سفارش تبلیغ
صبا ویژن
  • + به بعضی ها باید گفت *نقد می‌کنی یا نق می‌زنی؟!*انتقاد کردن این است که شما یک نقطه‌ى منفى را پیدا کنید، با تکیه‌ى بر نقطه‌ى مثبتى که وجود دارد، آن نقطه‌ى منفى را نشان بدهید و مغلوب کنید.اما نق زدن یعنی آدم یک نقطه‌ى منفى را بگیرد، همین طور هى بنا کند آن را تکرار کردن.
  • + "آخوند خراسانی از آقای نخودکی خواست که او را موعظه کند. آقای نخودکی گفت: آقای آخوند گفت مرنجان را فهمیدم یعنی کسی را اذیت نکنم. ولی مرنج یعنی چی ؟ چطور میتوانم ناراحت نشوم. مثلا وقتی بفهمم کسی مرا غیبت کرده یا فحش داده چطور نباید برنجم؟ اقای نخودکی گفت: علاج آن است که خودت را کسی ندانی. اگر خودت را کسی ندانستی دیگر نمی رنجی. "
  • + دقت کردین !؟ قصه‌ها واسه ” بیدار کردن ” آدما نوشته شده اما ما واسه ” خوابیدن ” ازشون استفاده می‌کنیم !
  • + خدا نکند برسیم به جایی که برایمان* « از دست دادن »* از *« دست دادن »* عادی تر شود ...
  • + بیچاره *گل فروش* تنها کسی است که،وقتی با *گل* وارد خانه میشود همه *غمگین* میشوند...
  • + بوی *دود* می آید به گمانم جمـــــاعتی پای *دنــیــــــآی مجآزی* می سوزانند عمــــــــــر خویش را!!! مارو میگه هااا :(
  • + موشی در خانه صاحب مزرعه تله موشی دید. به مرغ و گوسفند و گاو خبر داد. همه گفتند تله موش مشکل توست به ما ربطی ندارد! ماری در تله افتاد و زن مزرعه دار را گزید. از مرغ برایش سوپ درست کردند. گوسفند را برای عیادت کنندگان سر بریدند. گاو را هم برای مراسم ترحیم کشتند! و در این مدت موش از سوراخ دیوار نگاه می کرد و به مشکلی که به دیگران ربط نداشت فکر می کرد!:)
  • + مو سر زمین بودم *با تراکتور* - بعد جنگ رفتم سر همو زمین *بی تراکتور *( عباس در آژانس شیشه ای )
  • + گاهی آدم میماند بین بودن یا نبودن! به رفتن ک فکر می کنی اتفاقی می افتد که منصرف می شوی… میخواهی بمانی، رفتاری می بینی که انگار باید بـــروی! این بلاتکلیفی خودش کلــــی* جهنـــــــــــــــم* است
  • + دعای باران چرا؟ دعای صبر بخوان این روزها دلها تشنه ترند تا زمین خدایا کمی صبر ببار

شریعتمداری پدر عقیدتی و سیاسی سران فتنه را معرفی کرد


شریعتمداری پدر عقیدتی و سیاسی سران فتنه را معرفی کرد "مدعیان اصلاحات،

آن هنگام که دولت و مجلس را به نفاق در اختیار داشتند
با صراحت نوشتند که حسین بن علی در کربلا قربانی خشونت جدش- یعنی رسول خدا
(ص)- در جنگ های بدر و احد و حنین شده بود! و نوشتند، خشونت یزید در
عاشورای 61 نتیجه طبیعی!! خشونت جد حسین(ع) در جنگ های صدر اسلام بود؟!"
به گزارش شبکه ایران، به دنبال هتک حرمت کتاب مقدس مسلمانان و علائم
عزاداری سالار شهیدان از سوی حامیان مهندس میرحسین موسوی، خشم و اعتراض
مردم متدین ایران اسلامی که پس از پاره کردن عکس امام خمینی(ره) بعد
گسترده ای پیدا کرده، بار دیگر سراسر کشور را در بر گفته است.

نهادها، تشکل ها ، احزاب مختلف و رسانه ها هم اعتراض خود را به این هتاکی
ها با صدور بیانیه و انتشار مطالب مختلف نشان داده اند.

در همین راستا، روزنامه کیهان در شماره امروز خود به قلم مدیر مسئولش
هتاکی های حامیان مهندس موسوی را در یادداشتی با عنوان "رد پای یزید از
آن عاشورا تا این عاشورا" مورد اعتراض قرار داده است.

حسین شریعتمداری در یادداشت خود نوشته است که "کاش از میان بودجه های
فراوانی که همه ساله- بخوانید همه ماهه و گاه هرهفته- برای تشکیل
سمینارها و همایش های رنگارنگ هزینه می شود و بسیاری از آنها تشریفاتی و
کم فایده و یا اساساً بی فایده هستند، بودجه اندکی نیز به اهدای یک جایزه
اختصاص داده می شد. جایزه برای کسی که بتواند با ارائه دلیل و سند و یا
شاهد و قرینه ای قابل قبول، اثبات کند سران فتنه کارگزاران اسرائیل
نیستند! و یا دستکم به یکی از اقدامات و مواضع و عملکرد آنها طی چندماه
گذشته اشاره کند که دستورالعمل آن پیشاپیش و با صراحت -تاکید می شود که
با صراحت و نه با اشاره و تلویح- از سوی محافل رسمی صهیونیستی صادر نشده
باشد."

این تحلیلگر مسائل سیاسی با بیان اینکه "جان مایه ادعای امویان این بود
که خلافت مسلمین و حاکمیت بر دولت اسلامی «حق یزید بن معاویه» است!"، در
ادامه می نویسد: مدعیان اصلاحات، آن هنگام که دولت و مجلس را به نفاق در
اختیار داشتند با صراحت نوشتند که حسین بن علی در کربلا قربانی خشونت
جدش- یعنی رسول خدا(ص)- در جنگ های بدر و احد و حنین شده بود! و نوشتند،
خشونت یزید در عاشورای 61 نتیجه طبیعی!! خشونت جد حسین(ع) در جنگ های صدر
اسلام بود؟! یادتان که نرفته، روزنامه «صبح امروز» موجود است به آن
مراجعه کنید. راستی میان دیدگاه اصلاح طلبان آن روز- سران فتنه امروز- با
دیدگاه یزید بن معاویه چه تفاوتی هست؟! یزید، یزید است و چه فرقی می کند
که لقب او، اموی باشد یا ...؟!"

به نوشته شریعتمداری "سران فتنه که در ماموریت آنها از سوی صهیونیست ها
کمترین تردیدی نیست، در آغاز فتنه ادعا می کردند که به اسلام، امام و
جمهوری اسلامی اعتقاد کامل دارند! و بهانه آنها برای فتنه ای که به انجام
آن مأمور شده بودند، این بود که، دولت کنونی را قبول ندارند و معتقدند در
انتخابات تقلب شده است و هنگامی که قانون گریزی ها، ساختارشکنی ها،
همراهی و همکاری آشکار آنان با سازمان های اطلاعاتی بیگانه، حمایت مالی و
تبلیغاتی آمریکا و اسرائیل و اروپا از آنها، شعارهای ضداسلامی و
ضدانقلابی آنان، عبور صریح از آموزه های امام(ره) و ... که تماماً از بی
اعتقادی سران فتنه به نظام اسلامی و امام و انقلاب حکایت می کرد به آنها
گوشزد می شد، رگ گردن سیخ می کردند و قلم می کشیدند و چاک دهان می گشودند
که اینها همه اتهام است!! سران فتنه در عاشورای 1388 کینه عمیقی را که از
اباعبدالله الحسین(ع) در سینه داشتند بیرون ریختند، دقیقاً و بی کم و
کاست مانند پدر عقیدتی و سیاسی خود یعنی یزید بن معاویه."

در ادامه یادداشت مدیر مسئول روزنامه کیهان آمده است: "از دو هفته قبل
سایت وزارت خارجه اسرائیل، شبکه های تلویزیونی فارسی زبان بی بی سی و
آمریکا و فضای اینترنتی توئیتر - که رسما از سوی وزارت خارجه آمریکا برای
کمک رسانی به موسوی و خاتمی فعال شده است- برای عاشورای امسال دستورالعمل
های صریح و بی پرده ای خطاب به عوامل داخلی خود صادر می کردند و مخصوصا
سایت وزارت خارجه اسرائیل که دو روز قبل از روز قدس شعار «نه غزه، نه
لبنان، جانم فدای ایران» را به آشوبگران دیکته کرده بود، طی دو هفته اخیر
تاکید می ورزید، آشوبگران باید از فرصت نیمروز عاشورا که مردم به طور
سنتی در هیئت ها و دسته های سینه زنی به عزاداری مشغولند برای حضور در
خیابان استفاده کنند! و روز عاشورای 88 یزیدیان- یا به قول شهید مطهری،
اسرائیلیان- همان کردند که سایت وزارت خارجه رژیم صهیونیستی از دو هفته
قبل بر آن تاکید ورزیده بود."

شریعتمداری اضافه کرده است که "اگرچه از آغاز فتنه، تمامی شواهد و قرائن
و اسناد غیرقابل انکار از وابستگی سران فتنه به صهیونیست ها و دستور
گرفتن مستقیم آنها از موساد- و یا از طریق سازمان سیا و برای موساد-
حکایت می کرد ولی آنچه روز عاشورا همگان شاهد بودند برای دیرباورترین
افراد هم کمترین تردیدی باقی نمی گذارد که سران فتنه و آشوبگران آن روز،
مصداق بی چون و چرای «فئه باغیه» و دشمنان اسلام، امام، نظام و مردم
هستند. دشمنان وحشی و خونریز و مأموران حلقه به گوش اسرائیل که حتی از
برنامه ریزی برای کشتن خواهرزاده خود نیز دریغ نمی ورزند!"

او در پایان تاکید کرده که "از این پس توده های عظیم و انبوه مردم، در
مقابل سران فتنه و اراذل و اوباش اجاره ای آنها ساکت نمی نشینند و اگر
مسئولان نیز امروز و فردا کنند، آنان حسین زمان را در میانه میدان تنها
نمی گذارند. باور نمی کنید؟! بگردید تا بگردند



  دیدگاه:()
نوشته شده در تاریخ   چهارشنبه 88 دی 9   در ساعت 10:32 صبح   بدست توحیدی


بیانیه آیتالله العظمی ناصر مکارم شیرازی درباره حوادث عاشورای تهر


آیت‌الله العظمی ناصر مکارم شیرازی با صدور بیانیه‌ای ضمن توصیه به همه جناح‌های سیاسی برای محکومیت حوادث اخیر حرمت‌شکنی سالار شهیدان و
عزاداران حسینی را به شدت محکوم کرد.

به گزارش خبرگزاری قرآنی ایران(ایکنا) شعبه قم، به نقل از پایگاه
اطلاع‌رسانی آیت‌الله العظمی مکارم شیرازی، این مرجع تقلید با صدور
بیانیه‌ای با دردناک خواندن حوادث عاشورای تهران آن را به شدت محکوم کرد.

متن این بیانیه به شرح زیر است:

روز عاشورا در حالی که مردم کشور ما از کوچک و بزرگ، مرد و زن در آتش عشق
حسینی می‌سوختند و ناله‌های عاشقانه سر می‌دادند و در هر کوی و برزن به
سوگ نشسته بودند و با نظم و خلوص نیت مشغول عزاداری و نوحه‌سرایی بودند.

گروهی از مغرضان به بعضی از خیابان‌های تهران ریختند و قداست مراسم حسینی
را که عامل وحدت صفوف همه ملت است شکستند، نخست به شعارهای سیاسی
ساختارشکن پرداختند و سپس اقدام به تخریب اموال مردم و آتش زدن آن‌ها
نمودند.

ما بارها گفته‌ایم غیر از جناح‌های سیاسی وفادار به نظام جمهوری اسلامی و
قانون اساسی، گروهی خرابکار و مزدور بیگانه در میان صفوف مردم رخنه
کرده‌اند که هدف آن‌ها فقط ویران کردن کشور و تجزیه آن و سپردن به دست
بیگانگان است که قطعاً با هوشیاری وفاداران به اسلام و نظام هرگز به
اهداف شوم خود نخواهند رسید.

اطلاعات موثق و دقیقی به ما رسیده که آن‌ها، جدایی حکومت را از اسلام
تبلیغ می‌کنند و حتی بعضاً نسبت به مقام شامخ سالار شهیدان و عزادارانش
اهانت کرده‌اند.

انتظار ما این است که اولاً: تمام جناح‌‌های سیاسی معتقد به نظام اسلامی
این ساختارشکنی و هتک احترام را تقبیح و محکوم کنند.

و ثانیاً: بیش از این بر طبل اختلاف نکوبند، زیرا دشمن در کمین نشسته و
سلاح خود را تیز کرده و پیوسته تهدید می‌کند و هر درگیری رخ دهد فریاد
شادی سر می‌دهند، آیا عقل اجازه می‌دهد دشمن را شاد کنیم؟

من معتقدم اختلافات کنونی راه حل مسالمت‌آمیز و عاقلانه دارد که باعث
عظمت و قدرت بیشتر کشور ماست. چرا به آن نمی‌اندیشند؟

از دولتمردان نیز انتظار داریم در برنامه‌های خود بیشتر دقت کنند و بهانه
به دست مخالفان نظام در داخل و خارج ندهند. خداوند همه را به راه راست
هدایت فرماید



  دیدگاه:()
نوشته شده در تاریخ   چهارشنبه 88 دی 9   در ساعت 10:30 صبح   بدست توحیدی


باشد که آسمان بر سرمان واژگون شود


یقینا عذاب الهی بر ما فرود خواهد آمد، عذابی سخت که خشک و تر را با هم خواهد سوخت. عذابی دردناک که برای عالمان خائن، عالمان ساکت و عالمان
دین‌فروش درسی آموزنده باشد. چرا که آنان بیش از هر کس در این قضیه
مجرمند و مقصر و پاسخ‌گو هستند و مجازات‌شونده.

آنچه عاشورای 88 تهران از شاهکار پیروان موسوی جنایتکار، خاتمی جنایتکار
و کروبی جنایتکار شاهد بود، در طول تاریخ ایران بی‌سابقه بوده است. نه
رضاخان به این حسین‌ستیزی روی آورد و نه محمدرضا جرأت این کار یزیدی
داشت، و نه حتی جنایتکارانی چون سران گروهک‌های ملحد و منافق. اما دیروز
پیروان مثلث شوم، چنین جنایتی را به انجام رساندند و لشکر لجنی را برای
جنگ با امام حسین‌بن‌علی علیه‌السلام به صحنه آوردند.

چه خبیث‌هایی که روز عاشورا انتخابشان بود تا به تاریخ شیعه، ننگ، آلودگی
و پستی خود را همسان آل ابی سفیان ثابت کنند و در آن صف. لعنت خدا بر این
سران دین‌ستیز و مذهب‌سوز.

آنان که دیروز با حسین علیه‌السلام جنگیدند و سوزاندند و خراب کردند، و
علیه حسین شعار دادند، که بودند؟  لشکر یزید به سرکردگی عمر سعد؟! کوفیان
با فرماندهی عبیدالله زیاد؟! یا شام و عراق با ریاست یزید بن معاویه؟!
پاسخ منفی است. چرا که در آن لشکر زنان سرافراز بودند. زنان اموی را
می‌گویم. زنان آل ابی سفیان را می‌گویم، زنانی که پس از آشنایی با شهید
عاشورا و اسیرانی که خاندان پیامبر بودند، بر یزید و عبیدالله و عمر سعد
(مثلثی که یادآور مثلث شوم امروز جامعه ماست) لعنت و نفرین فرستادند.
لباس سیاه پوشیدند، عزا بر پا کردند و جشن و هلهله سلطنت یزدید را به عزا
مبدل ساختند.

آفرین بر زنان کاخ یزید و لعنت بر زنان لجنی، این پیروان موسوی و خاتمی.
چرا که در سرکردگی این زنان به گفته علی‌رضا نوری‌زاده؛ «نقش فائزه هاشمی
به عنوان کادر رهبریت مخالفان و گروه سبز قابل ستایش است و امروز وی
اسطوره زنان ایران است»! وی در جمع اغتشاش‌گران دیروز هم حضور داشت و نیز
زهره کاظمی با اسم جعلی و بی‌مسمای زهرا رهنورد منتخب جایزه امریکای
جنایتکار می‌باشد.

چنین است که زنان حسین‌ستیز دیروز، از زنان اموی بسیار پست‌تر و لعین‌تر
می‌شوند. راستی دیروز کدام نفرین‌شدگان به جنگ با حسین پرداختند. آیا
نامسلمانان حلال‌زاده در کشور ایران به چنین ننگی خود می‌آلایند، قطعا
خیر! یادمان باشد در روایتی از امیرمؤمنان در توصیف پیروان دجال علاوه بر
«سبزپوشی» عدم مشروعیت نسب آنان هم آمده بود که آن روز ننوشتم، چون
نمی‌دانستم این خیل نابکار علنا با حسین به جنگ برخواهند خاست. آن هم روز
عاشورا.

سیادت موسوی و خاتمی آیا از نوع سیادت عباسیان امام‌کش نیست؟ اگر نیست پس
چیست؟ زنان و مردان فاسد دیروز در خیابان‌های تهران هلهله کشیدند و
عاشورا را جشن گرفتند. آنها اعلان کردند که برای خود و سران جنایتکارشان
عاشورا روز شادی و جشن است. پس همگی آنها شامل این فرازند: «هذا یوم فرحت
به آل زیاد و آل مروان ...» دیروز نخبگان، دانشجویان و مدیران مورد نظر
هاشمی رفسنجانی به خیابان‌ها آمده بودند، همان‌ها که وی با سخنان
علی‌ستیز خود در مشهد فرمان آماده‌باش را به آنان داد تا جنگ با امام
معصوم را از آن سخنان با عمل در روز عاشورا به اتمام رسانند. نفرین بر
همه آنان باد و بر جمع‌شان گوارا این فراز: «اللهم خص انت اول ظالم ظلم
حق محمد و آل محمد



  دیدگاه:()
نوشته شده در تاریخ   چهارشنبه 88 دی 9   در ساعت 10:26 صبح   بدست توحیدی


مستی یزیدیان سبز و رسیدن به پایان چاه هلاکت

سر را که برید هلهله برپا کردند. شمر –همو که همرزم حسین(ع) بود در سپاه علی(ع)- مستانه لبخند می‌زد و خود را آماده می‌کرد برای جشن پیروزی و غنیمت‌ها! تبلیغات‌چی‌های حزب اموی چاپلوسانه هر یک سعی می‌کردند خبر را با آب و تاب بیشتر به گوش یزید برسانند تا صله بگیرند! آن هنگام که خیمه‌ها آتش می‌زدند و النگو از دست کودکان بیرون می‌کشیدند، دنیای خود را آباد می‌دیدند و مهیا برای کامرانی! و «زَینَ لَهُمُ الشَّیطَانُ أَعْمَالَهُمْ»؛

وقتی مفتخرانه سایت‌های خودشان را پر کردند از تصاویر و فیلم‌های فتوحات روز عاشورایشان، خوش خیال بودند که چه کار مهمی کرده‌اند! هر کدام سعی می‌کردند برای چاپلوسی بزرگتر عکس‌ها و فیلم‌های بیشتری از شیشه‌شکستن‌ها، سطل آشغال آتش زدن‌ها، بانک آتش‌زدن‌ها، ماشین و موتورسیکلت آتش‌زدن‌ها، کتک زدن ماموران پلیس و سربازان وظیفه و ... منتشر کنند. تبلیغات‌چی‌هایشان هم هر یک سعی در ربودن گوی از دیگری داشتن در وخیم نشان دادن اوضاع. شاید که اربابان را بیشتر خوش آید و صله‌های دلاری ببارد! و ناچار شده‌اند در این رقابت تا می‌توانند فلکه دروغ را بگشایند و قرص‌های اکس مصرف کنند و خود بگویند و خود بخندند! و کار به جایی برسد که هاآرتص را توهم زلزله بردارد! و «زَینَ لَهُمُ الشَّیطَانُ أَعْمَالَهُمْ»؛

راستش در ابتدا تعجب می‌کردم از این که چرا این همه فیلم و عکس از وحشیگری و اغتشاش‌طلبی خود را با افتخار منتشر می‌کنند؟ بخشی‌اش بر می‌گردد به ساده‌لوحی و زودباوری و توهم ذهن کم عمقشان که آنان را به این تحلیل عجیب رساند که دیگر کار جمهوری اسلامی تمام است! پیش به سوی ایران آمریکایی و سکولار!! اما در کنار آن نکته‌ای دیگر هم بود. وقتی تصویر و فیلمی نداشته باشند که بتواند جمعیت‌شان را زیاد نشان دهد (حتی با حربه‌ی فتوشاپی که اعتماد به کار برد!) چه کنند؟ اندک تصویری هم ندارند تا جمعیتشان را ملیونی! و حتی هزاران نفری بنامند! مشکل امروزشان هم نبود. از روز قدس سقوط با شیب تند شروع شد و در 13 آبان به حالت افتضاحی کشیده شد. و فجیع‌تر آنکه اصلی‌ترین امیدشان برای ساقط کردن نظام، یعنی 16، 17 و 18 آذر بزرگترین لکه‌ی ننگ تاریخ‌شان شد!

در نبود عامل امیدبخش جمعیت و منفی‌شدن شدید رویکرد مردم به گروهک سبز، ناچار اندک باقی‌مانده‌ها "مجبور" به کارهایی دیگر شدند. کارها و شعارهای هیجانی، رادیکال، ساختارشکنانه و خشونت‌طلبانه، تنها راه برای حفظ همین شرذمه قلیله بود. روندی که اتفاقا در روز قدس با "نه غزه نه لبنان" شروع، با "جمهوری ایرانی" و با پاره کردن و آتش زدن عکس امام و رهبر انقلاب ادامه یافت و به کف و سوت و هیاهو در روز عاشورا، سنگ‌پرانی به هیئات، کتک‌زدن مردم و خشونت شدید خیابانی انجامید. ماجرایی که اتفاقی بسیار تلخ و البته با عواقب سنگین خواهد بود.

ماجرایی که نمونه‌ی تاریخی‌اش رادیکال شدن و خشونت شدید خاندان اموی بود. اگر روزی معاویه و منافقین با آمیختن حق و باطل و فریب، تهدید و تطمیع خواص، نیات شوم و شهوات خود را تامین می‌کرد، اما یزید که از فقدان زیرکی و نفوذ پدر رنج می‌برد، چاره‌ای نداشت جز توسل به آن ددمنشی و وحشی‌گری بی‌سابقه. خبطی که نه تنها تاج و تخت، دنیا و آخرت یزید و هم‌پیمانانش را یکسره در هم پیچید و به زباله‌دان فرستاد. که فراتر خاندان اموی را به خاک مذلت نشاند و آثارشان را در تاریخ پاک کرد. حتی عظیم‌تر آنکه تمام یزیدیان و امویان تاریخ را به نابودی فراخواند. و چون قلبی تپنده و داغی تازه شیعه را در برابر ظلم مقاوم و مبارز کرد. انگیزه‌ای که هیچ مستکبر و ستمگری را در طول تاریخ راحت نگذاشته و نخواهد گذاشت.

روند و عاقبت نحس یزید و امویان گریبان گروهک سبز و فتنه‌ی اخیر را هم گرفت. اگر یزید با اکثریت بودن حامیانش هم نتوانست کاری کند، اینها با این اقلیت آشوبگر هم نخواهند توانست! اگر حمایت کاخ سفید و اسرائیل و غارتگران غربی در عاشورای 57 از شاه، نتوانست سلطنت پهلوی را نگاه دارد. حمایت کاخ سفید و وزیر جنگ اسرائیل و وزیر انگلیسی و رسانه‌های غربی و عربی هم نمی‌تواند اغتشاشگران اموی را باقی نگاه دارد.

حوادث عاشورای 88 به برکت خون حسین‌بن‌علی(ع) و یارانش در کربلای 61 ه.ق. تا کربلای جنگ تحمیلی ما و لبنان و غزه، بساط نفاق و خیانت‌های پس از انتخابات را برخواهد چید. و حتی فراتر، سقوط آمریکا، دنیای استکبار و مخالفان اسلام را تسریع خواهد کرد. و ان شاء الله اولین اثرش تعجیل در فرج مولایمان حضرت بقیة الله (عج) خواهد بود.

هیهات منا الذلة



  دیدگاه:()
نوشته شده در تاریخ   چهارشنبه 88 دی 9   در ساعت 10:21 صبح   بدست توحیدی


فائزه هاشمی امروز به اغتشاشگران پیوست

فائزه هاشمی که در چند روز تعطیلات در تفرج در شمال کشور بسر می‌برد روز گذشته این منطقه را به قصد حضور در اغتشاشات تهران ترک کرد.
وی امروز به همراه حدود 15 نفر از بستگان و خانواده در اغتشاشات حضور پیدا کرد.
گفتنی است اغتشاشگران پیش از ظهر امروز عاشورا با برگزاری تجمع‌های پراکنده در برخی خیابان‌های تهران به طرح شعارهای ضدانقلابی و ساختار شکنانه زدند و در عین حال اموال عمومی، دولتی و شخصی را به آاتش کشیدند.



  دیدگاه:()
نوشته شده در تاریخ   یکشنبه 88 دی 6   در ساعت 11:11 عصر   بدست توحیدی


گزارشی از پروژه جدید 'کشتهسازی '

 در حالی که فتنه‌انگیزان از ابتدای آغاز اغتشاشات در ایام پس از انتخابات همواره به دنبال پروژه‌ کشته‌سازی و سوءاستفاده از احساسات افکار عمومی برای دستیابی به مقاصد سیاسی خود بودند، امروز نیز در جریان اغتشاش‌آفرینی در روز عاشورای حسینی و حمله به عزاداران سید‌الشهدا(ع) مجدداً به دنبال عملی کردن این پروژه خود هستند.
گزارش‌‌های امروز از کشته شدن 4 نفر، از جمله شخصی به نام سید علی موسوی که خوهرزاده موسوی اعلام شده به دست نیروی انتظامی! خبر دادند. این در حالی است که طبق اعلام سردار رادان جانشین فرمانده نیروی انتظامی حتی یک تیر امروز از سوی مأموران انتظامی حاضر در خیابان‌ها شلیک نشده است و گزارش‌های دریافتی حاکی از قتل مشکوک وی دارد.
همچنین یکی از این کشته‌شدگان به صورت مشکوک توسط عده‌ای از روی یکی از پل‌های مرکز شهر به پایین سقوط کرده است و از طرفی، 2 تن دیگر نیز در تصادف با یک خودروی کشته شده‌اند.
این شواهد نشان می دهد که پروژه کشته سازی همچنان از سوی فتنه گران برای جلب افکار عمومی و سوءاستفاده از احساسات مردم ادامه دارد.
یک منبع آگاه در وزارت اطلاعات اعلام کرد که در جریان اغتشاشات امروز در مرکز تهران که طی آن فتنه‌گران به دسته‌های عزاداری سوگواران سیدالشهدا(ع) حمله کرده و همچنین تعدادی از خودروهای عمومی و شخصی و برخی اماکن عمومی را به آتش کشیدند، تعدادی از عناصر گروهک تروریستی منافقین دستگیر شدند.
در این راستا یکی از سایت‌های خبری نوشت؛ تیم‌های ترور ضدانقلاب در اقدامی مشکوک یکی از نزدیکان میرحسین موسوی را به قتل رساندند. این اقدام مشکوک در حالی صورت گرفته است که گزارش ها حاکی از استفاده از اسلحه مخصوص تیم های ترور در این اقدام مشکوک دارد، چنانکه نوع سلاح و گلوله استفاده شده در این حادثه، نوعی خاص و کمیاب از گلوله و سلاح مخصوص تیم های ترور است.
همچنین گفته می‌‌شود بیش از ده نفر از اعضای کددار سازمان منافقین در اغتشاشات امروز بازداشت شده اند.
اما در این حادثه مشکوک آنچه بیش از همه قابل توجه بوده است، انتخاب خواهرزاده موسوی در میان جمعیت امروز حاضر در خیابان انقلاب است، انتخابی که اتفاقی به نظر نمی رسد. خواهرزاده میرحسین موسوی در اغلب تجمعات پس از انتخابات حاضر بوده و از این رو هدفی نشاندار برای تیم های ترور بوده است.
پیش از این نیز مسئولین امنیتی کشور در جریان روزهای منتهی به 16 آذر از دستگیری برخی تیم‌های ترور که با هدف قتل و ایجاد درگیری سیاسی سازماندهی شده بودند خبر دادند.
پس از ماجرای قتل ندا آقا سلطان، فتنه‌انگیزان با بهره‌گیری از ابزارهای رسانه‌ای خود از قبیل رادیو فردا، صدای آمریکا، بی‌بی‌سی فارسی و ... که اکثر آنها از سوی نهادهای امنیتی کشورهایی همچون آمریکا و انگلیس اداره می‌شوند، پروژه 72 تن سازی از کشته‌های اغتشاشات پس از انتخابات را کلید زدند که این پروژه آنها نیز پس از مشخص شدن دروغ بودن کشته شدن تعدادی از این افراد ناکام ماند.
72 تن سازی از کشته‌های اغتشاشات پس از انتخابات نیز از این روی بود که با یادآوری 72 شهید قیام کربلا، از احساسات دینی مردم سوءاستفاده شود اما پس از مشخص شدن دروغ‌های آشکار در این پروژه، هدایت‌کنندگان این پروژه ناکام مانده و از پیگیری دنباله ماجرا امتناع کردند.
اما این آخرین اقدام فتنه‌انگیزان در این راستا نبود، چه آنکه آنان در ایام نزدیک به 16 آذر روز دانشجو، نیز با وارد کردن آمپول‌های سمی (به نقل از رسانه های داخلی) به کشور و توطئه‌چینی، قصد داشتند این بار با قربانی کردن دانشجویان کشور، پروژه خود را به نتیجه برسانند که با هوشیاری مردمی و اطلاع‌رسانی به موقع‌ رسانه‌ها در این خصوص، این بار نیز در اجرایی کردن پروژه خود ناکام ماندند.



  دیدگاه:()
نوشته شده در تاریخ   یکشنبه 88 دی 6   در ساعت 11:8 عصر   بدست توحیدی


هاشمی رفسنجانی: اگر دادگاهی مهدی را احضار کند، حضور می یابد

رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام با تأکید بر این‌که من اکنون ساکت نیستم،
ابراز داشت:‌ شرایط کشور به گونه‌ای است که تحمل اظهارنظرها و انتقادات
سازنده را ندارند و برخی عکس‌العمل‌ها نیز در برابر اظهارنظرها مفسده
برانگیز است. حجت الاسلام والمسلمین هاشمی رفسنجانی در دیدار با جمعی از
فعالان دانشجویی دانشگاه‌های فردوسی، رضوی و آزاد اسلامی مشهد ادامه داد:
من مواضعم را صریحاً در نماز جمعه تیر ماه اعلام کرده‌ام و راهکارهایم
همان پیشنهادهای ارائه شده است. رئیس مجلس خبرگان رهبری در پاسخ به سؤالی
در خصوص عدم بازگشت مهدی هاشمی به کشور عنوان داشت: مهدی خیالش از
پرونده‌ها و تهمت‌ها راحت است و هم‌اکنون برای رسیدگی به وضع دانشگاه‌های
آزاد اسلامی خارج از کشور در حال گذراندن رساله دکترای خود در خارج از
کشور است و در انتخابات نیز صرفاً تجربیاتش پیرامون صیانت از آرا را مطرح
کرده است و دخالتی در کار ستادها یا تظاهرات نداشته و اگر دادگاهی او را
احضار کند، حضور می‌یابد. وی درباره علت عدم بازگشت مهدی هاشمی رفسنجانی
از لندن گفت:‌ مهدی دائما می‌خواهد بیاید ولی من به او می‌گویم نیاید و
کارهایش را انجام دهد. وی در بحث ماجرای استات اویل نروژ تصریح کرد: در
آن ماجرا که برخی از دانشجویان شلوغ‌بازی کردند و قضیه به مجلس کشانده شد
ماجرا این بود که در داخل استات اویل چند نفر بازی در آورده و بین خودشان
پول‌هایی را رد و بدل کرده بودند و همه را به گردن مهدی انداخته بودند
درحالی که پشت این قضیه اسرائیل بود و می‌خواست ما را خراب کند



  دیدگاه:()
نوشته شده در تاریخ   شنبه 88 دی 5   در ساعت 12:27 عصر   بدست توحیدی


الو مهدی جان ؟ بفرما آقا به گوشم

الو حاجی به گوشی؟ اینجا هوا غباره ، منافقین دوباره ، زدن چند تا
خمپاره !

حاجی خیالت راحت ، اینجا هستن بچه ها ، شما دعا کن ما رو ، اون ور خط با
خدا !

یه عده ریختن بیرون ، گفتن تقلب شده ، مردمو کشتن اونا ، با چاقو و اسلحه

بیانیه پشت هم ؛ از اون ور آب رسید ! موسوی بیکار نبود ، آبروشو
میبخشید !!

شعارهای تو خالی ، وطن یعنی پول نفت ؟! یعنی محسن-مخملباف ، که تنها
گذاشت و رفت ؟!

میگن ندا رو کشتن ، مسلمونای ایران ، ولی شبش در میرن ، قاچاقی از تو
ایران !

اگر کارش درسته ، اگر حجازی راسته ، چرا وا نستاد بگه ، قاتل ندا کیه ؟!

شیرین-عبادی میگه ، کجاست حقوق بشر؟ صلح نوبل یعنی این ! ایران بگو با
تشر !!

کروبی جسمش اینجاست ، روحش پیش آمریکاست !! آثار آخر بودن ، هنوز تو اون
هویداست !!

باطله ها بیشترن ، از آرای کروبی ، اما بازم میگه تقلب ، هم صدا با
سارکوزی !

خاتمی هم مشغوله - این روزا بنده خدا ، میگه نداره علی - مقبولیت، به
خدا !!

قرآن گرفته بالا ، به شیوه عمر و عاص ! زندگیشو پر کرده ، حرص و طمع ، حب
و آز !

یه روز قسم خورده بود ، وطن فروش نباشه ، سورس،بوش و آمریکا ، تو ذهن اون
نباشه

اما چه کار میشه کرد - وقتی قسم میشکنه ؟ واسه ی قدرت ببین - چه دست و پا
میزنه !

موسوی هم این روزا ، طرح میزنه رو بومش ، پرچم اسرائیلو ، با ذهن و قلب و
روحش !

منافقین همینجان ، نمونش این موسوی ! کارش شده این روزا ، دعوت به آشوب
گری!

رو دست چپ اسرائیل ، رو دست راست انگلیس ، بی بی سی و VOA ، هم صدا با
آمریکا !

دست توی دست زنش ، هر جا میره میشینه ، از کینه و حب و بغض ، پازل دروغ
میچینه !

هر جا که حرفی زده ، دشمن براش دست زده ! بیچاره بازم میگه ، احمدی رکب
زده !!

خط مقدم اینجاست ! دشمن توی کمینه ! منتظر بهونست ، تا میدونو بگیره !

خطو نگه میداریم ، تا آقا مهدی بیاد ! بسیم بزن به آقا ، بهش بگو زود
بیاد  . . .

رو قلب ما نوشته ، بسیجی سید علی ، حاجی به مهدی بگو - منتظریم ! یا
علی !




  دیدگاه:()
نوشته شده در تاریخ   شنبه 88 دی 5   در ساعت 12:12 عصر   بدست توحیدی


لبیک یا خامنه ای لبیک یا حسین است

ای قلم از غربت زینب بگو
از غم سجاد غرق تب بگو
کربلا را ای قلم تصویر کن
یادی از مولاحسین، آن پیر کن
نکته ای از حال و روز یاس گو
ای قلم از حضرت عباس گو
از بلاجویان دشت کربلا
از شهیدان بلا در نینوا
از کسانی که ولی را یاورند
عاشقانی که زجنس باورند
کارعشق از کربلا بالا گرفت
عشق آنجا دامن مولا گرفت
عشق را با جانشان آمیختند
خون هفتاد و دو ساقی ریختند
عشق با عباس معنی می شود
قطره با یادش چو دریا می شود
«عشق از اول سرکش و خونی بود
تاگریزد هر که بیرونی بود»
کربلا تکثیر بوی یاس بود
کربلا آیینه عباس بود
کربلا یعنی شهادت با حسین
هست عالم قطره و دریا حسین
هست دریایی کرانه ناپدید
نام زینب یاد عباس شهید
هر چه باشد ما نمی دانیم چیست
یا حسین عشق است یا هر دو یکی است
ای حسین کربلا ایجاد کن!
عشق را در جان ما بنیاد کن
چشممان را هرزه گردی کور کرد
خودپرستی از خدامان دور کرد
فرقه ای گویند سهم ما چه شد
قسمت ما از غنیمت ها چه شد؟
جنگ با احساس مردم می کنند
راه مردی را عجب گم می کنند
در پی پست و مقامند و هوس
عرض خود را می برد آخر مگس
سبز را از کربلا دزدیده اند
برولایت ناکسان خندیده اند
«ناکسان حرص ریاست می خورند
آب را هم با سیاست می خورند»
با ولی در جنگ با نام علی
دشمنان را گفته اند اینان ، بلی
بسکه این فرقه کثیفند و بدند
عکس فرزند تو را آتش زدند
دردل اولاد تو خون می کنند
بنگر ای مولا به ما چون می کنند
لیک خیل عشقبازانت تمام
بسته دل را برولی و برامام
خیل سربازان روح ا لله تو
عاشقان روی همچون ماه تو
دشمنانت را به ذلت می کشند
جمعه یارانت به میدان آمدند
رهبری داریم چون تاج سری
رهبری داریم از گل بهتری
رهبری که یادگار دردهاست
دشمن این فرقه نامردها ست
رهبری جانباز ، سرباز امام
رهبری که هست چون ماه تمام
رهبری که رهرو راه تو است
رهبری همچون خمینی مست مست
رهبری مست ولایت با علی
رهبری که هست او بر ما ولی
رهبری که هست اولاد شما
عاشق اوییم با یاد شما
یا حسین کربلا ایجاد کن
رهبر ما را زلطفت یاد کن
باش یاد رهبر والاگهر
ای که هستی عالمی را تاج سر
هست رهبر یادگار کربلا
یادگار رهروان نینوا
رهبرم را دوست دارم یا حسین
جان بپایش می سپارم یاحسین
چونکه کاری کربلایی می کند
کشور ما را خدایی می کند



  دیدگاه:()
نوشته شده در تاریخ   شنبه 88 دی 5   در ساعت 12:5 عصر   بدست توحیدی


داستان عاشقانه

زوج عاشقی که ماه عسلشون رو کنار امام حسین(ع) گذروندند و کنار هم شهید
شدند

مادر، پسر و عروس در بیابان ثعلبیه به دامداری مشغول بودند. این سه نفر
به نام‏های قمر، وهب و هانیه، زندگی آرام و ساده‏ای داشتند.

وهب گوسفندان خود را برای چرا به دشت و صحرا می‏برد و شب باز می‏گشت. او
تازه با هانیه عروسی کرده بود. هر سه مسیحی بودند.

امام حسین‏علیه السلام با یاران خود در مسیر حرکت‏به سوی کربلا، چشمشان
در صحرای ثعلبیه به خیمه سیاه سوخته‏ای افتاد. امام نزدیک آن خیمه رفت.
دید پیرزن فقیری در آنجا زندگی می‏کند. او قمر مادر وهب بود. امام حال و
روزگار او را پرسید. او گفت: روزگار می‏گذرد. ولی ما در مضیقه آب هستیم.
اگر آب می‏داشتیم بسیار خوب بود. امام با او به کناری رفتند، تا به سنگی
رسیدند، امام با نیزه خود آن سنگ را از جا کند. آب خوش‏گواری از زیر سنگ
بیرون آمد. پیرزن بسیار شادمان شد و از امام‏علیه السلام تشکر کرد.

هنگام خداحافظی، امام حسین‏علیه السلام هدف از هجرت و حرکت‏خود را گفت و
به آن مادر پیر فرمود: ما نیازی به یار و یاور داریم. وقتی که پسرت وهب
بازگشت، به او بگو به ما بپیوندد و ما را در راه دفاع از حق و مبارزه با
ظلم کمک کند.

امام رفت. پیرزن در حیرت فرو رفته بود، عظمت و کرامت و ضعیف‏نوازی و
مهربانی امام فکر و قلب او را قبضه کرده بود. دلش می‏خواست‏با امام حرکت
کند. صبر کرد تا عروس و پسرش وهب آمدند.

آنان آب گوارای چشمه در کنار خیمه خود را دیدند. از علت پرسیدند. قمر
جریان را برای آنان تعریف کرد. و پیام امام را نیز به پسرش ابلاغ نمود.
این سه نفر شیفته امام شدند. بار و بنه خود را برداشتند و به سوی کاروان
امام حرکت کرده و به حضور امام رسیده و اسلام را پذیرفتند و با سپاه
امام‏علیه السلام با کمال عشق و علاقه به راه خود ادامه داده تا به کربلا
رسیدند.

نه روز از عروسی وهب و هانیه می‏گذشت. آنان ماه عسل خود را در کربلا کنار
حسین‏علیه السلام و خاندان ارجمند ایشان گذراندند. سرانجام روز عاشورا و
در هفدهمین روز عروسی خود، وهب و هانیه به شهادت رسیدند. قمر با
دلاوری‏های خود، حماسه‏ها آفرید و روسفیدی دو سرا را کسب کرد.

اینک به چگونگی شهادت وهب و هانیه توجه کنید:

روز عاشورا فرا رسید. قمر به وهب گفت: پسرم برخیز و پسر دختر پیامبرصلی
الله علیه وآله را یاری کن.

وهب گفت: مادرم حتما یاری می‏کنم و کوتاهی نخواهم کرد.

ام وهب آن‏چنان پسرش را عاشقانه به سوی میدان دعوت می‏کرد، که گویی
می‏خواهد کبوترش را به سوی میدان به پرواز درآورد. او اشک شوق می‏ریخت که
جوان تازه دامادش، در رکاب حسین‏علیه السلام شهد شهادت بنوشد.

هانیه همسر وهب به خاطر غربت و این‏که با وهب تازه عروسی کرده بود، در
آغاز در مورد رفتن وهب به میدان بی‏میل بود. و تحمل فراق وهب برای او سخت
و رنج‏آور بود. ولی قمر اصرار داشت که وهب به میدان برود و می‏گفت:

پسرم از تو راضی نخواهم شد مگر این‏که به یاری پسر پیغمبر بروی. پسرم تو
هرگز به شفاعت جد امام حسین‏علیه السلام نمی‏رسی مگر با رضایت امام و
رضایت من.

سرانجام هانیه به وهب گفت: تو وقتی که کشته شوی وارد بهشت می‏گردی و
همنشین حورالعین می‏شوی. آنگاه مرا فراموش می‏کنی. اگر می‏خواهی دلم را
آرام کنی، نزد امام حسین‏علیه السلام برویم در محضر او با من عهد کن که
مرا فراموش نکنی.

وهب و هانیه به حضور امام آمدند. هانیه به امام عرض کرد: من دو حاجت
دارم:

1. وقتی که وهب کشته شد، من بی‏سرپرست می‏شوم، مرا به اهل‏بیت‏خودت ملحق
کن.

2. وقتی که وهب کشته شد و با حورالعین محشور گردید، شاهد باش که او مرا
فراموش نکند.

گفتار از دل برخاسته هانیه، امام حسین‏علیه السلام را منقلب کرد. قطرات
اشک از چشمان حسین‏علیه السلام سرازیر شد. هانیه را آرام کرد و قول داد
که به خواسته‏های او عمل شود.

وهب به میدان تاخت و رجز جانانه خواند و ایثارگرانه جنگید، و جماعتی را
کشت و نزد مادر بازگشت و گفت: آیا از من راضی شدی؟

قمر گفت: از تو راضی نمی‏شوم تا در پیشگاه حسین‏علیه السلام کشته گردی.
او به میدان بازگشت و همچنان با صولت عجیب می‏جنگید به طوری که نوزده
سواره و بیست پیاده را کشت. سپس هر دو دست او را قطع کردند.

همسرش هانیه عمودی برداشت و کنار شوهرش آمد و گفت: پدر و مادرم به فدایت
در رکاب پاکان، با دشمن جنگ کن، وهب لباس همسرش را گرفت تا او را به
خیمه‏ها برگرداند. ولی او می‏گفت: برنمی‏گردم تا با تو کشته شوم.

امام حسین‏علیه السلام فرمود: از ناحیه ما بهترین پاداش به شما برسد، به
خیمه‏ها برگرد هانیه بازگشت. وهب همچنان جنگید تا او را اسیر کرده نزد
عمرسعد آوردند. عمرسعد که صلابت و دلاوری او را دیده بود، به او گفت:

ما اشد صولتک: «چقدر صولت و رشادت سختی داری.»

سپس دستور داد گردنش را زدند و سربریده او را به سوی لشگر امام حسین‏علیه
السلام انداختند. مادرش قمر، سر او را گرفت و به آغوش کشید و خون صورتش
را پاک کرد و گفت: «حمد و سپاس خداوندی را که با شهادت تو، مرا روسفید
کرد»

سپس سر بریده فرزندش را به سوی دشمن انداخت. یعنی متاعی که در راه خدا
دادم پس نمی‏گیرم. آن‏گاه عمود خیمه را از جا کند و به میدان رفت و دو
نفر از دشمن را کشت. امام حسین‏علیه السلام فرمود: ای مادر وهب به خیمه
برگرد، پسرت اکنون با رسول‏خداصلی الله علیه وآله است. او به خیمه بازگشت
در حالی که می‏گفت: «خدایا امیدم را ناامید نکن‏»، امام به او فرمود: ای
مادر وهب امیدت برآورده است.

هانیه همسر وهب خود را به جنازه به خون غلطیده همسرش وهب رساند، خون‏ها
را از پیکر او پاک می‏کرد و می‏گفت: «بهشت‏بر تو گوارا باد»

شمر وقتی که او را دید به غلامش رستم دستور داد او را بکشد. رستم با عمود
بر آن نو عروس زد و او را کشت. و این نخستین زن و یگانه زنی بود که در
کربلا در راه دفاع از حریم امام حسین‏علیه السلام به شهادت رسید.

وهب هنگام شهادت 25 سال داشت. او و خانواده‏اش در روز عاشورا ده روز بود
که به اسلام گرویده بودند

از کتاب سوگنامه آل محمد (ص)

به قول بزرگی شاید دلیل اینکه هانیه بلافاصله بعد وهب شهید شد همان
خواهشی بود که از امام کرده بود

آنها باید با هم محشور می شدند ... درکنار هم



  دیدگاه:()
نوشته شده در تاریخ   شنبه 88 دی 5   در ساعت 12:3 عصر   بدست توحیدی


<   <<   26   27   28   29   30   >>   >

 
________________
______
__
 
بازدید امروز : [164] ، دیروز: [447] ، کل بازدیدها:[841432]

استفـاده از مطالب این وبـلاگـ، در وبگاه های دیگر، با ذکر منبـع و البتـه حفظ امـانت، بلامانع می باشد.