باید نوشت آنجا که هدفی نیک جز نوشتن وجود دارد و هرگاه خود نوشتن هدف شد نباید جز برای مشق نوشت. شهید آوینی عزیز، زمانی یک گونی از نوشته هایش را سوزاند چون آنها را از هوای نفس می دانست و جز این اگر بود، سید شهیدان اهل قلم نام نمی گرفت؛ آری همین هوای نفس است که بسیاری از شعرا و نویسندگان را وادار به نوشتن می کند تا فقط معدودی از آنها در راه شهید آوینی باشند تا همه بدانیم که چقدر جلوی هوای نفس ایستادن و ننوشتن و سوزاندن سخت است.
پس آنِ نوشتن باید خود را محاسبه کرد، باید نیت قربت الله باشد و بر آن نیت تا ابد باقی ماند، نوشته باید خالصاً و مخلصاً لله باشد تا به شرک آلوده نشود، چرا که همانطور که خود خداوند احد فرموده، او بهترین شریک است و هر چیزی را که در آن با کسی شریک باشد به شریکش می بخشد و این یعنی وای به حال هر کسی که عملش شریک داشته باشد.
اگر می نویسیم که خوانده شود، باید خوانده شدن را فقط مقدمه بدانیم تا با خوانده شدن و تأثیر گذاری آن نوشته، موجب اصلاح امری شویم و اگر خوانده شدن هدف شد، آن نوشته چیزی جز وبال گردن در روز حساب نخواهد بود.
دیدگاه:()
نوشته شده در تاریخ پنج شنبه 91 شهریور 2 در ساعت 11:13 عصر بدست سیاوش آقاجانی
بعد از این که اکثریت مردم سالهاست در انتخابات مجلس و ریاست جمهوری به هاشمی و وابستگانش اقبالی نشان نمی دادند، معلوم نیست از چه روی دوستان ایشان دوباره هوس کرده اند ایشان را به بازار انتخابات ریاست جمهوری بازگردانند، البته ما آن قدر ساده نیستیم که ندانیم دوستان ایشان بدون اذن ایشان آب هم نمی نوشند و یقیناً طرح و رضایت خود ایشان نیز در پس این پرده وجود دارد. اما مطلبی که من به آن می خواهم بپردازم انگیزه ی این بازگشت است؟
1- شاید یک فرضیه می تواند این باشد که ایشان بعد از این همه عدم اقبال می خواهد برای پایان عمر سیاسی خویش یک فرصت دیگر طلب کند و به نوعی مردم را راضی کند تا این بار به ایشان اعتماد کنند. شاید ایشان از کرده هایی که موجب ناخرسندی مردم گشت پشیمان است و می خواهد به نوعی جبران کند، اگر چه با توجه به آثار و علائم موجود چنین فرضیه ای قریب به ذهن نمی رسد اما چون فرض محال، محال نیست بیان کردم و البته این فرضیه می تواند به عنوان ظاهری برای جلب محبوبیت استفاده شود.
2- فرضیه دوم این است که ایشان می خواهد یک فرصت به مردم بدهد تا بعد از سال ها اشتباه کردن و قدر آقای هاشمی را ندانستن، در پی جبران برآیند و با بازگرداندن ایشان، خودشان را از مشکلات نجات دهند، شاید همان مشکلاتی که به زعم آقای هاشمی و دوستان شان اگر اکنون ایشان سرکار بودند، خبری از آنها نبود؟!! همانطوری که در زمان ریاست جمهوری ایشان نه خبری از تورم بود!!! نه از تحریم!!!! و نه فساد و فامیل بازی و رانتخواری!!!! و ...
3- فرضیه ی سوم هم این است که فرصت انتخابات و ادعای تقلب در آن، با توجه به تجربه ی قبلی، برای آقای هاشمی شاید به عنوان آخرین فرصت برای زهرریزی وسوسه انگیز است و ایشان که به زعم من جزء اصلی ترین سران فتنه است، قصد دارند این بار در سطحی وسیع تر، از بزرگواری که نظام علی رغم خیانت هایی که در زمان فتنه انجام دادند، سوءاستفاده کند و خنجری را که ازدشمنان خونی این کشور و انقلاب در فتنه ی قبلی به عاریت گرفته را این بار در قلب نظام فرو نماید.
4- البته از هوش سیاسی و غیر دینی ایشان (یادآوری صحنه ی تبلیغاتی ایشان در دیدار با جوانان) بعید نیست که هر سه رویه را باهم در پیش گیرد و یقیناً ایشان این بار از هر ابزار دیگری نیز در این راه استفاده خواهد نمود و اکنون که با سهل انگاری های قوه ی قضاییه، دو فرزند فتنه گر و مجرمشان که نه!!! تنها متهمشان!!! در خارج از کشور مشغول هماهنگی های لازم هستند، فرصت مناسبی است تا در داخل نیز با ظرفیت سنجی و ظرفیت سازی بستر برای فتنه ای بزرگتر آماده گردد.
مطالب مرتبط از خودم:
تفاوت صیانت از آرای هاشمی و احمدی نژاد
ماشیفتگان خدمتیم نه تشنگان قدرت
آقای هاشمی هنوز دوستت داریم و قدر خود را بدان!
لزوم شناخت صحیح خاستگاه امتیاز آقازادگی
دیدگاه:()
نوشته شده در تاریخ پنج شنبه 91 شهریور 2 در ساعت 2:0 صبح بدست سیاوش آقاجانی
امشب در جایی میهمان بودم و جو هم سنگین بود، برنامه ی 90 و مصاحبه سردار رویانیان شد سوژه ی صحبت ها، متأسفانه این لحن بی ادبانه ی ایشان که همه را فضول می داند و اصلاً تحمل ندارد که کسی از ایشان سوالی بکند جایی برای دفاع از ایشان را نمی گذارد، این که ایشان به خود حق می دهد با هر ابزار و از هر راهی حتی خلاف قانون اهداف خودش را در اثبات مدیریت عالی خود به پیش ببرد، دست هر مدافعی را می بندد و البته تا اینجا هیچ چیز عجیبی نیست چون اکثر مدیران فوتبالی ما همین هستند، مشکل از این ریش و چفیه ی ایشان است که برخی ها به آن حساسیت دارند. متأسفانه خیلی ها این لحن جسورانه و بی ادبانه ی سردار رویانیان را به ریش و چفیه ی ایشان حواله می دهند و این واقعاً ظلم است.
خیلی از بسیجی ها و مذهبی ها تا کنون نه از محاسن خویش و نه از چفیه و نه حتی از دست و پای قطع شده ی خود سوءاستفاده نکرده اند و حال این چنین تهمت زننده ای به خاطر امثال رادان به حزب الله زده بشود، جای تأسف دارد. برخی ها هم منتظرند که چنین حرف هایی زده شود تا بیشتر به آن دامن بزنند، برنامه ی 90 در شب هایی که باید به این وضعیت ریخت و پاش و نتیجه نگرفتن ها تشر برود و این مدیریت را زیر سوال ببرد، به چند تا صندلی وزرشگاه سردارجنگل گیر می دهد که چرا هنوز ساخته نشده است تا برخی ها هم که منتظر چنین فرصت هایی هستند بیایند و بگویند که همه از این حزب اللهی های قدرت طلب چند شغله ی بی ادب می ترسند حتی عادل فردوسی پور. آخر این عادل که در یک شب با چند نماینده ی مجلس در می افتاد به خاطر دفاع از حق تیم های تهرانی، حالا چرا نمی آید از این تبعیض در وضعیت بودجه و هزینه در تیم های تهرانی نسبت به سایر تیم ها داد سربدهد، چطور آن موقع یک برنامه ی کامل را می توانست برای جلوگیری از رفتن یک تیم تهرانی بی تماشاچی و ته جدولی به یک استان بگذارد ولی حالا نمی تواند از این که بودجه ی چند تیم غیر تهرانی را به 2 تیم تهرانی رانت خور تخصیص داده اند، تازه آن هم با این وضعیت نتیجه گیری برنامه ی اختصاصی ارائه دهد؟! چطور یک شب را می تواند تا ساعت حدود 3 صبح برای احقاق حق و حقوق چند صد میلیونی آقای علی دایی اختصاص دهد ولی اکنون نمی تواند از حق و حقوق چند میلیاردی کل ملت ایران توسط یک انسان بی ادب بگوید؟!
راستی با این گوشه کنایه هایی که امشب عادل فردوسی پور در مورد حذف 4/5 تیم می زد، احتمالاً برنامه ی دیگر ایشان کار کردن روی این قضیه است تا نکند تیم پرسپولیس به لیگ 1 سقوط کند.
مطالب مرتبط:
مردان قانون و تخلف از قانون؟!!
سردار، کدام سرختر است؟!
این فوتبال سردار خراب کن...
عادل است؟!
بازیکنان و کارمندان هر دو نان خورند اما این کجا و آن کجا؟!
دیدگاه:()
نوشته شده در تاریخ سه شنبه 91 مرداد 31 در ساعت 1:55 صبح بدست سیاوش آقاجانی
خدا را شکر که دشمنان اسلام و ایران خودشان را چه خوب معرفی می کنند. این بار آقای مهدی خزعلی در وبسایت خود که همین امروز به روز شده است، طی یک مطلب طولانی از خواننده ی زن لس آنجلسی به نام سپیده تمجید کرده و همه را دعوت کرده است تا حرفهای ایشان را بخوانند.
ایشان اذان هایده و مناجات شکیلا را نیز ستوده و ضمن اهانت به مداحان و روحانیون و علما مطلبش را اینچنین به پایان رسانده است :"من فاحشه را بر آیت الله فاسد ترجیح می دهم و قطعاً جایگاه او بسی بالاتر است، فاحشه برای لقمه نانی خدمتی می کند و عالم فاسد برای شکمبارگی، خیانتی ".
بالاخره این حامیان فتنه و این نوکران آمریکا و انگلیس باید میزان تقیدشان را به اسلام به نوعی نشان دهند تا برخی سادگان که کمی دیر متوجه قضایا می شوند نیز غافل نمانند.
براستی این عمق کینه و تنفر نسبت به انقلاب اسلامی و علما آن هم از کسانی که روی سفره ی اسلام و علما بزرگ شده اند چقدر ناسپاسانه و شقاوت مندانه است، چقدر تأسف برانگیز است که برخی فتنه گران، همراهان شان و ساکتینی که به واسطه ی پدرانشان روی سفره ی اسلام و علما بزرگ شده اند، اکنون روی سفره دشمنان اسلام و مسلمین به زبان درازی و نمک نشناسی مشغولند.
و البته این مطلب تازگی ندارد و گویی این شقاوت و بدبختی از قدیم بین بزرگ زادگان ریشه داشته است که اینچنین سروده اند:
پسر نوح با بدان بنشست خاندان نبوتش گم شد
سگ اصحاب کهف روز چند پی نیکان گرفت و مردم شود
دیدگاه:()
نوشته شده در تاریخ جمعه 91 مرداد 27 در ساعت 10:39 عصر بدست سیاوش آقاجانی
اگر چه آقای صالحی وزیر امور خارجه ی کشورمان را به لحاظ دیپلماتیک فاقد تجربه و تخصص کافی در تراز وزیر امور خارجه ی قبلی کشورمان می دانم، ولی در بسیاری موارد به صورت خلاف واقع و غیر منصفانه هدف برخی رسانه های غیر منصف قرار می گیرد. آقای صالحی در سفر اخیر به اجلاس کشورهای اسلامی، در عربستان اینگونه اظهار نظر کرده اند: "در اینجا احساس میکنم که در خانه خود هستم؛ من مدت چهار سال در جده زندگی کردهام. عربستان کشوری مقدس است و من برای ملت و دولت عربستان آرزوی توفیق، عزت و سربلندی را دارم".
اگر چه من هم به خام بودن و دیپلماتیک نبودن این سخنان آقای صالحی اذعان دارم، ولی به لحاظ یک مسلمان نظرم این است که سرزمین عربستان با توجه به این که خانه ی وحی بوده است و این که مسجد الحرام و کعبه قبله گاه تمام مسلمین در آن قرار دارد، می تواند خانه ی تمام مسلمانان تلقی شود، همانطور که قدس قبله گاه اول مسلمانان جهان، خانه ی مسلمانان تلقی می شود. و دیگر این که آرزوی توفیق عزت و سربلندی برای ملت و دولت عربستان از سوی ایشان، با این که آقای صالحی ستایش آل سعود را انجام داده باشند، تفاوت دارد. اینجانب ضمن این که آروز می کنم مسئولان کشورمان در مطالبشان سنجیده تر عمل کنند، این گونه تیترها و تحریف ها را نیز تهمت و غیر منصفانه می دانم و خواهان مواجهه از سوی مخاطبان و ناظران رسانه ای هستم تا به جای این که وبلاگ های تحلیلی و نقاد را فیلتر کنند، سایت هایی را که در پی اهانت و مسخره کردن و تهمت های ناروا هستند را متنبه سازند، در ادامه دو نمونه از تیترهای دو سایت صراط نیوز و جهان نیوز در این خصوص تقدیم می گردد:
سرزمین رهروان یزید، خانه وزیرخارجه شد!
اگر عربستان خانه شماست چرا وزیر خارجه ایران شدید؟!
مطلب قابل تأمل دیگر این که این دو سایت که خود را جزء پرچمداران مبارزه با جریان انحرافی می دانند، نباید خودشان دچار انحرافاتی اینچنین باشند، و یقیناً این اخلاق انحرافی نمی تواند موجب معرفی صحیح جریان های انحرافی گردد و یقیناً بالعکس موجب مظلوم نمایی ایشان خواهد شد.
برخی مطالب مرتبط از خودم:
بی اخلاقی برخی سایت ها
ایرنا بخوانید، شاد شوید!
سایت علی لاریجانی: کسی را با خواص کوفه ...
شکوفایی اقتصادی را پیامد شکست تحریم ها نخوانید
کلامی برای تأدیب صراط نیوز
صراط پیش کش! ادب داشته باش
جهان نیوز! تحلیل منصفانه پیشکش، امانتداری کن!
دیدگاه:()
نوشته شده در تاریخ پنج شنبه 91 مرداد 26 در ساعت 12:1 عصر بدست سیاوش آقاجانی
مدتی است که طب سنتی به عنوان تخصصی برای پزشکان مطرح شده و مورد استقبال ایشان نیز قرار گرفته است اما در کنار این شاخه ی کاملاً علمی و تخصصی برخی افراد که فاقد سواد پزشکی روز دنیا هستند به اتکای برخی کتب پزشکی سنتی قدیمی و برخی احادیث، بدون این که به علم پزشکی و علم حدیث تسلطی داشته باشند شروع کرده اند به نسخه پیچی از نوع طب سنتی. متأسفانه cd و نوار و کتاب هم منتشر کرده اند و مردم عادی هم که بعضاً از بی انصافی و غرور برخی پزشکان خسته شده اند به این افراد پناه آورده اند. این قدر این به ظاهر متخصصان طب سنتی، راحت و ساده صحبت می کنند که همه بتوانند احساس پزشک سنتی بودن پیدا کنند و یا به این طب اعتماد پیدا کنند، این افراد به راحتی مصرف شیر را که به عنوان یک شاخص از سلامتی جوامع و به عنوان یک سنت در سیره ی اهل بیت بوده است را زیر سوال می برند و یا به این دلیل که برگ چای را آفت و یا حیوان نمی خورد، چای سیاه و یا چای سبز را که برای بیماری های قلبی و عروقی به مثابه ی یک درمان و یا پیشگیری به شمار می رود را به صورت قطعی و با حالت سخره آمیزی ممنوع می کنند و اصلاً به این اصل ساده توجهی ندارند که این چای مورد استفاده در اثر تخمیر و فرایند فرآوری دیگر همان فرمول برگ چای را ندارد.
متأسفانه همه فهم صحبت کردن این بی سوادان در حوزه ی طب سنتی، کار را به جایی رسانده که دکان های زیادی برای این آشفته بازار ایجاد شود. چندی پیش یک بیمار سرطانی را که در مرحله ی شیمی درمانی ناگهان به مدت یک ماه، درمانش را رها کردن بود دیدم که با توجه به وخامت شدیدی که پیدا کرده بود دیگر هیچ پزشکی حاضر به پذیرش ریسک درمان و حتی جراحی وی نبود و اگر نبود دلسوزی یکی از جراحان حاذق رشت، احتمالاً ایشان اصلاً اکنون در قید حیات نبودند، مورد دیگر که همین دیشب برایم اتفاق افتاد این بود که سری به خانه ی مادر بزرگم زدم و دیدم که پایش ورم کرده بود و گفتم برویم دکتر ولی ایشان گفتند که کسی به من تجویز کرده که آب عسل بخورم و اکنون تحت درمان هستم ولی با اصرار ایشان را به دکتر بردم و دکتر بعد از گرفتن فشار گفت که ایشان فشارش خیلی بالا رفته و با آن که قرص فشار می خورد ولی باید داروهای شدیدتری را برای این وضعیت مصرف کند و آنجا بود که علی رغم علم بر شفابخش بودن عسل، از دست برخی بی مسئولیت های بی سواد در دلم گفتم مرگ بر آب عسل، مرگ بر عسل درمانی؛ و امروز که با مادربزرگم تماس گرفتم ایشان گفت که با مصرف همین یک روز داروهای جدید و ترک آب عسل، الحمدلله حالش به سوی صحت رفته است.
شما را به خدا اگر کسی را دوست دارید، راه های علمی را برای درمانش در پیش بگیرید حال می توانید با بهره گیری پزشکان متخصص در طب سنتی و یا طب غربی این کار را بکنید ولی شما را به خدا این cd ها و کتاب ها و نسخه های بی سوادها را مورد اتکا قرار ندهید که ندانم کاری در درمان همیشه قابل جبران نخواهد بود.
مطلب مرتبط از خودم:رعایت حریم طب سنتی
میهمان عزیز شما ممکن است از سایت دیگری به اینجا لینک شده باشید، در صورت تمایل به صفحه ی اصلی وبلاگ مراجعه نمایید، مطالب وبلاگ به صورت مستمر به روز می شود.
دیدگاه:()
نوشته شده در تاریخ سه شنبه 91 مرداد 24 در ساعت 12:41 صبح بدست سیاوش آقاجانی
بعضی وقت ها می نویسم چون کس دیگری نمی نویسد و یا آنچنان که شایسته است به آن پرداخته نمی شود، ولی از صمیم قلب عرض می کنم که اگر چه تکواندو کاران کشورمان نتوانستند آنچنان که باید با دست پر بازگردند، اما واقعاً از نظر اخلاقی در دنیا نظیر ندارند. آن قدر این تکواندو کاران در مبارزات خود جانانه و با اخلاق عمل کردند که حریفانشان حتی اگر برنده بودند نمی توانستند دست ایشان را به نشانه ی برندگی بالا نبرند و یا هر برد باقری معتمد که با سجده ی شکر همراه بود دو چندان دل مردم را شاد می کرد و حتی باخت های ناباورانه ی یوسف کرمی نیز نمی توانست از شخصیت دوست داشتنی و محجوب این شخصیت کم کند و همچنین حیا و عفاف این خانم تکواندو کار ارزشمند و شجاع ایرانی که یقیناً برای خیلی از مردم مسلمان و حتی غیر مسلمان قابل تحسین و الگوبرداری بوده است.
اکنون این واقعیت را نمی توان به آسانی مورد اغماض قرار داد که این ورزشکاران پرتلاش و توانمند و با غیرت چرا نتوانسته اند آنچنان که حقشان بود نتیجه بگیرند و این جای سوالی بزرگ دارد که پاسخ آن احتمالاً با تغییراتی که در تیم ملی تکواندوی ایران اتفاق افتاد و بهترین مربی تکواندوی جهان از کار برکنار شد، بی رابطه به نظر نمی رسد و در ادامه نیز بزرگترین ظلمی که در حق این پهلوانان می شود این است که برخی کم کاری و تعمد را در این شکست ها مؤثر می دانند که واقعاً جای نکوهش و تشر دارد.
راستی تغییراتی که در تیم ملی تیراندازی نیز اتفاق افتاد به نظر خیلی از کارشناسان در نتیجه نگرفتن تیم ملی تیراندازی مؤثر بود و در کنار تقدیری که از تقویت ورزش در رشته های کشتی فرنگی و وزنه برداری باید صورت گیرد، باید شکست ها نیز مورد بررسی و واکاوی قرار گیرند تا دوباره تکرار نگردند.
دیدگاه:()
نوشته شده در تاریخ شنبه 91 مرداد 21 در ساعت 11:0 صبح بدست سیاوش آقاجانی
شبکه های کارتونی ماهواره ای و کارتون ها و فیلم های کودکانه ای که این روزها در دنیا ساخته می شوند، حاوی داستان ها، لباس ها و شیوه هایی از زندگی هستند که شاید اکنون فرزندان مان قادر به فهم آنها نباشند اما بدون آن که این مقولات را بفهمند از آنها نقش می پذیرند. کودکی که در یک کارتن یا فیلم سینمایی با شخصیتی مواجه می شود که در معاشرت و پوشش خود کاملاً آزادانه عمل می کند و فاقد قید و بندهای شرعی و عرفی ماست، آن پوشش و معاشرت را بدون اینکه قدرت تحلیلشان را داشته باشد می پذیرد و حال این که پدر و مادر فکر می کنند بچه در حال پرکردن سالم زمان فراغت خویش است و ایشان نیز می توانند به استراحت و یا اشتغالات خودشان برسند.
نمی توان به فرزندی که لباس شخصیت مورد علاقه اش در این برنامه ها به زعم شرع و عرف ما لباس حیا محسوب نمی شود، منطقاً اثبات کرد که آن شخصیت اشتباه می کند، بلکه فرزند ما بر اساس این که چقدر به آن شخصیت علاقه دارد، می پندارد کارهای وی نیز درست، خوب و قابل تقلید است. اینچنین است که فرزندان خانواده های مذهبی که فقط همین کارتون ها، فیلم ها و شبکه های ماهواره ای را برای کودکان خود مهیا می کنند، در همان سنین پایین نوجوانی با یک تناقض بزرگ مواجه می شوند، این که در خانواده ای که پدر و مادر اهل نماز و حجاب و دین هستند، چرا فرزندان اینقدر به این مسائل بی علاقه اند؟! پس بیش از این که به پرکردن اوقات فراغت کودکان و خنثی کردن شیطنت هایشان بیندیشیم باید حواسمان به تأثیرهایی باشد که هر یک از این برنامه ها می توانند برای تمام طول عمر کودکمان در زندگی وی نقش سازنده و یا مخرب داشته باشند و لااقل به همان اندازه که برای غذای جسم کودکانمان وسواس داریم برای غذای روح فرزندانمان نیز حساس باشیم. همان طوری که تا زمانی که توان گوارشی فرزندان به حد مناسب نرسیده از دادن برخی غذاها به او خودداری می کنیم باید بدانیم که برخی از برنامه ها از قدرت تحلیل فرزندان خارج بوده و در نهایت منجر به تخریب نحوه ی تفکر و زندگی وی می گردند.
دیدگاه:()
نوشته شده در تاریخ جمعه 91 مرداد 20 در ساعت 7:43 عصر بدست سیاوش آقاجانی
طی سال های اخیر شاهد چندین ادغام در وزارتخانه ها و سازمان های مهم کشور بودیم که حساسیت های زیادی را نیز بین مجلس و دولت ایجاد کرد. این که کدام وزارتخانه با کدام وزارتخانه و به مدیریت کدام وزیر و بر اساس کدام معیارها ادغام شود، ماه ها نقل مباحث مجلس و دولت و رسانه ها بود. شاید در آن موقع تمام کارشناسان با این ادغام ها موافق بودند و لااقل مخالفت صریحی با آن صورت نمی دادند ولی اکنون می بینیم که برخی کارشناسان این ادغام ها را مورد انتقاد قرار می دهند و از پایه آنها را رد می کنند. در پاسخ به این منتقدان می گویم، شمایی که اینقدر با ادغام ها مخالف بودید، کاش همان موقع مقاله می نوشتید و این بحث را به چالش می کشیدید نه اکنون که کار تمام شده است و البته به قول قدیمی ها، دوست می گوید و دشمن می گوید که می خواستم بگویم.
در ادامه ی بحث، شخصاً نیز تعدادی از این ادغام ها را نه در جهت منافع ملی بلکه در راستای تسویه حسابهای سیاسی و به منظور حذف برخی وزرا و یا امکان ایجاد فشار بیشتر بر رقیب ارزیابی می کنم و به جای این که بر نفی و اثبات ادغام ها اصرار داشته باشم، نحوه ی ادغام ها را قابل انتقاد می دانم:
بر اساس اطلاعات واثقه، متأسفانه هنوز بسیاری از وزارتخانه های ادغام شده فاقد چارت سازمانی هستند و این که هنوز مدیران جدیدی که بر حوزه های حجیم وزارتخانه ها و دستگاههای ادغام شده، به عنوان سرپرست یا مدیر منسوب گردیده اند، نه از جایگاه خود اطمینان دارند و نه شناخت صحیحی از ابعاد و مسئولیت های سازمان ها و ادارات زیرمجموعه ی خویش دارند و نه جایگاه افراد و نحوه ی ایجاد ارتباط بین اجزای این مجموعه ها به عنوان نهادهای ادغام شده را می دانند و این موارد در کنار افزایش حجم و تعداد کارها، تعداد پرسنل، تعداد ادارات و نهادهای زیرمجموعه، پراکندگی مکانی و ... موجب شد ه است تا در بیشتر ادغام ها نه تنها شاهد انسجام، کاهش هزینه، مدیریت بهینه، تمرکز بر حل مشکلات و افزایش بهره وری نباشیم، بلکه دچار سردرگمی و سوء مدیریت گسترده در کشور بشویم.
یقیناً اکنون نمی توان مشکلات اخیر کشور مانند تورم، عدم کنترل مناسب بر بازار، عدم حمایت مناسب از تولید و عدم تحقق شعارهای دولت در رابطه با اشتغال را فاقد رابطه با ادغام ها دانست و به منظور حل مشکلات کشور که بعضاً در آمارهای آینده ی اقتصادی کشور از قبیل اشتغال خود را نشان خواهند داد، پیشنهاد می کنم تا هر چه زودتر چارت های سازمانی، حیطه های شغلی، فرایندهای هر سازمان، نحوه ی توزیع بودجه، کانال های هماهنگی بین بخش ها، نهادهای نظارتی در هر سازمان و سایر اجزای مهم در پیشبرد منسجم امور، بر اساس وظایف وزارتخانه های جدید و نیازهای جامعه، کشور و مردم تعریف، اجرا و به روز آوری گردد.
دیدگاه:()
نوشته شده در تاریخ شنبه 91 مرداد 14 در ساعت 4:1 عصر بدست سیاوش آقاجانی
افزایش قیمت سوخت و به موازات آن توجه مردم به اهمیت ورزش، علاقه ی مردم روز به روز به دوچرخه سواری بیشتر گردیده و با توجه به تقاضایی که روزبه روز برای این محصول ایجاد می شود، هم اکنون شاهد واردات روزافزون دوچرخه به داخل کشور می باشیم که بیشتر آنها نیز از کشورهای چین، تایوان و برخی کشورهای اروپایی وارد می شود.
نکته ی جالب توجه این است که هم اکنون بهترین و گرانترین دوچرخه های بازار توسط شرکت های خودروسازی انجام می شود که با توجه به توان صنعت خودروسازی و قطعه سازی در کشورمان و البته حمایتی که از خودروسازان داخلی صورت می گیرد، به نظر می رسد صنایع خودروسازی کشور باید به صورت فعال وارد این عرصه شوند و این بازار مهم داخلی و انشاءلله منطقه ای را دریابند.
متأسفانه در سال های گذشته، کارخانجات دوچرخه سازی داخلی به دلیل عدم حمایت های دولتی و واردات بی رویه و ارزان چینی با ورشکستگی مواجه شده و از دور رقابت خارج شدند ولی با توجه به حمایت تامی که از صنایع خودروسازی انجام می شود، یقیناً در صورت ورود ایشان به این عرصه، برکات زیادی به لحاظ اشتغال، جلوگیری از خروج ارز و حتی ارزآوری ایجاد خواهد شد، به این شرط که در این صنعت با مد نظر قرار دادن کیفیت و قیمت مناسب، بیش از مشتریان خودرو با مشتریان دوچرخه وطنی کنار بیایند.
دیدگاه:()
نوشته شده در تاریخ شنبه 91 مرداد 14 در ساعت 9:37 صبح بدست سیاوش آقاجانی