر، نباید گسترش دهشتناک فساد مالی در دیوانسالاری ایران را فقط به دلیل سوء سیاستها و سوء مدیریتها دانست. این درست است که فساد دیوانی در هر جامعه امری طبیعی است ولی این «فساد طبیعی» دارای ابعاد و حدود و ثغور معین است، بیش از آن را نمیتوان «طبیعی» شمرد. و زمانی که این فساد به «فساد سازمانیافته» بدل میشود و در پایه پیدایش کانونهای مافیایی منسجم و مقتدر جای میگیرد دیگر نمیتوان در قبال آن ساکت و بیتفاوت ماند. به یقین، برنامهریزی کانونهای معاند انقلاب و ایران اسلامی در پیدایش یا حداقل در گسترش وسیع این فساد دیوانسالاری نقش داشته است. این کانونها هماناناند که سالها پیش، از زبان نوستراداموس، فرجام ایران اسلامی را «پیشبینی» کرده و سرمایهگذاری و تلاش برای تحقق این «پیشبینی» را آغاز نمودند.
————————————————-
* میشل نوتردامی (1503- 1566 م.)، که با نام لاتین «نوستراداموس» شهرت یافته، به یک خانواده یهودی ساکن پرونس تعلق داشت که پس از الحاق این منطقه به فرانسه (1481) مسیحی کاتولیک شدند. خانواده های پدری و مادری نوستراداموس پیمانکاران حکومت محلی بودند و به گردآوری مالیات از روستاییان اشتغال داشتند. نوستراداموس، چون بسیاری از یهودیان پرونس، کار خود را به عنوان طبیب آغاز کرد و در آغاز شهرتی نداشت. در سال های 1538- 1547 به ایتالیا رفت و به کابالیست های یهودی ساکن این سرزمین ملحق شد. پس از بازگشت به فرانسه، مروج کابالا و جادوگری و غیب گویی شد و از سال 1550 نگارش پیشگویی های خود را آغاز کرد. در این دوران به شهرت رسید. در سال 1555 کتاب پیشگویی های نوستراداموس در لیون چاپ شد و برایش شهرت فراوان به ارمغان آورد. اشتهار نوستراداموس، که با تلاش شبکه یهودیان مخفی فرانسه و اروپا به دست آمد، توجه کاترین مدیچی، ملکه فرانسه از خاندان زرسالار مدیچی ایتالیا، را به او جلب کرد و ملکه و پسرش، شارل نهم، وی را در سمت پزشک و مشاور و منجم خود گماردند. کاترین مدیچی به شدت مجذوب علوم خفیه و جادو بود و منجمان و غیبگویان فراوان در دربارش حضور داشتند. پسران او نیز چنین بودند: هنری سوم، که از او به عنوان «ناشایست ترین پادشاه فرانسه» یاد می کنند، «عاشق جادوگری و رمالی و هر نوع علوم غریبه بود. گاه مدت ها در برج پاریس در ونسان به خلوت می رفت و مردم افسانه های وحشتناکی درباره جادوگری های او می گفتند. پس از مرگش پوست دباغی شده یک کودک و آلات و ابزار کفرآمیز نقره ای از برج او به دست آمد که دشمنانش فوراً آن ها را در کتابچه ای چاپ و منتشر کردند.» (ایرج گلسرخی، تاریخ جادوگری، تهران: نشر علم، 1377، ص 501)
در اوایل سده هفدهم، کتاب نوستراداموس، که به سده ها Centuries شهرت دارد، به زبان های مختلف اروپایی ترجمه شد و وی را به مقام نامدارترین پیشگوی سده های اخیر ارتقا داد. جدیدترین ترجمه انگلیسی کتاب فوق در این آدرس اینترنتی قابل دستیابی است. برای مشاهده نسخ چاپی قدیمی بنگرید به این آدرس:
کتاب تاریخ جادوگری ترجمه ای است، بدون ذکر نام نویسنده، از کتاب معروف دکتر سلیگمان:
Kurt Seligmann, The Mirror of Magic, New York: Pantheon, 1948.
کورت سلیگمان (1900-1962)، که او نیز یهودی است، به عنوان نقاش سوررئالیست و مروج جادوگری شهرت فراوان دارد.